به نام خدا
نبوت
روزگار لغزش و گناه خصایل نیک پیامبر (ص ) وضع روزگار پیامبر
اءرسله على حین فترة من الرسل ، و هفوة عن العمل ، و غباوة من الامم
خداوند سبحان او را در فاصله اى از پیامبر و در دوران لغزش جوامع از عمل و جهل و کودنى امت ها فرستاد.
حکمت برگزیده شدن محمد
اءن الله بعث محمدا صلى الله علیه و آله و سلم نذیرا للعالمین ، و اءمینا على التنزیل ، و اءنتم معشر العرب على شر دین ، و فى شردار، منیخون بین حجارة خشن ، و حیات صم ، تشربون الکدر، و تاکلون الجشب ، و تسفکون دماءکم ، و تقطعون اءرحامکم . الاصنام فیکم منصوبة ، و الاثام بکم معصوبة
همانا خداوند متعال ، محمد صلى الله علیه و آله را تبلیغ کننده بر عالمیان و امین براى فرستادن قرآن و رسالت ، مبعوث نمود. در آن حال شما گروه عرب داراى بدترین دین بودید و در بدترین جامعه زندگى مى کردید.
شما در میان سنگ هاى سخت و مارهاى ناشنوا سکنى داشتید، آب هاى تیره مى آشامیدند و غذاى خشن مى خوردید و خون هاى یکدیگر را مى ریختند و از خویشاوندان خود قطع رابطه مى نمودید، بت ها در میان شما (براى پرستش ) نصب شده و گناهان و انحراف ها سخت به شما بسته بود.
عمل بر طبق راه پیامبران
اعملوا، رحمکم الله ، على اءعلام بینة ، فالطریق نهج یدعو اءلى دار السلام
اى مردم ! خدا رحمتتان کند! به نشانه هاى آشکارى که خداوند در برابرتان قرار داده عمل کنید که راهى واضح و روشن است و شما را به سراى آسایش (یعنى در بهشت ) دعوت مى کند.
روزگار مبعوث شدن پیامبر
اءن الله سبحانه بعث محمدا صلى الله علیه و آله بالحق حین دنا من الدنیا الانقطاع ، و اءقبل من الاخرة ء الاطلاع ، و اءظلمت بهجتها بعد اشراق ، و قامت باءهلها على ساق . و خشن منها مهاد، و اءزف منها قیاد، فى انقطاع من مدتها، و اقترب من اءشراطها و تصرم من اءهلها
خداوند سبحان ، محمد صلى الله علیه و آله را به حق به پیامبر مبعوث فرمود، در حالى که دنیا رو به پایان بوده و آخرت براى احاطه و اشراف روى آورده و شکوفایى دنیا پس از روشنایى آن رو به تاریکى نهاده بود. و آن دنیا براى اهل خود با شدت و مشقت ها رویاروى شده زمانش رو به زوال و شرایط فنا و نابودى آن نزدیک گشته بود و (بعثت پیامبر) هنگامى بود که دنیا از اهلش در حال بریدن بود.
توصیف روزگار پیامبر
بعثه حین لا علم قائم ؛ و لا منار ساطع ، و لا منهج و اضح
خداوند سبحان پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را به پیامبرى برانگیخت ، در آن هنگام نه نشانه اى از دین برپا بود و نه چراغى روشنگر و نه طریق و مسیرى واضح .
امین وحى الهى و خاتم رسولان
اءمین وحیه ، و خاتم رسله ، و بشیر رحمته و نذیر نقمته
امین وحى و خاتم رسولان او بود و بشارت دهنده رحمت و ترساننده از عذاب او.
روزگار در هم ریخت
اءرسله على حین فترة من الرسل ، و طول هجعةُ من الامم و انتقاض من المبرم
خداوند پیامبر عظیم الشان اسلام صلى الله علیه و آله را در دوران انقطاع وحى و رسولان و در امتداد خواب امت ها در تاریکى (جهالت ها) فرستاد، در آن هنگام اصول و قوانین حیات سعادتمندانه انسان ها (دین ) شکسته بود.
پیامبر، نورى در تاریکى جهل و نادانى
و لقد قرن الله به صلى الله علیه و آله من لدن اءن کان فطیما اءعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم ، و محاسن اءخلاق العالم لیله و نهاره و لقد کنت اءتبعه اتباع الفصیل اءثر اءمه ، یرفع لى فى کل یوم من اءخلاقه علما، و یاءمرنى بالاقتداء به . و لقد کان یجاور فى کل یوم من اءخلاقه علما، و یامرنى بالاقتداء به . و لقد کان یجاور فى کل سنته بحراء فاءراه ، و لا یراه غیرى . و لم یجمع بیت واحد یومئذ فى الاسلام غیر رسول الله صلى الله علیه و آله - و خدیجةُ و اءنا ثالثهما. اءرى نور الوحى و الرسالُة ، و اءشم ریح النبوة .
و لقد سمعت رنه الشیطان حین نزل الوحى علیه صلى الله علیه و آله فقلت : یا رسول الله ما هذه الرنة ؟فقال هذا الشیطان قد اءیس من عبادته . اءنک تسمع ما اءسمع ، وترى ما اءرى ، اءلا اءنک لست بنبى ، و لکنک لوزیر، و اءنک لعلى خیر.
و لقد کنت معه صلى الله علیه و آله لما اءتاه الملا من قریش ، فقالوا له ؛ یا محمد اءنک قد ادعیت عظیما لم یدعه اءباوک و لا اءحد من بیتک ، و نحن نسالک امرا ان انت اجبتان الیه و اریتناه ، علمنا اءنک نبى و رسول ، و اءن لم تفعل علمنا انک ساحر کذاب ، فقال صلى الله علیه و آله : و ما تساءلون ؟قالوا: تدعو لنا هذه الشجرة حتى تنقلع بعروقها و تقف بین یدیک فقال صلى الله علیه و آله : اءن الله على کل شى ء قدیر، فان فعل الله لکم ذلک ، اءتؤ منون و تشهدون بالحق ؟قالوا: نعم قال : فانى ساءریکم ما تطلبون ، و اءنى لاعمل اءنکم لا تفیئون الى خیر، و اءن فیکم من یطرح فى القلیب ، و من یحزب الاحزاب . ثم قال صلى الله علیه و آله : یا اءیتها الشجرة اءن کنت تؤ منین بالله و الیوم الاخر، و تعلمین اءنى رسول الله ، فانقلعى بعروقک حتى تقفى بین یدى باذن الله . فوالذى بعثه بالحق لانقلعت بعروقک حتى تقفى بین یدى باذن الله . فوالذى بعثه بالحق لانقلعت بعروقها، و جاءت و لها دوى شدید. و قصف کقصف اءجنحة الطیر؛ حتى وقفت بین یدى رسول الله صلى الله علیه و آله مرفرفُة ، و اءلقت بغصنها الاعلى على رسول الله صلى الله علیه و آله و ببعض اءغصانها على منکبى ، و کنت عن یمینه صلى الله علیه و آله ، فلما نظر القوم الى ذلک قالوا - علوا و استکبارا -: فمرها فلیاتک نصفها و یبقى نصفها، فاءمرها بذلک ، فاءقبل الیه نصفها کاءعجب اقبال و اءشده دویا، فکادت تلتف برسول الله صلى الله علیه و آله ، فقالوا - کفرا و عتوا -: فمر هذا النصف فلیرجع اءلى نصفه کماکان ، فاءمره صلى الله علیه و آله فرجع ؛ فقلت اءنا: لا اله الا الله انى اءول مؤ من بک یا رسول الله ، و اءول من اءقرباءن الشجرة فعلت ما فعلت باءمر الله تعالى تصدیقا بنبوتک ، و اجلا لا لکمتک . فقال القوم کلهم . بل ساحر کذاب ، عجیب السحر خفیف فیه ، و هل یصدقک فى اءمرک الامثل هذا! یعنوننى و اءنى لمن قوم لا تاءخذهم فى الله لومة لائم ، سیماهم سیما الصدیقین ، و کلامهم کلام الابرار، عمار اللیل و منار النهار، متمسکون بحبل القرآن . یحیون سنن الله و سنن رسوله . لا یستکبرون و لا یعلون ، و لا یغلون و لا یفسدون . قلوبهم فى الجنان و اجسادهم فى العمل
خداوند متعال آن وجود نازنین را از موقعى که از شیر باز شد، شب و روز با یکى از بزرگ ترین فرشتگان همراه فرمود که آن حضرت را در مسیر اکتساب صفات و اتصاف به بهترین اخلاق دنیا قرار دهد. و در هر سال در کوه حرا مجاور مى گشت من او را مى دیدم و کسى جز من او را نمى دید. در آن روز اسلام و مسلمین در هیچ خانه اى نبود غیر از خانه رسول خدا صلى الله علیه و آله و خدیجه و من سومین آنان بودم نور وحى و رسالت را مى دیدم و عطر پیامبرى را استشمام مى کردم . من ناله شیطان را در آن هنگام که وحى به آن نازل شد، شنیدم عرض کردم : یا رسول الله ! چیست این ناله ؟
فرمود: ناله شیطان است که به جهت ناامیدى از این که عبادت شود سرداده است ، تو مى شنوى آنچه را که من مى شنوم و مى بینى آنچه را من مى بینم ، ولى تو پیامبر نیستى ، بلکه تو وزیر من هستى و تو در مسیر خیر قرار گرفته اى ، و من با آن حضرت صلى الله علیه و آله بودم در آن موقع که قریش نزد آن حضرت آمدند و به او گفتند: اى محمد! تو ادعاى بزرگى به راه انداخته اى ، چنان ادعایى که پدران و دیگر دودمانت مطرح نکردند، ما چیزى از تو مساءلت مى کنیم و اگر به ما پاسخ دادى و آن را به ما ارائه نمودى مى فهمیم که تو قطعا ساحر و دروغ گویى .
آن حضرت فرمود: سوال شما چیست ؟
آنان گفتند: بخوان این درخت را تا از ریشه هایش کنده شود (و مجموع اجزایش ) بیاید و در مقابل بایستند.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند بر همه چیز تواناست ، آیا اگر خداوند این کار را براى شما کرد ایمان مى آورید و به حق شهادت مى دهید؟
آن حضرت فرمود: من به زودى آنچه را مى خواهید به شما نشان مى دهم ، در حالى که مى دانم شما به سوى خیر باز نخواهید گشت ! در میان شما کسى است که در چاه انداخته مى شود و کسى است که احزاب تشکیل مى دهد.
سپس آن حضرت صلى الله علیه و آله فرمود: اى درخت ! به خدا و روز قیامت ایمان دارى و مى دانى که من رسول خدا هستم ، با ریشه هایت از زمین درآى و با اذن خداوندى در برابر من بایست !
سوگند به آن خدایى که او را بر حق برانگیخته است . آن درخت با ریشه هایش از جاى کنده شد و به طرف رسول خدا صلى الله علیه و آله گسترد و بعضى از شاخه هایش را هم روى شانه من انداخت و من در آن حال در طرف راست آن حضرت ایستاده بودم .
هنگامى که قوم قریش این معجزه دیدند از روى خود بزرگ بینى و تکبر، چنین گفتند: امر کن نیمى از این درخت بیاید و نیم دیگر بماند!
حضرت به این خواسته آنان عمل کرد و به درخت امر فرمود، نیمى از آن درخت به طور شگفت انگیزترى از حالت اول و با صدایى شدیدتر به طرف پیامبر روى آورد و نزدیک بود به پیامبر خدا بپیچد، بار دیگر آن مردم از روى کفر و گردنکشى گفتند: دستور بده این نیمه درخت برگردد به آن نیمه اش (تا به صورت اولیه اش برگردد)!
رسول خدا صلى الله علیه و آله امر فرمود نیمه درخت بر روى همان نیمه اول برگشت .
من گفتم : (لا اله الا الله ) نیست خدایى مگر الله ) من اولین مؤ من به تو هستم و من اولین کس هستم که اقرار کرد به این که آنچه را که درخت امروز انجام داد به امر خداوند تعالى و براى تصدیق نبوت و تجلیل و تعظیم سخن تو بود. در این هنگام همه آن قوم گفتند: این شخص پیامبر نیست بلکه ساحرى است دروغگو که سحرش شگفت انگیز است و در این کار سبک دست تردست . و آیا کسى جز این شخصى (مقصودشان من (على بن الى طالب ) بودم وجود دارد که این ادعا و کار تو را تصدیق کند؟و قطعى است من از قومى هستم که سرزنش کننده اى آنان را در راه خدا از کار باز نمى دارد. چهره آنان چهره با عظمت ترین راستگویان است و سخن نیکوکاران شب بیدار و هدایت گران روز.
آنان هستند تمسک کنندگان به قرآن ، که سنت هاى خدا و رسول خدا صلى الله علیه و آله را احیاء مى کنند، نه تکبر مى ورزند و نه بلندگرایان اند و نه مردم را به زنجیر مى کشند و نه فساد در روى زمین به راه مى اندازند، دل هاى آنان در بهشت است و بدن هاى آنان در کار و کوشش .
نورى در تاریکى
اءضاءت به البلاد بعد الضلالة المظلمة ، و الجهالة الغالبة ، و الجفوُة الجافیة ، و الناس یستحلون الحریم ، و یستذلون الحکیم ؛ یحیون على فترة ، و یموتون على کفرة !
جوامع بشرى بعد از گمراهى تاریک و جهالتى که بر همه غالب بود و خشونتى بسیار سخت ، به وسیله او (پیامبر) روشن گشت . در آن هنگام مردم محرمات را حلال مى شمردند و انسان حکیم را پست و خوار مى نمودند، در دورانى بى خبر از علم و معرفت و دور از دین و فرهنگ زندگى مى کردند و بر کفر و تباهى مى مردند.
مبعوث شدن پیامبر
بعث الله سبحانه محمدا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم ... ماءخوذا على النبین میثاقه ، مشهورة سماته
خداوند سبحان محمد رسول الله صلى الله علیه و آله براى انجام و عده خویش و اتمام اصل نبوت مبعوث نمود پیامبرى با علامات مشهور.
بعث الله محمدا صلى الله علیه و آله شهیدا، و بشیرا و نذیرا، خیر البریة طفلا و اءنجبها کهلا، و اطهر المتطهرین شیمة ، و اءجود المستمطرین دیمة
خداوند متعال محمد صلى الله علیه و آله را شاهد و بشارت دهنده و تهدید کننده مبعوث فرمود. پیامبرى که در دوران طفلى بهترین مردم و در دوران بزرگسالى نجیب ترین مردم و از حیث اخلاق پاکترین پاکان و از حیث عطا سخى ترین اشخاصى بود که مورد توقع جود و احسان بوده اند.
سرچشمه روشنایى و روشنى بخش تاریکى ها
اختاره من شجرة الانبیاء، و مشکاة الضیاء، و ذوابُة العلیاء، و سره البطحاء و مصابیح الظلمة ، و ینابیع الحکمة
خداوند سبحان پیامبر را برگزید از درخت نسل پیامبران و چراغدان نور و پیشانى عظمت و مرکز مکه و چراغ هاى روشنگر تاریکى ها و سرچشمه هاى حکمت .
یاد کردن پیامبر (ص )
فى ذکر النبى صلى الله علیه و آله -: اءورى قبسا لقابس ، و اءنار علما لحابس ، فهو اءمینک المامون ، و شهیدک یوم الدین ، و بعیثک نعمة "، و رسولک بالحق رحمة
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله شعله اى از انوار دین مقدس اسلام را براى طالب و گیرنده نور برافروخت و علامت ارشاد براى کسى که در حیرت و ضلالت متوقف شده است ، روشن ساخت . بار پروردگار! آن پیامبر امین و ماءمون تو و شاهد تو در روز قیامت و مبعوث از جانب توست که نعمتى براى جهانیان است و رسول بر حق تو که رحمتى است براى عالمیان .
مبلغان خدا
لقد جاهرتکم العبر، و زجرتم بما فیه مزدجر. و ما یبلغ عن الله بعد رسل السماء الا البشر
حوادث پند آموز به شما خود را نمایاندند، کارهاى ممنوع به شما اعلام شده است ، دستور الهى پس از پیامبران خدا فقط به وسیله ابلاغ مى گردد.
محبوبترین بندگان
اءحب العباد الى الله المتاسى بنبیه ، و المتقص لاثره
محبوب ترین بندگان نزد خدا کسى است که از پیامبرش پیروى کند و قدم به جایى قدم او گذارد.
برپا کننده احکام نورانى و نشانه هاى روشن گر
اءورى قبس القابس ، و اءضاء الطریق للخابط، و هدیت به القلوب بعد خوضات الفتن و الاثام ، و اءقام بموضحات الاعلام ، و نیرات الاحکام
آن گاه که نور الهى را ابلاغ و در پهنه هستى منتشر ساخت که جویندگان انوار خداوندى را به مقصدشان نایل ساخت و راه را بر گمشده در تاریکى هاى جاهلیت روشن نمود، هم به وسیله او بود که دل هاى فرو رفته در فتنه ها و گناهان هدایت گشت . پیامبرى عزیز که پرچم ها و علایم راهنما را برپا داشت و احکام نورانى خداوندى را ابلاغ و اجرا فرمود.
فرمان بردن از پیامبر و اولیاى امر
من کتاب للاشتر حین ولاه مصر -: و اردد اءلى الله و رسوله ما یضلعک من الخطوب ، و یشتبه علیک من الامور؛ فقد قال الله تعالى لقوم اءحب ارشادهم : (یا اءیها الذین آمنوا اءطیعوا الله و اءطیعوا الرسول و اءولى الامر منکم ، فان تنازعتم فى شى ء فردوه اءلى الله و الرسول ) فالرد اءلى الله : الاخذ بمحکم کتابه ، و الرد اءلى الرسول : الاخذ بسنته الجامعة غیر المفرقة
در نامه به مالک اشتر فرمودند: آن گاه که مشکل بزرگى تو را عاجز کرد و موضوع برایت مورد تردید قرار گرفت آن را به خدا و رسول صلى الله علیه و آله واگذار کن ؛ زیرا خداى عزیز به مردمى که ارشاد آنان را دوست دارد چنین سفارش مى کند (شما که ایمان آورده اید! از خدا، رسول و (اولى الامر) خودتان اطاعت کنید و اگر در موضوعى اختلاف پیدا کردید آن را به خدا و رسول صلى الله علیه و آله واگذار کنید واگذار کردن مشکلات به خدا این است که مطالبى را که از قرآن درک مى کنیم عمل کنیم و رجوع کردن به رسول خدا صلى الله علیه و آله این است که سفارش هاى او را که مایه وحدت است (و از پیامبر صلى الله علیه و آله صادر شده بپذیر و آن مطالبى را که تفرقه افکن مى باشد کنار بزن .
بعثه و الناس ضلال فى حیرة ، و حاطبون فى فتنه قد استهوتهم الاهواء و استزلتهم الکبریاء
خداوند سبحان پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را در حالى فرستاد که مردم در وادى حیرت گمراه و در آشوب مشوش و منحرف بودند، هواهاى نفسانى آنان را در خود غوطه ور ساخته و کبر و نخوت در لغزشگاهشان انداخته بود.
سخن على (ع ) در تمجید از پیامبر (ص )
ابتعثه بالنور المضى ، و البرهان الجلى ، و المنهاج البادى ، و الکتاب الهادى . اءسرته خیر اءسرة ، و شجرته خیر شجرة ، اءعصانها معتدله و ثمارها متهدلة . مولده بمکة و هجرته بطیبُة
خداوند پیامبر را با نور روشنایى بخش و برهان آشکار و روش نمایان و کتاب راهنما مبعوث فرمود. خاندانش بهترین خاندان و درخت او بهترین درخت شاخه هاى آن معتدل میوه هایش در دسترس براى همه است ، زاد گاهش مکه و هجرتش به مدینه بود.
آسان کننده ناهموارى ها
اءرسله بالضیاء، و قدمه فى الاصطفاء، فرتق به المفاتق و ساور به المغالب و ذلل به الصعوبة ، و سهل به الحزونة ، حتى سرح الضلال عن یمین و شمال
خداوند پیامبر صلى الله علیه و آله را با نور فرستاد و در گزیدن بر مقدم داشت و شکاف ها را به وسیله او ترمیم فرمود و او را به مردم قدرتمند پیروز فرمود. و دشوارى را به وسیله او آسان و سختى هاى راه را به وسیله او هموار فرمود تا گمراهى را از راست و چپ برطرف ساخت .
پیامبران مستضعف
فى صفة الانبیاء -: کانوا قوما مستضعفین : قد اختبر هم الله لالمخمصة و ابتلاهم بالمجهده ، وامتحنهم بالمخاوف ، ومخضهم بالمکاره ، فلا تعتبروا الرضا و السخط بالمال و الولد جهلا بمواقع الفتنه ، و الاختبار فى موضع الغنى و الاقتدار، فقد قال سبحانه و تعالى : (اءیحسبون اءن ما نمدهم به من مال و بنین ، نسارع لهم فى الخیرات بل لا یشعرون ) فان الله سبحانه یختبر عباده المستکبرین فى اءنفسهم باءولیائه المستضعفین فى اءعینهم
در توصیف پیامبران علیه السلام مى فرماید: آنان مردمانى مستضعف بودند که با گرسنگى و انواع فقر آنان را آزمایش کرد و به مشقت و سختى مبتلا فرمود، در رویدادهاى وحشتناک امتحان نمود و با ناگوارى ها تصفیه شان نمود. از روى نادانى به موارد فتنه آزمایش در موقعیت بى نیازى ملاک خشنودى و ناخشنودى خداوند را مال و اولاد تلقى نکنید. خداوند سبحان و با عظمت چنین فرموده است : (آیا گمان مى کنند این که ما به وسیله مال و فرزندان آنان را کمک مى نماییم و آنان را در وصول به خیرات سرعت مى دهیم ؟(نه چنین است ) آنان مى فهمند.) زیرا خداوند سبحان آزمایش مى کند بندگان مستکبر خود را که در نزد خویشتن بزرگ و چشمگیرند! به وسیله دوستان خود در چشمان آن مستکبران بینوایان اند.
فضیلت مستضعفان
الله سبحانه جعل رسله اءولى قوة فى عزائمهم ، وضعفُة فیماترى الاعین من حالاتهم ، مع قناعة تملا القلوب و العیون غنى ، و خصاصة تملا الابصار و الاسماع اءذى
خداوند سبحان رسولان خود را در تصمیم هایى که براى ابلاغ دین خداوندى مى گرفتند نیرومند ساخته و در پدیده هاى ظاهرى که با چشمان حسى دیده مى شوند ناتوان نموده بود، با قناعتى که دل ها را پر مى کرد و چشم ها را بى نیاز مى ساخت و با فقر و نیازمندى که آزار آن چشم ها و گوش ها را پر مى ساخت .
سرور بندگان
اءشهد اءن محمدا عبده و رسوله ، و سید عباده ، کلما نسخ الله الخلق فرقتین جعله فى خیر هما، لم یسهم فیه عاهر، و لا ضرب فیه فاجر
گواهى مى دهم که حضرت محمد صلى الله علیه و آله بنده و فرستاده خدا و سرور بندگان اوست .
هنگامى که خداوند آفریدگانش را به دو بخش (نیک و بد) تقسیم کرد، (نور وجود) آن حضرت را در بهترین آن دو به ودیعه نهاد. ناپاکان در شب او سهمى نداشتند و گناهکاران را در او هیچ دخالتى نبود.
مایه بصیرت و بینایى
فى ذکر النبى صلى الله علیه و آله -: اءفضت کرامة الله سبحانه و تعالى اءلى محمد صلى الله علیه و آله ... فهو اءمام من اتقى ، و بصیرة من اهتدى ، سراج لمع ضوءه ، و شهاب سطع نوره ، و زند برق لمعمه
کرامت خداوندى سبحان و تعالى به محمد صلى الله علیه و آله منتهى گشت ، آن حضرت صلى الله علیه و آله پیشوایى کسى است که تقوا بورزد و وسیله بینایى است براى کسى که هدایت یافته باشد. چراغى است که روشنایى اش درخشیده و ستاره اى است که نورش بارز و آشکار است و آتش زنه اى است که معلمان آن برق تولید نموده است .
فروتنى صفت پیامبران
لو رخص الله فى الکبر لاحد من عباده لرخص فیه لخاصة اءنبیائه و اءولیائه . و لکنه سبحانه کره اءلیهم التکابر، و رضى لهم التواضع
اگر بنا بود خداوند به بعضى از بندگانش رخصت بدهد که به او کبر بورزند قطعا به پیامبران و اولیاء خاص خود اجازه مى داد، ولکن خداوند سبحان زشتى تکبر و خود پسندى را براى آنان ناپسند دانست و فروتنى را براى آنان پسندید.
.: Weblog Themes By Pichak :.