به نام خدا
عقل، شاگرد وحى
اگر عقل را شاگرد خوبى براى وحى بدانید، عقل به شما دستور مىدهد که هرگز در سیر و سلوک مدارج عرفانى توقف نکنید. در این فکر نباشید که فقط به جهنم نروید و نسوزید یا فقط به بهشتبروید; زیرا اینها درجه ضعیفى از همتبوده و لازم است، ولى کافى نیست; بلکه در این فکر باشید که حیات ابد تهیه کنید و «عند الله» باشید و هماره مرزوق حق بوده و در حد فرشته و برتر از آن زندگى کنید.
قرآن کریم فضایل فراوانى را براى شهدا یاد مىکند:
«و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون فرحین بما اتیهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم» (22)
کسى که در راه دین کشته مىشود، زنده است و از رزق خاص عنداللهى بر خوردار است و از فضل خدا هماره مسرور و با نشاط است و از راهیان راه حق با خبر است و خوشحال مىشود و مژده دریافت مىکند.
فضایل مزبور در باب جهاد اصغر گفته شده است، اما چون جهاد اکبر، مهمتر از جهاد اصغر است، همه فضایل پنجگانه به نحو کمال، براى مجاهد در جهاد اکبر حاصل است. کسى که در جهاد اکبر پیروز شد به خدا نزدیکتر است و از رزق خاص برتر یا رزق اخصى استفاده مىکند و شادمانتر از شهید است و از حال کسانى که ادامه راه او را در سر مىپرورانند آگاه است و از تداوم راه خود، لذت مىبرد و نشاط و بشارت دریافت مىکند.
کسانى که در جهاد اکبر فاتح و پیروز شدهاند، از احوال سائران و سالکان کوى حق باخبرند و از این که در سایه رفتار صحیح آنها عدهاى هم مشغول سیر و سلوک هستند، لذت مىبرند; مثلا، مرحوم علامه بحر العلوم (23) ، سید ابن طاووس (24) و ابن فهد (25) (رضوان الله علیهم اجمعین) که کوى تهذیب نفس را پیموده و در جبهه جهاد اکبر فاتح و پیروز شدهاند، هم اکنون مىدانند که در بین علما یا اقشار مردم، چه گروهى راه آنها را ادامه مىدهند، ولى براى اینکه انسان در آن راه در جهاد اکبر نلغزد، باید کاملا شاگرد وحى باشد.
امام صادق (صلوات الله و سلامه علیه):
«ما زاد خضوع الجسد على ما فى القلب فهو عندنا نفاق» (26) :
اگر خشوع بدن کسى بیش از خشوع قلب وى باشد، این در نزد ما نفاق محسوب مىشود. انسان موظف است در پیشگاه خدا، به ویژه در نماز، خاضع و خاشع باشد و علامت هراس، تواضع و ادب و ترس در تمام بدن او ظهور کند، ولى این ترس باید از دل نشات بگیرد. وقتى ترس از دل، نشات بگیرد و خشیت قلب مایه خشوع جسم شود، در این صورت خضوع قلب یا بیشتر از خضوع جسم یا دست کم، مساوى با آن است و هرگز کمتر از خشوع بدن نخواهد بود. زیرا منشا خضوع بدن، خشوع دل است چگونه مىشود، منشا کمتر از ناشىء باشد؟ ولى وقتى خشوع تن از جان نشات نگیرد، قهرا ممکن استخشوع و خضوع بدن، بیش از خشوع قلب باشد.
شخصى که خشوع بدن او بیش از خشوع قلب اوست، مسلمان و مؤمن است و ان شاء الله به بهشت راه مىیابد، اما او شاگرد ضعیفى براى اهل بیت (علیهمالسلام) است و عقلش را آن طور که باید به وحى نسپرده است. البته ممکن است دیگران این را خلوص بپندارند، ولى این کار نزد اهل بیت (علیهم السلام) نفاق است; زیرا آنان خالص محض هستند و در بارگاه خلوص محض، جا براى دیدن غیر نیست و اصولا دو رنگى با خلوص هماهنگ نیست. انسان باید، مدتها «مخلص» به کسر باشد تا «مخلص» به فتح گردد.
.: Weblog Themes By Pichak :.