بسم رب الشهداءوالصدیقین
سومین اصلی که در بازسازی شخصیت دختر مطرح است مسألهی واکسینه کردن فکر و مغز اوست و در روایات نیز به این اصل مهم اشاره شده است. امام کاظم(ع) فرمود: «الحَمِیةُ أسَ الدواء به»: «پرهیز از امور زیانآور اساس دارو و درمان است».
بسیاری از توصیههای اخلاقی جنبهی پیشگیری دارد و همچون واکسن عمل میکند تا فکر و مغز دختر در برابر انواع انحرافات و مفاسد بیمه کند؛ مثلاً فرزندان را بر محبت اهلبیت(ع) تربیت کنید، آنان را به مجالس مذهبی ببرید و به سؤالات مذهبی آنان وقتی را اختصاص دهید و آنان را با معارف اسلامی آشنا سازید و دختران را زهراگونه و زینبوار تربیت کنید. این تعلیمات را از همان کودکی به آنان بیاموزید[1].
بسم رب الشهداءوالصدیقین
آلوده شدن به جرم و گناه از هیچ انسانی پذیرفته نیست بهویژه اگر سِمَت پدری یا مادری و در حقیقت مربیگری بر فرزندان را داشته و اسوه و الگوی آنان باشد، طبیعی است که تا پدر و مادر، خود از گناه فاصله نگیرند، نمیتوانند در فرزندان خود تأثیر سودمندی بگذارند، زیرا فرزندان تحت تأثیر دائمی اعمال و رفتار والدین و مربیان و ناظر گفتار عمل اولیای خود هستند و آن دو را با هم مقایسه میکنند و به نتیجه میرسند که چه کاری بکنند. یک پدر و مادر نمونه باید با سیره و سلوک خود آنچنان گناه را در چشم فرزندان زشت و ناهنجار جلوه دهند که فرزندان با درک آثار سوء آن و عاقبت گناهکاری، خود به خود از گناه فاصله بگیرند. بدیهی است که وقتی سخن آنان در فرزندان مینشیند که خود پاک و طاهر باشند[1].
ائمهی معصومین(ع) در زندگی خود با زبان و عمل به فرزندان یادآور میشدند و درس تقوا و خداترسی میدادند و از گناه و انحراف خبری نبود و گناه را چون زهری کشنده و پرتگاهی هلاکتبار برای آنان ترسیم مینمودند[2].
لقمان حکیم به فرزندش سفارش میکند که میفرماید: «یا بُنیَّ کیف تَسْکنُ دار من قد أسخطتَهُ أم کشیْفَ تُجاوِرُ من قد عصیتهُ»[3]: «فرزندم! چگونه در خانهی کسی که او را به خشم آوردهای زندگی میکنی و چگونه همجوار کسی هستی که معصیتش کردهای».
امام علی(ع) در وصیتی به فرزند خود امام حسین(ع) میفرماید: «لیسَ مع قطِیعَةِ رَحِمٍ نماءٌ»[4]: «فرزندم! با قطع رحم کردن و بریدن از خویشاوندان، رونق زندگی از بین میرود».
[1]. مروجی طبسی محمدجواد، حقوق فرزندان، ص34.
[2]. همان، ص135.
[3]. شیخ مفید، الاختصاص، ص331.
[4]. همان، ص334.
بسم رب الشهداءوالصدیقین
زمینهی ایجاد صلاح و نیکی
یکی از راههای زدودن زمینههای فساد و انحراف در فرزندان، تقویت زمینههای مثبت اخلاقی در شخصیت آنهاست. باید استعدادهای مثبت و صفات ارزشمند اخلاقی را در وجود دختران احیا کرد و با تقویت و تحکیم آنها راه کجروی و فساد را مسدود نمود. پیامبر(ص) میفرماید: «رَحِمَ اللهُ والداً أعان وَلَدِه علی برِّهِ» [1]: «خدا رحمت کند پدری را که به نیکی و صلاح فرزند خویش کمک کند». همچنین فرمود: «رَحِمَ اللهُ عبداً أعان وَلَدَهُ علی برِّهِ بالإحْسانِ الیه و التألّف لهُ، تَعْلِمِهِ و تأدیبه»[2]: «رحمت خداودن بر پدری باید که در نیکوکاری فرزندش به او کمک کند و به او احسان نماید و با او انس و الفت داشته باشد و علم و ادبش آموزد.
بسم رب الشهداءوالصدیقین
پرهیز از غذای حرام
از مواردی که بیتردید در از بین بردن زمینهی فساد و انحراف دختران نقش اساسی دارد، دور نگه داشتن آنان از خوردن مال حرام است. بیشتر فسادها و انحرافاتی که در جامعه صورت میپذیرد آثار لقمهی حرام و خوراندن آن به فرزندان است.
سکونی از امام صادق(ع) نقل میکند که فرمود: «إذا دُعی أحدکُم إلی طعامٍ فلا یُتعنّ ولَدَهِ؛ فإنّه إن فَعَل أکلَ حَراماً و دَخَلَ عاصِیاً»[1]: «اگر کسی از شما بهتنهایی به غذایی دعوت شد هیچگاه فرزند خود را به همراهش نبرد و اگر چنین کند، هم حرامخواری کرده و هم اینکه به حال گناه و عصیان به خانهی میزبان داخل شده است».
بسم رب الشهداءوالصدیقین
از بین بردن زمینهی عاق والدین
پیامبر بزرگوار اسلام(ص) میفرماید: «یا علیُّ، لَعَن اللهُ والدین حَمَلا وَلَدهما عَلی عقوقِهما، یا علیّ، یَلْزَم الوالدین، من عُقُوقِ وَلَدِهما ما تَلْزَم الوَلدُ لهما من عقوقِهما»[1]: «ای علی! خدا لعنت کند پدر و مادری را که فرزندانشان را به عاق کردن خویش وادار نمایند، ای علی همانگونه که فرزند عاق والدین میشود، والدین نیز متقابلاً عاق فرزندان خود خود خواهند شد».
یکی از موارد زمینهساز عاق والدین افراط در مهربانی و نرمش والدین است، در نتیجه خاص پدر و مادر، بهوسیلهی فرزند شکسته میشود و والدین بهدست خود اسباب بیاحترامی خویش را فراهم کنند[2].
[1] . طباطبایینسب، سیدمحمدرضا، آداب زندگی، ص190.
[2]. عاملی حر، وسائل الشیعه، ج16، ص493؛ طبرسی فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، ص147.
بسم رب الشهداءوالصدیقین
جداسازی محل خواب و اجازه گرفتن برای ورود
یکی از مسائل تربیتی و ظریف و مهمی که گاهی مورد بیتوجهی خانوادهها قرار میگیرد مسئلهی اجازه گرفتن فرزندان از پدر و مادر به هنگام ورود به اتاق شخصی آنهاست، فرزند در دوران کودکی در کنار پدر و مادر بهسر میبرد و احساس میکند محدودیتی برای بسیاری از کارها ندارد و چون انس و الفت و وابستگی زیادی بین او والدین است میل دارد بیاجازه وارد اتاق آنان برود و در کنار آنان بماند. اما بهتدریج باید تمرین داده شوند و عادت کند که در اتاق خود بخوابد و برای رفتن به اتاق والدین اجازه بگیرند[1].
قرآن مجید میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُم مِّنَ الظَّهِیرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَلَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ»[2]: «ای کسانی که ایمان آوردهاید باید بردگان شما و همچنین کودکان شما که به سن بلوغ نرسیدهاند در سه وقت از شما اجازه بگیرند؛ قبل از نماز صبح و در نیمروز هنگامی که لباسهای خود را بیرون میآورید و بعد از نماز عشا، این سه وقت خصوصی شماست اما بعد از این سه وقت گناهی بر شما و آنان نیست».
از امام صادق(ع) از پدرانش از پیامبر نقل شده که فرمود: «الصبِیُّ و الصَبیّةُ... یُفَرِّقَ بَیْنَهُم فی المَضاجع العشَر سنین»[3]: «خواگاه پسر و دختر ده ساله را از هم جدا کنید».
از آیه و روایت مورد بحث استفاده میشود که اتاق خواب والدین و فرزندان باید دای از هم باشد؛ زیرا اجازه گرفتن برای ورود به اتاق والدین معنای دیگری جز این ندارد که آنها در اتاق جداگانهای بخوابند، ضروری تلقی کردن این امر، از انحرافات جنسی که ممکن است کودکان در آینده به آن آلوده شوند جلوگیری می کند»[4].
امام صادق(ع) از پیامبر(ص) روایت کرده که فرمود: «و الصّبیَّةُ و الصَّبِیَّهُ یُفرَّقُ بَیْنَهُما فی المَضاجِعِ لِعَشَر سِنین»: «خوابگاه دختران ده ساله را از هم جدا کنید»[5].
[1] . مروجی طبسی، محمدجواد، حقوق فرزندان، ص129.
[2]. سورهی نور، آیهی 58.
[3]. وسائلالشیعه، ج15، ص183؛ مستدرک الوسائل، ج14، ص228؛ اصول کافی، ج7، ص69.
[4]. وسائل الشیعه، ج15، ص182.
[5]. همان، ج15، ص123.
بسم رب الشهداءوالصدیقین
برچیدن زمینه ی انحراف و فساد در دختران
یکی از مهمترین و مشکلترین وظایف اخلاقی پدران و مادران از بین بردن زمینههای انحراف و فساد اخلاق در فرزندان است، زیرا هیچ آتشی سوزندهتر از فساد اخلاقی و انحراف یک محیط سالم را متلاشی نمیسازد و از بین نمیبرد، و از آنجایی که زمینهی فساد و انحراف در همگان وجود دارد و فرزندان بهدلیل کمتجربهگی و ناآگاهی و روحیهی خاص نوجوانی و جوانی، پیوسته در آستانهی لغزش و انحراف هستند، پدران و مادران آگاه و هوشمند باید بکوشند موانع زندگی سالم را از پیش پای آنها بردارند و نگذارند فطرتهای پاک و دست نخوردهی آنان به رذایل اخلاقی و مفاسد اجتماعی آلوده گردد. بدینمنظور علاوه بر اینکه باید از امور گوناگون بهویژه مشکلات جسمی و روحی و نیازهای فرزندان آگاه باشند، بله چنان رفتارهای ارشادی و تربیتی و سعهی صدر خوبی داشته باشند تا دوست و همدم کودکان و نوجوانان تلقّی شوند و آنان هیچگونه جدایی بین خود و والدین احساس نکنند و مشکلات خود را پیش از آنکه خسارتی جسمی و روحی به بار آید با والدین خود در میان بگذارند و در صدد گرهگشایی برآیند. طبیعی است که والدین نیز باید از مطالعهی کتابهای تربیتی و اخلای غافل نمانند و همیشه و چند قدم جلوتر از نیازهای جاری فرزندان حرکت کنند و پشتیبان و پناهگاه واقعی نونهالان زندگی خود باشند[1].
. مروجی طبسی، محمدجواد، حقوق فرزندان، ص127.
بسم رب الشهداءوالصدیقین
دختران شما در هر سنی که باشند برای خود شخصیت و احترام قائلند، دوست دارند به شخصیت آنان توجه شود و مورد احترام قرار گیرند؛ از این رو سزاوار است که پدر و مادر به این گرایش فطری توجه کنند و روحیهی دختران را با عزتنفس و اعتماد بهنفس تربیت و تحکیم کنند، آنان را همانند دیگران گرامی بدارند و به شیوهای خردمندانه تحسین کنند و از هر گونه تحقیر و تمسخر و به رخ کشیدن عیبها و لغزشهای آنان بپرهیزند و حتی در محیط درون خانه نیز این نکته را از یاد نبرند، روح دختر چون گل، بسیار ظریف و حاس است و ممکن است با کوچکترین حرکت نابهجا پژمرده شود. برخی از پدران و مادران به غلط تصور میکنند که چون پدر و مادر شدهاند پس حق هر گونه اعمال سطهجویانه بر فرزندان را دارند و میتوانند با آنان به هر گونه که بخواهند رفتار کنند، در صورتی که در این میان حدّ و مرزهای باریکی است و موازین شرعی و تربیتی و اخلاقی دقیقی وجود دارد که نشان میدهد اگر پدر و مادر حکومتی بر فرزندان خود دارند، حکومتی است که خیر و صلاح همهی اعضای تحت وشش آنان را در برمیگیرد و چیزی جز حاکمیت عشق و معرفت و تربیت والای انسانی نیست.
گفتار و کردار معصنومین(ع) دربارهی دخترانشان، خود، بزرگترین و ظریفترین درسهای تربیتی را به ما تعلیم میدهد: اینکه چگونه ب شخصیت فرزندان خویش عظمت ببخشیم و با دمیدن حسّ خودیابی و خودباری در وجود آنها، خط سیر تکاملی آنها و خودباوری میان جامعه و پیوندهای اجتماعی، روشن و استوار گردانیم[1].
پیامبر بزرگوار اسلام(ص) میفرماید: »أکْرِمُوا أَوْلادَکُمْ، و أحْسِنُوا آدابَهُم یَغْفِرُ لَکُمْ»: «فرزندان خود را احترام کنید، و آدابشان را نیکو گردانید که مورد رحمت و بخشش قرار خواهید گرفت»[2].
بسم رب الشهداءوالصدیقین
رعایت عدالت و مساوات بین دختر و پسر
یکی دیگر از وظایف اخلاقی پدران و مادران رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان است، و هیچگاه پسر را بر دختر یا فرزندی را بر فرزندا دیگر مقدم ندارد و یا نزد بچههای یکی را بیش از همه مورد مهر و محبت و نوازش قرار ندهد. اگر میبوسد تمام بچهها را ببوسد، اگر سوغاتی میخرد برای همهی بچهها بخرد. تحقیقات نشان میدهند که نه تنها در جامعهی ما، بلکه در بیساری از جوامع امروز جهان، پسران بیش از دختران مورد توجه و علاقهی والدین قرار دارند. به همین جهت، بسیاری از کودکان، شاهد بیعدالتیهای والدین نسبت به اعضای خانواده میشوند. این امر به هر صورتی که باشد روح فرزند را افسرده میکند و زیانهای روانی بسیاری را موجب میگردد. حتی برخی از فرزندان به فکر انتقامجویی از برادر یا خواهر یا والدین خود میافتند[1].
این اخلاق زشت در بین اعراب جاهلیت نیز رواج داشته اما اسلام این حساسیتها و تفاوتگذاریها را مطرود دانسته است، بدیهی است که پدر و مادر از ثمرهی تلخ این تبعیضها بیبهره نمیمانند و اعتماد بچهها از آنان سلب میشود و با دست خود آتش حسادت، دشمنی و کینهورزی را بین فرزندان خود شعلهور میسازند[2].
نعمان بن بشیر از پیامبر اکرم(ص) روایت میکند که فرمود: «إِتّقُوا الله و اعدِلُوا بَیْنَ أَوْلادِکُمْ کما تُحِبُّون أن یَبَرّوکُمْ»[3]: «از خدا بترسید و بین فرزندان با عدالت رفتار کنید، همانگونه که دوست دارید آنان به شما نیکی کنند».
پیامبر(ص) میفرماید: «پروردگار دوست دارد که بین فرزندانتان عدالت را رعایت کنید حتی در بوسیدن آنان»[4].
[1]. مروجی طبسی محمدجواد، حقوق فرزندان، ص78.
[2]. قنبری حیدر، تربیت فرزند، ص120.
[3]. طبرسی فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، ص220.
[4]. همان، ص219.
بسم رب الشهداءوالصدیقین
سیرهی ائمه در محبت کردن به دختر
ابن عباس از رسول خدا(ص) نقل میکند: «کسی که وارد بازار شود و تحفهای برای خانه و عیال بخرد کسی است که صدقه به افراد محتاج و نیازمند داده و باید دختران بر پسران مقدم دارد چون کسی که دخترش را خوشحال کند گویا بندهای از فرزندان اسماعیل را آزاد نموده است»[1].
امام صادق(ع) میفرماید: »إِنَّ اللهَ لِیَرْحَم اَلْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ»[2]: «خداوند متعال به پیامبر بشارت داده بر کسی که بیشترین علاقه را به فرزندش داشته باشد رحم می کند».
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «فرزندان خود را دوست بدارید و به آنها رحم کنید هر گاه وعدهای بر ایشان دادید وفا کنید چون امید فرزند تنها به پدر و مادر است»[3].
امام علی(ع) میفرماید: «قُبْلَةُ الوَلَدِ رَحْمَةٌ وَ قُبْلَةُ المَرأةِ شَهْوَةٌ»[4]: «بوسیدن فرزند رحمت است و بوسیدن زن شهوت است».
رسول اکرم(ص) فرمود: «دختران پردهنشین، خوب فرزندانی هستند. کسی که دارای یک دختر باشد، خداوند او را پوششی برای پدر و مادر از آتش قرار داده است. کسی که دو دختر داشته باشد، خداوند او را بهوسیلهی آن دو وارد بهشت میسازد. کسی که سه دختر یا خواهر داشته باشد، خداوند جهاد و صدقه را از او برداشته است»[5].
[1]. نوری میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج2، ص615.
[2]. کلینی محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج6، ص50.
[3]. همان، ج6، ص50.
[4]. طبرسی فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، ص219ـ220.
[5]. نوری میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج2، ص615.
.: Weblog Themes By Pichak :.