سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : دوشنبه 91/11/16 | 7:15 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

عقل، شاگرد وحى

اگر عقل را شاگرد خوبى براى وحى بدانید، عقل به شما دستور مى‏دهد که هرگز در سیر و سلوک مدارج عرفانى توقف نکنید. در این فکر نباشید که فقط به جهنم نروید و نسوزید یا فقط به بهشت‏بروید; زیرا اینها درجه ضعیفى از همت‏بوده و لازم است، ولى کافى نیست; بلکه در این فکر باشید که حیات ابد تهیه کنید و «عند الله‏» باشید و هماره مرزوق حق بوده و در حد فرشته و برتر از آن زندگى کنید.

قرآن کریم فضایل فراوانى را براى شهدا یاد مى‏کند:

«و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون فرحین بما اتیهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم‏» (22)

کسى که در راه دین کشته مى‏شود، زنده است و از رزق خاص عنداللهى بر خوردار است و از فضل خدا هماره مسرور و با نشاط است و از راهیان راه حق با خبر است و خوشحال مى‏شود و مژده دریافت مى‏کند.

فضایل مزبور در باب جهاد اصغر گفته شده است، اما چون جهاد اکبر، مهمتر از جهاد اصغر است، همه فضایل پنجگانه به نحو کمال، براى مجاهد در جهاد اکبر حاصل است. کسى که در جهاد اکبر پیروز شد به خدا نزدیکتر است و از رزق خاص برتر یا رزق اخصى استفاده مى‏کند و شادمانتر از شهید است و از حال کسانى که ادامه راه او را در سر مى‏پرورانند آگاه است و از تداوم راه خود، لذت مى‏برد و نشاط و بشارت دریافت مى‏کند.

کسانى که در جهاد اکبر فاتح و پیروز شده‏اند، از احوال سائران و سالکان کوى حق باخبرند و از این که در سایه رفتار صحیح آنها عده‏اى هم مشغول سیر و سلوک هستند، لذت مى‏برند; مثلا، مرحوم علامه بحر العلوم (23) ، سید ابن طاووس (24) و ابن فهد (25) (رضوان الله علیهم اجمعین) که کوى تهذیب نفس را پیموده و در جبهه جهاد اکبر فاتح و پیروز شده‏اند، هم اکنون مى‏دانند که در بین علما یا اقشار مردم، چه گروهى راه آنها را ادامه مى‏دهند، ولى براى اینکه انسان در آن راه در جهاد اکبر نلغزد، باید کاملا شاگرد وحى باشد.

امام صادق (صلوات الله و سلامه علیه):

«ما زاد خضوع الجسد على ما فى القلب فهو عندنا نفاق‏» (26) :

اگر خشوع بدن کسى بیش از خشوع قلب وى باشد، این در نزد ما نفاق محسوب مى‏شود. انسان موظف است در پیشگاه خدا، به ویژه در نماز، خاضع و خاشع باشد و علامت هراس، تواضع و ادب و ترس در تمام بدن او ظهور کند، ولى این ترس باید از دل نشات بگیرد. وقتى ترس از دل، نشات بگیرد و خشیت قلب مایه خشوع جسم شود، در این صورت خضوع قلب یا بیشتر از خضوع جسم یا دست کم، مساوى با آن است و هرگز کمتر از خشوع بدن نخواهد بود. زیرا منشا خضوع بدن، خشوع دل است چگونه مى‏شود، منشا کمتر از ناشى‏ء باشد؟ ولى وقتى خشوع تن از جان نشات نگیرد، قهرا ممکن است‏خشوع و خضوع بدن، بیش از خشوع قلب باشد.

شخصى که خشوع بدن او بیش از خشوع قلب اوست، مسلمان و مؤمن است و ان شاء الله به بهشت راه مى‏یابد، اما او شاگرد ضعیفى براى اهل بیت (علیهم‏السلام) است و عقلش را آن طور که باید به وحى نسپرده است. البته ممکن است دیگران این را خلوص بپندارند، ولى این کار نزد اهل بیت (علیهم السلام) نفاق است; زیرا آنان خالص محض هستند و در بارگاه خلوص محض، جا براى دیدن غیر نیست و اصولا دو رنگى با خلوص هماهنگ نیست. انسان باید، مدتها «مخلص‏» به کسر باشد تا «مخلص‏» به فتح گردد.