بسم رب الشهداءوالصدیقین
وظیفه ی مهم والدین دربارهی دوستان
با توجه به اینکه نیاز به دوستی و دوستان یکی از نیازهای مهم کودکان است و جای خالی این نیاز را چیز دیگری پر نمیکند، والدین میتوانند در این باره، نقش مؤثری داشته باشند؛ مثلاً روابط دوستانه یا خانوادگی یا شغلی والدین با افراد خاص و محلهای که برای زندگی خود انتخاب میکنند و مدرسهای که فرزندان را در آن نامنویسی مینمایند و جاهایی که برای گردش و تفریح و.. میروند، همه و همه، در شکلگیری دوستیهای دختران کودک و نوجوان با افراد معین اثر عظیمی میگذارد، علاوه بر این، هشیاری و دقّت والدین در امور فرزندان خویش و افرادی که فرزندانشان با آنها در تماس هستند و برخوردهای مشفقانه و خردمندانهای که در این باره با دخترانشان میکنند، آنان را هدایت میکنند که چگونه دوستانی پاک و متعهد و تلاشگر انتخاب کنند و از دوستنمایانی که تباه کنندهی زندگی آنهاست دوری گزینند[1].
لقمان حکیم فرزندش را به انتخاب دوست تشویق میکرد و میفرمود: «یا بُنیّ؛ استکر ّ من الأصدقاء و لا تأمن من الأعداء، فانّ الغلّ فی صُدُورِهم مثلُ الماء تَحْتَ الرمادِ»[2]: فرزندم بر تعداد دوستان خود بیفزا و از دشمنان در امان مباش، زیرا کینه در سینههایشان همانند آب خاکستر است».
و همچنین میفرمود با دوستان خود رابطهی خود را حفظ کن: «یا بنیَّ: کن عبداً اللأخیار و لا تَکُن ولداً للأشرارِ»[3]: «فرزندم! بندهی خوبان باش نه فرزند اشرار».
امام صادق(ع) در پرهیز کردن از دوستان ناباب فرمود: «قالَ لی أبی یا بنیَّ، من یصحَبُ صاحبَ السوء لا یَسلم»[4]: «پدرم به من فرمود: فرزند! هر که با مرد پلید دوست و همنشین شود، ایمنی و آرامش پیدا نمیکند».
امام علی(ع) به امام حسین(ع) فرمود: «و من خالطَ الأتدالَ حقِّر»[5]: «و هر که با فرومایگان معاشرت کند پست و حقیر میشود».
و به امام حسن(ع) فرمود: «صُحبةُ الجاهلُ شومٌ»[6]: «همنشینی با جاهل، نحس و بیبرکت است».
[1]. مروجی طبسی، حقوق فرزندان، ص148.
[2]. شیخ مفید محمد بن نعمان، الاختصاص، ص333.
[3]. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج13، ص416.
[4]. شیخ مفید محمد بن نعمان، الاختصاص، ص332.
[5]. حرانی ابن شعبه، تحف العقول، ص84.
[6]. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج74، ص208.
بسم رب الشهداءوالصدیقین
بدون تردید، یکی از عوامل سازندهی شخصیت انسان، پس از اراده و خواست خود او، نقش دوستان است. زیرا غالب انسانها و بهویژه نوجوانان بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از دوستان خود برمیگیرند و تحت تأثیر رفتارها، گفتار و الگوی اخلاقی آنان قرار دارند و این نکتهای است که از نظر علمی و تجربی هم اثبا رسیده است تأثیر دوستان گاه به حدی است که میتواند بر نقش و تأثیر والدین هم غلبه کند، حتی اگر خانوادهی دختر، سرشار از فضیلت باشد. همچنانکه در آیات قرآنی آمده و در ادب فارسی تجلّی یافته که فرزند نوح پیامبر چند صباحی با همنشینان بد نشست و برخاست کرد و از بیت نبوت برید و به گمراهان پیوست[1].
بسم رب الشهداءوالصدیقین
حضور و مشارکت مستمر، فعال و هدفمند دختران در ادارهی امور جامعه، از عمدهترین پیشنیازهای رشد فکری و فرهنگی بانوان و ریشهکن نمودن نگرش تحقیرآمیز علیه آنان بهشمار میآید که میبایست مورد توجه جدی بانوان و متولیان وکارگزاران کشور قرار گیرد. همانطور که قبلاً اشاره شد، بسیاری بر این عقیدهاند که براساس دستورات و ارشادات دین مبین اسلام و ملزومات زندگی زناشویی، زنان و دختران میبایست در چارچوب خانه و خانواده به فراهم ساختن زمینه و شرایط آسایش و آرامش افراد مذکور خانواده محدود و از آثار سودمند و سازندهی حضور در اجتماع محروم بمانند. در حالی که خالق هستی، انسان را براساس قانون خلقت، موجودی اجتماعی و مدنی الطبع آفریده و رشد و شکوفایی استعدادها و تواناییهای بالقوهی او را به حضور هدفمند و سالم در عرصههای مختلف اجتماع موکول فرموده است؛ چرا که تعامل و تضارب افکار و اندیشهها که از عوامل مهم و مؤثر رشد و تعالی فکری، علمی و اجتماعی بهشمار میرود، تنها در سایهی حضور و مشارکت در جامعه پدید میآید. بدون حضور در حوزهی فعالیتهای اجتماعی، چگونه میتوان از امکانات عمومی و ثروتهای ملی اعم از دانشگاهها، ورزشگاهها و گردشگاهها و مراکز علمی و فرهنگی بهرهبرداری نمود؛ باورهای غلط فرهنگی و نگرش تبعیضآمیز به دختران، انحصاری نمودن بسیاری از فعالیتهای اجتماعی از سوی مردان، معاف بودن افراد مذکور خ انواده از انجام کارهای داخل خانه و عدم اعتماد بهنفس در بین برخی بانوان، از موانع عمدهی مشارکت بانوان در اصل ادارهی امور جامعه است که میبایست فارغ از مسائل جنسیتی و یا در نظر گرفتن تواناییهای شایستگیهای زنان، عرصهی فعالیتهای اجتماعی را بیش از پیش برای آنان نیز فراهم ساخت[1].
البته نباید فراموش کرد که مشارکت زنان و دختران در جامعه را باید بهگونهای فراهم ساخت که لطمهای به پویایی و پایداری کانون خانواده وارد نماید. در این صورت نه تنها این توهم که زنان میباید یا در محیط خانه محبوس شوند و یا حضوری غیر فعال، درجه دوم و ابزاری در اجتماع داشته باشند، از میان خواهد رفت، بلکه همدوش مردان ضمن مشارکت فعال و سودمند، در ادارهی امور جامعه، از تربیت و تزکیهی فرزندان و ایجاد فضایی آرام، عاطفی و صمیمی در محیط خانه و خانواده نیز غافل نخواهند بود[2].
بسم رب الشهداءوالصدیقین
مقابله با تحقیر دختران و زنان در عرصههای فرهنگی و تبلیغی
برای از بین بردن زمینههای تحقیر زنان و دختران در عرصههای فرهنگی و تبلیغی کشور، روانشناسان و کارشناسان امور تربیتی معتقدند آنچه در پیدایی و تکوین مرام، منش و روش زندگی فرد نقش بسیار مهم و حساسی را به عهده دارد، فرایند چگونگی احساس ادراک و اندیشیدن فرد است که هم انعکاس از تعاملات اجتماعی، انتظارات و توقعات دیگر است. آنچه امروزه از چهرهی زن در صفحات تلویزیون روزنامهها، سینما و رادیو و حتی تصاویر و مطالب کتب درسی ترسیم میشود، حاکی از ماهیت رویکرد و باور مردم و مسئولان فرهنگی تبلیغی کشورمان نسبتب به مقام و موقعیت بانوان میباشد که باید اعتراف کنیم متأسفانه هنوز فرهنگ و باور مردسالار و تبعیضآمیز علیه زنان بر اغلب وسایل دیداری، شنیداری و نوشتاری ما حاکم است. حضور زن یا دختر در فعالیتهای اجتماعی، حضوری درجه دوم و فرعی تلقی و ترسیم شده است. در میان همهی عوامل و عناصری که ریشهکن نمودن معضل مذکور دخیل هستند، نمادها و جمعیتها و مراکز وابسته به جامعهی بانوان از نقشی استثنایی و بسیار مؤثر برخوردار است. انجمنها، نهادها و جمعیتهای وابسته به جامعهی بانوان و نیز نهادها و مراکز مدافع حقوق زنان جزء اولین نهادهایی هستند که میتوانند به شکلها و شیوههای مختلف به اقدامات مذکور اعتراض و انتقاد نموده از تولید و پخش هر آنچه موقعیت و منزلت فردی و اجتماعی زنان و دختران را خدشهدار، و زمینههای تحقیر و تبعیض علیه آنان را فراهم میسازد، جلوگیری نمایند. دختران و زنان جوانی که به هر دلیل از حضور و فعالیت در نهادهای مذکور محرومند و امکان هیچگونه اعتراض و انتقاد سازندهای نسبت به عملکرد تحقیرآمیز متولیان فرهنگی و تبلیغی و آموزشی کشور ندارند، با بیاعتنایی و عدم استقبال و حمایت از آثار و تولیدات آنان و حمایت مادی و معنوی از محصولات فرهنگی و تبلیغی که حقوق و جایگاه زنان و دخران را محترم میشمارند، میتوانند در اصلاح فرایند توسعهی فرهنگی و اجتماعی کشور و مقابله با اقدامات تبعیضآمیز علیه زنان سهم چشمگیری داشته باشند[1].
بسم رب الشهداءوالصدیقین
آموزش نظام و ارزش اسلام در مورد روابط بین دختران و پسران و تبیین وظایف و تکالیف رعی و قانونی آنان در ارتباط با یکدیگر، امروزه به دلیل رشد و توسعهی ارتباطات اجتماعی و بهوجود آمدن تحولات و تغییرات گسترده در کم و کیف فعالیتها، مشاغل و تحصیلات؛ ارتباطات بین افراد غیر همجنس، محتاج بازنگری و بازاندیشی مجدانه از سوی اولیا و مربیان میباشد، اکر دختثران و پسران که در ایجاد روابط معقول و متعارف با یکدیگر دچار اختلال و یا ندانمکاری میشوند، دچار نگرانیها و استرسهای شدید روحی و بعضاً افسردگی و از دست دادن اعتماد بهنفس لازم میشوند و مشکلات فراوانی برای خود و اطرافیان بهوجود میآورند. بسیاری از مردان بهرغم اینکه خود با زنان و دختران بهراحتی ارتباط برقرار نموده و در این خصوص با تساهل و تسامح برخورد میکنند، در مورد همسر و دختران خود، دچار حساسیت و وسواس شدید هستند و محدودیتهای بیموردی را بر آنان تحمیل نموده و بعضاً دست به خشونت میزنند. بدیهی است اینگونه رفتارها تحت هر نامی و انگیزهای که باشد، ناشی از احساس مسئولیت و خداترسی نبوده و تأثیری معکوس و مخرب بر افکار و رفتار دختران و پسران خانوادهها خواهد داشت. بر این اساس، گروهی با شیوههای افراطی، غلط و خشن، آنچنان روابط دختران و پسران را محدود و نامعقول میکنند که نوعی بلاتکلیفی و عدم ثبات را در مناسبات و روابط افراد غیر همجنس بهوجود میآورند و گروهی دیگر با اخذ الگوها و معیارهای منحط بیگانه، نوعی افسارگسیختگی و روابط آزاد را در بین دختران و پسران ترویج و تزریق مینمایند، و هر دو گروه همچون دو لبهی قیچی در جهت انحطاط و تباهی جوانان بهویژه دختران به حرکت درمیآیند[1].
در این میان رفتار پدر و مادر با افراد غیر همجنس از اصلیترین پیشنیازهای مقابله با روابط ناسالم و ترسیم روابط معقول و مشروع با جنس مخالف است، اگر پدران و مادران در معاشرتهای خانوادگی و فامیلی با زنان و مردان نامحرم برخوردی شایسته، منطقی و توأم با ادب و وقار داشته باشند و از افراط و تفریط در این رابطه پرهیز نمایند، در واقع اقدام به آموزش و تربیت غیر مستقیم دختران و پسران خود کردهاند. پدران و مادران آگاه و با کرامت ضمن فراهم آوردن محیطی آرام، بانشاط و صمیمی و خداپسندانه در کانون خانواده روابطی گرم و دوستانه و پایدار با فرزندان خود برقرار کرده و با مصاحبت، همدلی و مهربانی، دختران و پسران خود را از جلب محبت و توجه گروه غیر همجنس و ایجاد روابط پنهانی و نامناسب با آنان بینیاز میسازند. در این صورت دختران و پسران، بهجای الگوگیری از گروه همسن که اغلب از تجربه و آگاهی بسیار کمی برخوردارند، پدران و مادران خود را بهعنوان الگوی رفتاری محبوب برگزیده و تحت تأثیر اخلاق و رفتار آنان از جمله برخورد با افراد غیر همجنس قرار میگیرند[2].
[1]. فراقی احمد، چرا پسران از دختران آزادتر هستند، ص52.
[2]. رزاقی احمد، چرا پسران از دختران آزادتر هستند، ص61.
بسم رب الشهداءوالصدیقین
بحث و پرسوجو از معارف اسلامی با دختران
با دختران خود به بحث و گفتوگو بنشینید و آنان را با معارف اسلامی و مبانی اعتقادی آشنا سازید و هرگز آنها را به حال خود رها نکنید.
حضرت علی(ع) به بحث و پرسوجو با فرزندانش مینشست و به آنان درس ایمان، یقین و اخلاق میداد و از آنان میخواست که از فرومایگان و معاشرت با گمراهان پیروی نکنند و آنان را به درستکاری و پرهیزکاری دعوت میکرد[1].
بسم رب الشهداءوالصدیقین
تربیت فرزندان بر محبت اهلبیت(ع)
روایات فراوانی رسیده که پیامبر(ص) به پدران و مادران سفارش فرموده فرزندان را بر محبت اهلبیت پیامبر(ص) بهویژه امام علی و حضرت زهرا(س) تربیت کنید.
امام علی(ع) از پیامبر(ص) نقل میکند که فرمود: «فرزندان خود را بر سه خصلت تربیت کنید: محبت پیامبرتان و محبت اهلبیت او و خواندن قرآن؛ زیرا حاملان قرآن ـ در روز قیامت هیچ سایهای جز سایهی خدا نخواهد بود ـ در سایهی خدا همنشین انبیا و برگزیدن او خواهند بود»[1].
.: Weblog Themes By Pichak :.