به نام خدا
نماز در تمام ادیان بوده است
قبل از حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله در آئین حضرت عیسى هم نماز بوده که قرآن از زبان او نقل مى کند که خداوند مرا به نماز سفارش کرده است : ((واوصانى بالصلوة )) وقبل از او موسى بوده که خداوند به او خطاب مى کند: ((اقم الصلوة لذکرى )) و قبل از موسى پدر زن او حضرت شعیب بوده که نماز داشته است :((یا شعیب اصلاتک تاءمرک )) و قبل از همه آنها ابراهیم بوده که از خداوند براى خود و ذریّه اش توفیق اقامه نماز را مى خواند: ((ربّ اجعلنى مقیم الصلوة و من ذریّتى ))و این لقمان است که به فرزندش مى گوید:
((یا بنىّ اقم الصلوة و اءمربالمعروف و انه عن المنکر))
پسر من نماز را بپا دار و امر به معروف و نهى از منکر کن .
جالب آن است که معمولا در کنار نماز سفارش به زکات مى شود ولى از آنجا که نوجوان معمولا پول ندارد، در این آیه در کنار نماز به جاى زکات به امر به معروف ونهى ازمنکر سفارش شده است .
به نام خدا
عبادت ، مایه آرامش
شما طاغوت هاى قُلدر و سرمایه داران بزرگ و صاحبان علم و صنعت و تکنولوژى را مى شناسید، ولى آیا از آنها آرامش هم سراغ دارید؟
آیا جوامع غربى امروز در آرامش روحى و روانى بسر مى برند؟
آیا قدرت و صنعت و ثروت براى بشر امروز، صلح و دوستى و اطمینان خاطر و آرامش به ارمغان آورده است ؟
اما عبادت و اطاعت خدا، براى اولیاى خدا چنان حالتى بوجود مى آورد که در هیچ شرایطى دچار اضطراب نمى گردند. در اینجا مناسب است دو خاطره از رهبر کبیر انقلاب اسلامى امام خمینى قدس سره نقل کنم :
بدنبال فرار شاه از ایران ، با آنکه هنوز نوکر بى اختیارش شاپور بختیار حکومت مى کرد، امام خمینى تصمیم گرفت بعد از پانزده سال تبعید به کشورش باز گردد. خبرنگار در هواپیما از ایشان سؤ ال مى کند: اکنون چه احساسى دارید؟ مى فرماید: هیچ !
در حالى که در آن زمان میلیون ها ایرانىِ عاشق ، نگرانِ جان امام بودند، امام با آرامش خاطر در هواپیما مشغول نماز شب و ذکر خدا بودند. این آرامش تنها بخاطر یاد اوست .
خاطره دیگر که از فرزند امام مرحوم حاج سیّد احمد آقا شنیدم آنست که روز فرار شاه از ایران ، دهها خبرنگار و عکاس از سراسر دنیا در منزل امام در پاریس اجتماع کرده بودند تا سخنان امام را به دنیا مخابره کنند. امام روى صندلى ایستاد، چند کلمه اى سخن گفت ، سپس رو به من کرد و پرسید: احمد، آیا ظهر شده است ؟ گفتم بله ، امام بدون معطّلى سخن خود را قطع کرد و براى نماز اوّل وقت از صندلى پایین آمد. همه گیج شدند که چه خبر شده است ، گفتم : امام نمازش را اوّل وقت مى خواند.
آنچه امام در پاریس انجام داد درسى بود که از پیشوایش امام رضا علیه السلام آموخته بود. در تاریخ آمده ، رهبر گروه صابئین که نامشان در قرآن آمده است ، دانشمندى مغرور و متعصّب بود. هر بار که با امام رضا علیه السلام به گفتگو مى نشست زیر بار نمى رفت ، تا آنکه در جلسه اى چنان تار و پود افکارش در هم ریخت که گفت : اکنون قلبم نرم شد و منطق شما را پذیرفتم . در این هنگام صداى اذان بلند شد، امام رضا علیه السلام به قصد نماز جلسه را ترک کردند، دوستان امام هر چه اصرار کردند که اگر لحظاتى جلسه را ادامه دهید او و تمام پیروانش مسلمان مى شوند، فرمودند: نماز اوّل وقت مهم تر از بحث است ، او اگر لایق باشد بعد از نماز هم مى تواند حق را بپذیرد. دانشمندِ صابئى که این صلابت و قاطعیت و تعبّد و عشق به حق را در امام دید بیشتر علاقمند شد.
به نام خدا
عبادت ، داروخانه شبانه روزى
هر کس در هر لحظه و در هر شرایطى بدون هیچ وقت قبلى و واسطه اى مى تواند با خدا ارتباط برقرار کند. هر چند اوقاتى مخصوص از قبیل هنگام سحر، غروب جمعه ، پس از خطبه هاى نماز جمعه ، هنگام نزول باران و یا شب قدر، دعا و عبادت حال دیگرى دارد، اما دعا و نیایش اختصاصى به این اوقات ندارد.
عبادت در هر حال داروى غفلت و نسیان و عصیان است .(اءَقِمِ الصَّلو ةَ لِذِکرِى ) مایه آرامش و اطمینان خاطر و زدونِ اضطراب ها و دل نگرانى هاست . (اَلا بِذکرِاللّهِ تَطمَئنُّ القُلُوب )
به نام خدا
مدیریت در عبادت
مدیریت تنها در مسائل اجتماعى و اقتصادى و سیاسى نیست ، بلکه امور عبادى نیز نیاز به مدیریت دارد.
در مدیریت اصولى مطرح است : برنامه ریزى و طرح کار، گزینش نیروى کارآمد، انضباط و نظارت ، تشویق و کنترل و امثال اینها. در عبادت نیز باید این اصول رعایت شود تا موجب رشد و کمال شود.
نماز یک طرح معیّن دارد، با تکبیر آغاز مى شود و با سلام تمام . تعداد رکعات و رکوع و سجودش مشخّص است . اوقات انجام آن مخصوص ، و جهت آن رو به قبله است .
امّا طرح تنها کافى نیست ، اقامه و اجراى آن نیز نیاز به گزینشِ امام جماعتى جامع و جامعه نگر دارد. باید مردم را از طریق آداب و اخلاق و نظافت و نشاط به نماز و مسجد ترغیب و تشویق کرد. باید نظم و هماهنگى در صفوف جماعت و تبعیت از امام جماعت مراعات شود و به هر حال مدیریتى کامل را مى طلبد تا به بهترین نحو پیاده شود.
به نام خدا
میانه روى در عبادت
هنگامى روحیه عبادت وپرستش زنده مى ماند که انسان در انجام آن میانه رو باشد، لذا در کتب حدیث ، روایاتى با عنوان : ((باب الاقتصاد فى العبادة ))، نقل شده است .
انسان وقتى سالم است که میان اندامش تناسب باشد و اگر عضوى بزرگتر یا کوچکتر از حدّ معمول باشد، ناقص الخلقه به حساب مى آید. در امور معنوى نیز انسان باید ارزشها را بطور هماهنگ در خود پرورش دهد. به پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله خبر دادند که گروهى از امّت تو بخاطر عبادت ، همسر و فرزند را رها کرده و به مسجد آمده اند. پیامبر فریاد برآورد که این راه و روش من نیست ، من خودم با همسرم زندگى مى کنم و در منزل ساکنم ، هر کس غیر از این عمل کند از من نیست .
امام صادق علیه السلام داستانِ مسلمانى را نقل مى کند که همسایه مسیحى داشت و مسلمان شد. این مسلمان هنگام سحر او را بیدار کرد و به مسجد آورد و به او گفت : نماز شب بخوان تا صبح شود. هنگام صبح گفت : نماز صبح بجاى آور و پس از آن تا طلوع آفتاب دعا بخوان . سپس تا وقت نماز ظهر قرآن بخوان و بدینگونه یک شبانه روز او را با نماز و قرآن و دعا پر کرد.
مسیحى که به خانه بازگشت ، دست از اسلام برداشت و دیگر پاى به مسجد نگذاشت .آرى اینگونه افراط و زیاده روى در عبادت ، مردم را فرارى مى دهد.
استاد شهید مرتضى مطهرى نقل مى کند که عمروعاص دو پسر داشت ؛ یکى طرفدار حضرت على علیه السلام شد و دیگرى طرفدار معاویه . روزى پیامبر به فرزند خوب عمروعاص (عبداللّه ) فرمود: شنیده ام که تو شبها را به عبادت و روزها را به روزه مى گذرانى ، گفت بله یا رسول اللّه ، پیامبر فرمود: من این راه را قبول ندارم .
در روایات مى خوانیم : ((اِنَّ لِلْقُلُوبِ اِقْبالاً وَاِدْبارا))روح انسان ، گرایش و فرار دارد. هرگاه رو مى کند و گرایش دارد بهره گیرى کنید و هرگاه آمادگى ندارد به او فشار نیاورید که ناخودآگاه عکس العمل منفى نشان مى دهد.
در سفارشات اسلامى آمده که اوقات خود را چهار قسمت کنید و سهمى را براى تفریح و لذّت بگذارید که اگر اینگونه عمل کردید براى کارهاى دیگر نشاط خواهید داشت .
قرآن کریم به یهودیانى که در روز استراحت و تعطیل ، به سراغ ماهیگیرى و کار مى رفتند عنوان متجاوز مى دهد: (وَ لَقَد عَلِمْنَا الَّذینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِى السَّبْتِ)ما از متجاوزین روز شنبه (که حریصانه به سراغ کار مى رفتند) آگاهیم .
به هر حال حفظ نشاط و روحیه در عبادت ، یک اصل است که با میانه روى حاصل مى شود.
به نام خدا
روحیه عبادت
عبادت ، غذاى روح است وبهترین غذا آنست که جذب بدن شود، بهترین عبادت نیز آنست که جذب روح شود، یعنى با نشاط وحضور قلب انجام گیرد. غذاى زیاد خوردن کارساز نیست ، غذاى مفید خوردن مهّم است .
پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله به جابربن عبداللّه انصارى فرمود: ((اِنَّ هذَا الدّینَ لَمَتینٌ فَاَوْغِل فیهِ بِرِفْقٍ وَلا تُبَغِّضُ اِلى نَفْسِک عِبادَةَ اللّهِ))همانا دین خدا استوار است ، پس نسبت به آن مدارا کن (و زمانى که آمادگى روحى ندارى عبادت را بر خود تحمیل نکن ) که عبادت در نزد تو مبغوض شود.
در حدیث دیگرى از پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله مى خوانیم : ((طُوبى لِمَنْ عَشِقَ الْعِبادَةَ وَ عانَقَها))خوشا به حال کسى که به عبادت عشق ورزد و آن را همچون محبوبى در بر گیرد.
به نام خدا
مدار عبادت ، رضاى خدا
همانگونه که کرات آسمانى و زمین در عین حرکت هاى مختلفِ وضعى و انتقالى ، همواره مدار ثابتى دارند، عبادات نیز با همه شکلها و صورت هاى مختلفشان بر مدار ثابتى قرار دارند که آن رضاى خداوند است ، گرچه شرائط زمانى و مکانى ، فردى و اجتماعى نوعِ حرکت در این مدار را تعیین مى کنند.
مثلا مسافرت ، نماز را دو رکعتى مى کند و بیمارى ، شکل نماز را تغییر مى دهد، اما نماز دو رکعتى و یا شکسته نیز نماز است و بر مدار یاد خدا و رضاى او و انجام فرمان او قرار دارد. (وَاءَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى )
22 اسفند
تشکیل بنیاد شهید انقلاب اسلامى
بنیاد شهید انقلاب اسلامى در 22 اسفند 1358 به فرمان امام خمینى قدس سره براى سامان دادن بیشتر به امور شهدا و خانواده هاى آنان آغاز به کار کرد. احیا، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ، زنده نگهداشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان و بسیج امکانات نظام به منظور پراکندن عطر ملکوتى شهادت در جامعه از جمله محورهاى فعالیت این نهاد است .
# شهادت در راه خداوند زندگى افتخارآمیز ابدى و چراغ هدایت براى ملت هاست .
صحیفه نور جلد 10،ص 110
# مقام شهادت خود اوج بندگى و سیر و سلوک در عالم معنویت است .
# شهادت یک هدیه اى است از جانب خداى تبارک و تعالى براى آن کسانى که لایق هستند.
صحیفه نور جلد 10، ص 111
# شرف بزرگ شهداى در راه حق حیات عندالرب و ورود در ضیافت الله است .
صحیفه نور جلد 18،ص 223
# اینک ما شاهد آنیم که سبکبالان عاشق بر توسن شرف و عزت به معراج خون تاخته اند و در پیشگاه عظمت حق مقام جمع الجمع به شهود و حضور رسیده اند و بر بسیط ارض ثمرات رشادت ها و ایثارهاى خود را نظاره مى کنند.
صحیفه نور جلد 20، ص 59
# شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادى وصولشان (((عند ربهم یرزقون ))) و از نفوس مطمئنه اى هستند که مورد خطاب (( فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى )) پروردگارند.این جا صحبت عشق است و عشق و قلم در ترسیمش بر خود مى شکافد.
صحیفه نور جلد 21، ص 32
# همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان دلسوختگان و دارالشفاى آزادگان خواهد بود.
صحیفه نور جلد 20، ص 238
# مفقودین عزیز محور دریاى بیکران خداوندى اند و فقراى ذاتى دنیاى دون در حسرت مقام والایشان در حیرتند.
صحیفه نور جلد 21،ص 32
# بنیاد شهید از همه بنیادها افضل است که براى این که شهید از همه افراد افضل است .
# خدمت به شهید ارزشش بیشتر از همه خدمتهاست .
صحیفه نور جلد 13،ص 273
# خدمت شما به آنها (شهدا) خدمت به نبى اکرم است ، خدمت به انبیاست .
صحیفه نور جلد 13، ص 274
به نام خدا
بى تفاوتى نسبت به عبادت
حضرت على علیه السلام مى فرماید: اى انسان ! چشمت روشن ، اگر با گذشت این همه سال از عُمرت (وبا داشتن این همه استعداد، قابلیت ، امکانات ، عقل ، علم و وحى )، باز هم مثل حیوانى در چراگاهى گامى نهى و خوابى کنى .
آرى ، تمدن و تکنولوژى و پیدایش و پیشرفتِ ابزار جدید، زندگى را راحت تر کرده و رفاه و آسایش را به ارمغان آورده است ، ولى مگر کمال انسان در کسب همین رفاه مادى است ؟
اگر چنین باشد، حیوانات که در خوراک و پوشاک و مسکن و ارضاى شهوت از انسان جلوترند!
در خوراک بهتر و بیشتر و راحت تر مى خورند و نیازى به پختن و آماده کردن ندارند!
در پوشاک ، دوختن و شستن و اطو کردن ندارند!
در شهوت ، بدون گرفتارى و مشکلى ، خود را ارضاء مى کنند.
در تاءمین مسکن ، چه بسا پرندگان و حشراتى که تکنیک آنها در ساختِ لانه و آشیانه ، انسان را به تعجّب وامى دارد.
اصولا آیا این پیشرفتِ تکنولوژى ، موجب رشد انسانیّت هم شده است ؟
آیا فسادهاى فردى و اجتماعى کم شده است ؟
آیا این آسایش ، آرامش هم آورده است ؟
به هر حال همانگونه که اگر دستِ انسان را در دستِ رهبران معصوم و عادل نگذاریم ، به انسانیّت ظلم شده است ، اگر دل انسان هم با خدا گره نخورد به مقام انسانیّت توهین شده است .
به نام خدا
عمق پرستش
پرستش ، عملى است که ما ظاهرا آن را یک نوع خضوع مى بینیم ، اما عمق زیادى دارد.
پرستش برخاسته از جان است ، برخاسته از معرفت است ، برخاسته از توجه است ، برخاسته از تقدّس است ، برخاسته از ستایش است ، برخاسته از نیایش است ، برخاسته از التجا و استعانت است ، برخاسته از عشق به کمالات معبود است .
آرى ، پرستش عملى است در ظاهر ساده ، ولى تا مسائل فوق نباشد، آن پرستش از انسان سر نمى زند. پرستش یعنى دل کندن از مادیّات و پرواز دادن روح ، پا را فراتر از دیدنى ها و شنیدنى ها نهادن . پرستش تاءمین کننده عشق انسان هاست که گاهى با ثنا و ستایش و زمانى با تسبیح و تقدیس و پاره اى اوقات با شکر و اظهار تسلیم ، ادب خود را نسبت به پروردگارش اظهار مى دارد.
.: Weblog Themes By Pichak :.