به نام خدا
مخلص و مخلص
قرآن کریم، مخلصین را در یک جا و مخلصین را در جاى دیگر یاد مىکند و مىفرماید: «وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین» (27) گاهى انسان براى رضاى خدا نماز مىخواند و روزه و اعمال عبادى دیگر را انجام مىدهد و چیزى منظور او نیست; ولى گاهى حتى خود را هم نمىبیند و همه شئون حیاتى خود را براى خدا مىخواهد که صورت اولى «اخلاص العبادة لله» و دومى «اخلاص النفس لله» است. اگر مراحل اخلاص عبادت براى خدا و بعد از آن، مراحل اخلاص نفس براى خدا هم پایان رسد، آنگاه خدا در بین این مخلصین عدهاى را مخلص مىکند (28) .
مخلصین سه وصف دارند که مهمترین آن این است که فقط آنان مىتوانند خدا را وصف کنند; چنانکه قرآن کریم مىفرماید:
«سبحان الله عما یصفون الا عباد الله المخلصین» (29) .
این معنا، بسیار بالاتر از آن است که:
«لا یحصی نعمائه العادون و لا یؤدی حقه المجتهدون» (30)
و مربوط به مقام شکر و فعل است; چون مقام وصف، مقام دیگرى است. بنابراین، باید مخلصین به جایى رسیده باشند که مجارى ادراکى آنان با نور حق، تامین شده باشد:
«کنتسمعه... و بصره... و لسانه» (31) .
از این رو آنان با زبان، چشم و گوش سخن حق مىگویند و تماشا مىکنند و مىشنوند و لذا در وصف او ماذون هستند.
حاصل آنکه: گاهى انسان ظاهرا مسلمان و باطنا کافر است که
«هم للکفر یومئذ اقرب منهم للایمان» (32)
یا
«و اذا لقوا الذین امنوا قالوا امنا و اذا خلوا الى شیاطینهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزؤون» (33)
این قسم منافق، خارج از بحث است، اما حدیث معروف که مىگوید:
«اگر ظاهر کسى، بهتر از باطنش باشد، او پیش ما منافق است» (34)
در باره مسلمانها و مؤمنان است. همان گونه که اکثر مؤمنان مشرکند:
«ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون» (35)
اکثر آنان نیز منافقند و مىتوان گفت:
«و ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم منافقون»!
گاهى شخصى، مسلمان و ارادتمند به اهل بیت طهارت (علیهم السلام) است و در مراسم سوگ و ماتم آنان نیز حضور دارد، به وظیفهاش هم عمل مىکند، واجبها را انجام مىدهد و محرمات را ترک مىکند و در یک کلام، در مسیر دین است، اما ظاهرش بهتر از باطن اوست. این رویه یک نوع نفاق مرموزى است که در درون او وجود دارد، چنین انسانى به مخلصین نمىرسد، چه رسد به مخلصین.
.: Weblog Themes By Pichak :.