این جـــا تا یه بار ســنگین داری دو تا کـــارگر خـــبر میکنی و میگی برات ببرن، اصلاً نمیذاری به کـــمرت فشار بیاد.
خودت میشـینی تو خــونه، یا تو ماشـــین و کارگـــر برات بارتو میبره. اما اون دنـــیا از این خـــبرا نیست. هر چی بار گـــناه داری باید خودت بـــبری،
نـــه کـــارگری هست نـــه وســـیلهای! اون دنـــیا همـــه دارن بار گـــناهای خودشونو میبرن. پس ســـعی کنیم ســـبکبار بریـــم اون *دنـــیا*
*وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری*
هیـــچ کس بار *گـــناه* دیگری را به دوش نمـــیکشد
(بخشی از آیه 15 اسراء)
این جـــا تا یه بار ســنگین داری دو تا کـــارگر خـــبر میکنی و میگی برات ببرن، اصلاً نمیذاری به کـــمرت فشار بیاد.
خودت میشـینی تو خــونه، یا تو ماشـــین و کارگـــر برات بارتو میبره. اما اون دنـــیا از این خـــبرا نیست. هر چی بار گـــناه داری باید خودت بـــبری،
نـــه کـــارگری هست نـــه وســـیلهای! اون دنـــیا همـــه دارن بار گـــناهای خودشونو میبرن. پس ســـعی کنیم ســـبکبار بریـــم اون *دنـــیا*
*وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری*
هیـــچ کس بار *گـــناه* دیگری را به دوش نمـــیکشد
(بخشی از آیه 15 اسراء)
سنت های الهی
نه تغییر می کنند
و نه تبدیل می شوند
فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا ?
وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا
در قرآن فرمود
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا
أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ
آیا خیال می کنید وقتی بگویید ایمان آوردیم
ما شما را رها کرده و امتحان نمی کنیم؟
این یک سنت الهی است
همین که گروهی پرچم اسلام را بلند کند
بلافاصله امتحانات الهی شروع می شود
امتحان را از کسی می گیرند
که وارد دانشگاه شده
تا قبل از آن ، امتحان معنی ندارد
وقتی ملتی به نام اسلام انقلاب کرد
باید منتظر حوادث پس از آن باشد
رخ دادن این حوادث اجتناب ناپذیر است
چون سنت خدا است
تا عیار و اعتبار یک قوم مشخص شود
دقیقا مانند یک دانشگاه
که هر سال ورودی های جدید
باید امتحانات دانشجویان سالهای گذشته را بدهند
ما نیز باید امتحانات اقوام گذشته را بدهیم
إِن یَمسَسکُم قَرحٌ فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مِثلُهُ ? وَتِلکَ الأَیّامُ نُداوِلُها بَینَ النّاسِ وَلِیَعلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنوا وَیَتَّخِذَ مِنکُم شُهَداءَ
هرگاه پرچم حق را بلند کردید خود به خود
در مقابل اهل باطل می ایستید
و همیشه اهل باطل از نظر عِده و عُده
چند برابر و گاهی چند صد برابر اهل حق هستند
در تمام قرآن هرگاه خداوند اکثرالناس را
خطاب قرار داده بعد از آن یک صفت منفی آورده است
ابتدا تحریم می شوید
مانند قوم موسی ، مانند مسلمان صدر اسلام مانند همین الان ...
بعد در اوج تحریم ها
باید بجنگید
آن هم در مقابل احزاب
یعنی مشرکان ،یهودیان ،کفار و مسیحیان
در چنین شرایطی یا خسته می شوید
و پرچم حق را پائین می آورید
که در آن صورت نابود شده و پراکنده می شوید
مانند قوم بنی اسرائیل
و خداوند قومی دیگر را به جای شما می آورد
یا مقاومت می کنید تا خداوند
پاداش استقامت شما را بدهد
که در آن صورت باز هم مانند قوم بنی اسرائیل
پشت دریای سرخ هستید
فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى? إِنَّا لَمُدْرَکُونَ
قَالَ کَلَّا ? إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ
ناگهان دریا شکافته شده و جبهه باطل نابود می شود
و شما به ساحل آرامش می رسید
وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ
سپس برکات خداوند از زمین و آسمان بر شما نازل می شود
این انقلاب امروز دقیقا در شرایط قوم موسی پشت دریای سرخ قرار گرفته
یعنی احساس یاس و ناامیدی دارد (إِنَّا لَمُدْرَکُونَ)
آنهم فقط اندکی پیش از صبح پیروزی
أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ
سنت های الهی
نه تغییر می کنند
و نه تبدیل می شوند
فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا ?
وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا
در قرآن فرمود
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا
أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ
آیا خیال می کنید وقتی بگویید ایمان آوردیم
ما شما را رها کرده و امتحان نمی کنیم؟
این یک سنت الهی است
همین که گروهی پرچم اسلام را بلند کند
بلافاصله امتحانات الهی شروع می شود
امتحان را از کسی می گیرند
که وارد دانشگاه شده
تا قبل از آن ، امتحان معنی ندارد
وقتی ملتی به نام اسلام انقلاب کرد
باید منتظر حوادث پس از آن باشد
رخ دادن این حوادث اجتناب ناپذیر است
چون سنت خدا است
تا عیار و اعتبار یک قوم مشخص شود
دقیقا مانند یک دانشگاه
که هر سال ورودی های جدید
باید امتحانات دانشجویان سالهای گذشته را بدهند
ما نیز باید امتحانات اقوام گذشته را بدهیم
إِن یَمسَسکُم قَرحٌ فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مِثلُهُ ? وَتِلکَ الأَیّامُ نُداوِلُها بَینَ النّاسِ وَلِیَعلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنوا وَیَتَّخِذَ مِنکُم شُهَداءَ
هرگاه پرچم حق را بلند کردید خود به خود
در مقابل اهل باطل می ایستید
و همیشه اهل باطل از نظر عِده و عُده
چند برابر و گاهی چند صد برابر اهل حق هستند
در تمام قرآن هرگاه خداوند اکثرالناس را
خطاب قرار داده بعد از آن یک صفت منفی آورده است
ابتدا تحریم می شوید
مانند قوم موسی ، مانند مسلمان صدر اسلام مانند همین الان ...
بعد در اوج تحریم ها
باید بجنگید
آن هم در مقابل احزاب
یعنی مشرکان ،یهودیان ،کفار و مسیحیان
در چنین شرایطی یا خسته می شوید
و پرچم حق را پائین می آورید
که در آن صورت نابود شده و پراکنده می شوید
مانند قوم بنی اسرائیل
و خداوند قومی دیگر را به جای شما می آورد
یا مقاومت می کنید تا خداوند
پاداش استقامت شما را بدهد
که در آن صورت باز هم مانند قوم بنی اسرائیل
پشت دریای سرخ هستید
فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى? إِنَّا لَمُدْرَکُونَ
قَالَ کَلَّا ? إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ
ناگهان دریا شکافته شده و جبهه باطل نابود می شود
و شما به ساحل آرامش می رسید
وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ
سپس برکات خداوند از زمین و آسمان بر شما نازل می شود
این انقلاب امروز دقیقا در شرایط قوم موسی پشت دریای سرخ قرار گرفته
یعنی احساس یاس و ناامیدی دارد (إِنَّا لَمُدْرَکُونَ)
آنهم فقط اندکی پیش از صبح پیروزی
أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ
باید بدانی
هیچ چیز در این دنیا
اتفاقی نیست...
همه چیز تحت فرمان خداست...
مثلا چادری بودن تو...
باید بدانی
هیچ چیز در این دنیا
اتفاقی نیست...
همه چیز تحت فرمان خداست...
مثلا چادری بودن تو...
بسم رب الشهداوالصدیقین
تکیه بر غیر خدا!
معمولا انسانها در دنیا به هر چه غیر خدا تکیه کنند از همانجا ضربه می خورند.
مثلا کسی که به مالش تکیه کرده ؛ از همان مال ، ضربه می خورد.
کسی که به قدرتش ، شهرتش ، جمالش ، خانه اش و ... دل خوش کرده ؛ از همان لطمه می خورد.
مانند فرعون که افتخارش این بود که رود نیل از آن اوست [َ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْری مِنْ تَحْتی] و در همان رود هم غرق شد.
ما باید فقط و فقط به خدا توکل کنیم و فقط و فقط به او تکیه داشته باشیم [ وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی الله، فَهُو حَسبُه]
داستانک:
هنگامی که برادران ، در حال انداختن یوسف در چاه بودند؛ ناگهان یوسف شروع به خندیدن کرد، برادران سخت در تعجب فرو رفتند که این چه جای خنده است، گویی برادر، مساله را به شوخی گرفته است، بیخبر از اینکه تیره روزی در انتظار او است، اما او پرده از راز این خنده برداشت و درس بزرگی به همه آموخت و گفت::
فراموش نمیکنم روزی به شما برادران نیرومند با آن بازوان قوی و قدرت فوق العاده جسمانی نظر افکندم و خوشحال شدم، با خود گفتم کسی که اینهمه یار و یاور نیرومند دارد چه غمی از حوادث سخت خواهد داشت آن روز بر شما تکیه کردم و به بازوان شما دل بستم، اکنون در چنگال شما گرفتارم و از شما به شما پناه میبرم، و به من پناه نمیدهید، خدا شما را بر من مسلط ساخت تا این درس را بیاموزم که به غیر او- حتی به برادران- تکیه نکنم."
*****
[تفسیر نمونه، ج9، ص: 342]
بسم رب الشهداوالصدیقین
تنفر خداوند از گناه
شما تنفر وجود مقدس حضرت حق را نسبت به گناه، از آیاتی شبیه این آیات میتوانید حس کنید:
)إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ الْمـُعْتَدین(، )إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُور(، )إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُور(، )إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ الْخائِنین
خداوند نسبت به هیچ فسادی روی خوش نشان نداده است، انبیای گرامی او و ائمه طاهرین و اولیای خدا و دلسوزان و شهیدان راه حق هم مثل او هستند. اگر پای گناه در میان نبود، پای مبارزه هم در میان نبود. شهیدان نیز برای این که جلوی جرم مجرم را بگیرند به شهادت رسیدهاند. بنابراین، اگر کسی گناه کند در حقیقت با این کار، با خدا، انبیا، ائمه، اولیا، تبعیدشدگان در راه خدا، زجرکشیدگان فی سبیل الله و شهیدان راه حق و با عدل و منطق و با انسانیت و هدف عالی خلقت مخالفت کرده است. تمام مردم هم باید همین محاسبه را روی گناه داشته باشند و گمان نکنند که فلان گناه مثلا گناه کوچکی است. این که بعضی از گناهان را صغیره میگویند، نسبت به دیگر گناهان است وگرنه هر مخالفتی با حضرت حق، گناه کبیره است و اولیای خدا تحمل هیچ گناهی را نداشتهاند.
بسم رب الشهداوالصدیقین
ریشه های طغیان
غنى بودن کمال است، ولى خود را غنى دیدن خطر است و انسان را مست مىکند.
ریشه طغیان دو چیز است:
یکى آنکه خود را بىنیاز مىبیند. «أَن رَآهُ اسْتَغْنى»
(علق/7)
همین که خود را بىنیاز پندارد.
دیگر آنکه گمان مىکند خدا او را نمىبیند.
«أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى»
(علق/14)
مگر ندانسته که خدا مىبیند؟
(تفسیر نور)
www.gharaati.ir
بسم رب الشهداوالصدیقین
انسان های با ظرفیت
انسانی که ظرفیّت دارد، هرگز به ثروت و قدرت و علم مغرور نمیشود.
چنانکه حضرت سلیمان گفت:
«هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی» (نمل، 40) این از فضل پروردگار من است.
و حضرت یوسف گفت:
«رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ» (یوسف، 101)
«پروردگارا، تو به من دولت دادى و از تعبیر خوابها به من آموختى.»
(تفسیر نور)
www.gharaati.ir
.: Weblog Themes By Pichak :.