سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : دوشنبه 94/9/2 | 1:57 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

 

 

مثل چای قند پهلو!

 

توی هیئت‌های خیلی بزرگ، حتماً دیده‌ای، یک نفر سینی به دست است و فقط چای می‌دهد، و خیلی طول نمی‌کشد که دیگری با ظرفی پر از قند از راه می‌رسد.

حالا بچه‌ها که با هیئت آشنا نیستند تا چای آمد، از قند می‌پرسند اما بزرگ‌تر‌ها چون ماجرا را خوب می‌دانند آرام و صبورند و از بچه‌ها می‌خواهند که صبوری کنند.

حال یادمان باشد: دنیا هیئت خداست و غم‌ها، غصه‌ها، ناگواری‌ها و تلخی‌ها چیزی شبیه چای تلخ است و از آن‌طرف راحتی‌ها و شادی‌ها و شیرینی‌ها همانند قند است.

پس اگر در زندگی غم و غصه‌ای سراغت آمد مبادا بی‌تابی کنی، مبادا بی‌قراری کنی. آرام باش چون دیر یا زود قند شادی در راه است.

این سخن امیر المومنین علی(ع) است که فرمود:

«لِکُلِّ هَمًّ فَرَجٌ»

برای هر غصه‌ای شادی است.

«ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن

وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت

دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور

هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب

باشد اندر پرده، بازی‌های پنهان غم مخور»




تاریخ : جمعه 94/8/29 | 4:45 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

 

 مثل بازار!

 

کاسب‌ها هرگز دل به مشتری‌های عبوری و گذری نمی‌بندند بلکه هوای مشتری‌های ثابت را دارند و در میان جنس‌ها هر چه خوب‌تر باشد برای مشتری‌های ثابت خود می‌گذارند.

و خدا مشتری ثابت و دائم است.

و دنیا همان بازار است.

الدُنیا سُوقٌ...

و ما هم قرار است در این بازار به کسب فضیلت‌ها پرداخته و طهارت و پاکی بخریم؛ پس چه بهتر که هوای مشتری ثابت خود را که خداست داشته باشیم و فضیلت‌ها را برای او انجام دهیم و نه خوش‌آمد دیگران.

درست همان کاری که حافظ می‌کرد و تنها هوای همان مشتری دائم خود را داشت.

«بنده‌ی پیر مغانم که لطفش دائم است

ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست»

و بالاتر از حافظ، یوسف بود.

یوسف چرا یوسف شد؟ چون هوای مشتری ثابت خود را داشت، نه زلیخا را، چون او مشتری موقت بود.

 

 

 




تاریخ : چهارشنبه 94/8/27 | 11:20 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

 

 

 

 

مثل نسیم! 

 

غنچه‌ها گل می‌شوند، یعنی باز و شکفته می‌شوند، اما با کمک نسیم.

و نسیم اگر چه بی‌مزد و بی‌منت گره از کار فرو بسته غنچه‌ها می‌گشاید، اما خود نیز بی‌نصیب نمی‌ماند، خود نیز عطرآگین می‌شود.

خوشا به احوال آن مردمی که مثل نسیم، مثل باد بهار گره از کار خلق خدا می‌گشایند...

«چو غنچه گر چه فرو بستگی‌ات کار جهان

تو همچو باد بهاری گره‌گشا می‌باش»

و البته خود نیز بی بهره نمی‌مانند.

بهره‌ی آن‌ها همین بس که یا در کارشان گره نمی‌افتد، یا به چشم برهم‌زدنی گشوده خواهد شد.

«نخواهی که باشی پراکنده دل

پراکندگان را زِ خاطر مَهِل»




تاریخ : سه شنبه 94/8/26 | 1:44 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

 

 نماز شب

 

قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: ‌ لَیْسَ‌ مِنْ‌ شِیعَتِنَا مَنْ‌ لَمْ‌ یُصَلِّ صَلَاةَ اللَّیْلِ.

امام صادق علیه السلام می فرمایند :

شیعه ما نیست ، کسی که نماز شب نمی خواند

***

  [وسائل الشیعة، ج‌8، ص: 162]

****

داستانک 1:

پس از آن که حضرت مریم (س) از دنیا رفت حضرت مسیح (ع) جنازه مادرش را پس از تطهیر به خاک سپرد. پس روح مادر را در خواب دید. مسیح پرسید: مادر! آیا هیچ آرزویی داری ؟

مریم (س) پاسخ داد: آری ، آرزویم این است که در دنیا بودم و شبهای سرد زمستانی به مناجات و عبادت در درگاه خدا به بامداد می رساندم ، و روزهای گرم تابستانی را روزه می گرفتم

***

 [حکایت های شنیدنی ، جلد 5،صفحه 62]

 

داستانک 2:

حاج احمد آقا خمینی می فرمایند: شبی که از پاریس عازم ایران بودیم ، امام در هواپیما برای نماز شب برخاستند و چنان می گریستند که خدمه هواپیما ، تعجّب کرده بودند و شنیدم که پرسیده بودند: آیا امام از چیزی ناراحت هستند؟ من گفتم که کار هر شب امام است .

[فرازهایی از ابعاد روحی، اخلاقی وعرفانی امام خمینی، صفحه 20 ]

 

 داستانک 3:

فرزند شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان می گوید: یک روز صبح پدرم برخاست و شروع به گریه کرد، از او پرسیدم چرا اشک می ریزید؟

فرمود: برای این که شب گذشته نماز شب نخواندم!

گفتم: پدرجان نماز شب که مستحب است و واجب نیست، شما که ترک واجب نکرده اید و حرامی بجا نیاورده اید چرا اینطور نگرانید؟

فرمود: فرزندم! نگرانی من از این است که من چه کرده ام که باید توفیق نماز شب خواندن از من سلب شود.!!!

[حاج شیخ عباس قمی ، مرد تقوا و فضیلت صفحه 61]

داستانک 4:

یکی از دوستان شهید قدوسی رحمة الله علیه می فرمود : شبی در مسجد گوهرشاد با نگرانی خاصی به من گفت: برایم بسیار ناگوار و غیر منتظره بود که شنیدم یکی از اساتید مدرسه حقانی مقیّد به نماز شب نیست...

***

[داستان های نماز: صفحه 80]

 

 

 




تاریخ : سه شنبه 94/8/26 | 1:42 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

 

 ثوابی که باور کردنی نیست

 

قال رسول الله - صلی الله علیه وآله :

صلاه الرجل فی جماعه خیر من صلاته فی بیته اربعین سنه . قیل : یا رسول الله !صلوه یوم ؟ فقال : صلوه واحده ؛

نماز خواندن انسان در جماعت بهتر است از نمازی که چهل سال در خانه خوانده شود. عرض کردند: یا رسول الله ! نماز یک روز؟ حضرت فرمود: بلکه یک نماز.

***

[وسائل الشیعه ، جلد 5، صفحه 374]

****

داستانک :

 عبداللّه ابن مسعود روزی به تکبیر اوّل نماز جماعت نرسید و برای جبران ‌ثواب آن یک بنده آزاد کرد، خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد:

یا رسول الله من به ‌تکبیر اوّل نماز جماعت نرسیدم و جهت جبران آن یک بنده آزاد کردم. آیا با این کار آن‌ ثواب را درک خواهم کرد؟

حضرت فرمود: خیر،

ابن مسعود گفت: یک بنده‌ دیگر آزاد خواهم کرد آیا به ثواب خواهم رسید؟

حضرت فرمودند:

فَقالَ: لا یَابْنَ‌ مَسْعُودٍ! وَ لَوْ اَنْفَقْتُ ما فِی الْاَرْضِ جَمیعاً لَمْ تَکُنْ مُدْرِکَ فَضْلِها؛

خیر، ای‌ ابن مسعود اگر آنچه در زمین است در راه خدا انفاق کنی ثوابی که از دست داده ای را درک‌ نخواهی کرد.

***

[ منبع:مستدرک الوسائل؛ جلد 6 ؛ صفحه 445]

 

 

 




تاریخ : پنج شنبه 94/8/21 | 1:17 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

 

مثل لباس تمیز!

 

خانم‌ها لباس‌های تمیز را کنار لباس‌های تمیز و لباس‌های کثیف را کنار لباس‌های کثیف می‌گذارند.

هندسه‌ی عالم هم همین است.

آن‌هایی که پاک‌اند کنار پاکی‌ها و پاکان قرار می‌گیرند و آن‌هایی که ناپاک‌اند کنار ناپاکی‌ها و ناپاکان قرار می‌گیرند.

و این خود حقیقتی است که قرآن کریم از آن یاد می‌کند:

 

پس پاک بشویم تا دوستانی پاک پیدا کنیم.

پاک بشویم تا کتاب‌های پاک و خوبی در اختیارمان قرار بگیرد.

پاک بشویم تا شغل‌های پاک و مناسبی سر راهمان سبز شود.

پاک بشویم تا افکاری پاک و زیبا نصیبمان شود.

 

 

 




تاریخ : چهارشنبه 94/8/20 | 2:43 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

 

مثل نافه‌ی آهو!

 

بدن آهو یک قسمتی دارد به اسم نافه.

خون وقتی وارد نافه‌ی آهو می‌شود، تبدیل به مشک می‌شود که عطر بسیار خوشبویی است، و چقدر قیمت پیدا می‌کند و مردم آن را به سر و صورت و جامه خود می‌کشند.

دستگاه الهی هم درست مثل نافه‌ی آهو است!

یعنی هر کس هر قدر هم که آلوده باشد وقتی به آنجا می‌رود پاک و معطر می‌شود، گذشته‌ی او اصلاح می‌شود و تمام بدی‌هایش به خوبی بدل می‌شود.

 

آنجا جایی است که بدی‌ها و گناهان به حسنه و زیبایی و خوبی بدل خواهد شد.

درست مثل آب گل‌آلودی که به دریا برسد؛ آب آلوده، همین که به دریا رسید پاک و زلال خواهد شد.

«آب بد را چیست درمان؟ باز در جیحون شدن

خوی بد را چیست درمان؟ باز دیدن، روی یار»

 

 

 




تاریخ : سه شنبه 94/8/19 | 3:18 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

 

بی نمازها ، جواب امام حسین را چه می دهند؟!

 

سید الشهداء (علیه السلام) در سخت ترین شرایط و در حین جنگ، نماز را در اول وقت اقامه کرده و هیچ چیز نتوانست مانع نماز اول وقت ایشان شود، نفرمود اول جنگ و بعد نماز؛ او این درس را از پدر بزرگوارش علی (علیه السلام) آموخت.

امام حسین (علیه السلام) در ظهر عاشورا 2 رکعت نماز خواند که این دو رکعت نکات زیادی دارد

1.امام می توانست در خیمه رود و نماز بخواند، اما نرفت

2. می توانست فرادا نماز بخواند و نخواند

3. می توانست نماز را به وقت دیگری موکول کند که نکرد

4. چرا امام برای آب درخواست نکرد ، اما برای نماز درخواست توقف جنگ را داد

و صدها چرای دیگر

نماز ظهر عاشورا شاید 2 دقیقه بیشتر طول نکشید و بیش از 34 بند بیشتر نداشت (7 آیه حمد و 5 آیه توحید که در2 رکعت می شود 24 آیه + 2 رکوع و 4 سجده و 3 بند در تشهد و سلام آخر )

به گواهی تاریخ هنگام اقامه نماز در ظهر عاشورا که 34 جمله بیشتر نداشت 30 تیر به سوی امام حسین (علیه السلام) پرتاب شد یعنی تقریباً در برابر هر کلمه ای یک تیر

این یعنی اقامه نماز؛ و ما،در زیارتنامه امام می‌گوییم: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاهَ» شهادت می‌دهیم که تو اقامه گر نماز بودی.

حال آیا ما هم اهل اقامه ی نماز هستیم؟

کسانی که اهل نماز نیستند یا اهل اقامه ی آن ؛ جواب امام حسین(علیه السلام) را چه می دهند؟




تاریخ : دوشنبه 94/8/11 | 1:21 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

 

امام رضا علیه السلام :

 

  اَنَّ رَجُلاً اَتَى سَیِّدَنا رَسولَ اللّه ِ صلی الله علیه و آله فَقالَ یا رَسولَ اللّه ِ عَلِّمْنى خُلُقایَجْمَعُ لى خَیْرَ الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ فَقالَ صلی الله علیه و آله لا تَکْذِبْ؛

فقه الرضا علیه السلام ، ص 354

 

امام رضا علیه السلام :

مردى نزد سرور ما رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: به من اخلاقى بیاموزید که خیردنیا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند: دروغ نگو.




تاریخ : دوشنبه 94/8/11 | 1:16 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

 

مثل زغال خاموش! 

 

زغال‌های خاموش را کنار زغال‌های روشن می‌گذارند تا روشن شوند، چون همنشینی اثر دارد.

ما هم مثل همان زغال‌های خاموشیم؛ پس اگر کنار کسانی بنشینیم که روشن‌اند، نورانیتی دارند و گرما و حرارتی دارند، ما هم به طفیل آن‌ها روشنی می‌گیریم و گرما و حرارتی پیدا می‌کنیم، وگرنه در قیامت حسرت می‌خوریم.

یکی از حرف‌های جانسوز اهل جهنم همین است:

ای کاش با فلانی رفیق نبودم و با او نمی‌نشستم. او تاریک بود و مرا هم مثل خود تاریک کرد.

یعنی ای کاش رفیقی سر راهم سبز می‌شد که خود سبز بود، روشن بود، صفا و نوری داشت تا من هم از پرتو او طرفی می‌بستم.