همان طور که مىدانیم طبق حدیث ثقلین، قرآن و عترت این دو ودیعه الهى در مسیر هدایت موحدین، مکمل یکدیگرند که با تمسک به یکى و رها کردن دیگرى هدف از نزول قرآن که همان هدایت انسانهاست تحقق نمىیابد. ائمه علیهمالسلام چراغهایى هستند که از این منبع الهى نور مىگیرند و مسیر زندگى انسانهاى طالب سعادت را روشن مىکنند و علوم قرآن و حقیقت آن نزد آنهاست. آن ذوات مقدسه هستند که مىتوانند متشابهات را به محکمات برگردانند و راه را از بیراهه تشخیص دهند و مردم را به راه سعادت و کمال راهنمایى کنند. مردم نیز مىباید معارف قرآن را تنها از آنها بگیرند و به کار بندند.
حکمت الهى چنین اقتضا مىکند و سنت خداوند بر این قرار گرفته است که مردم از طریق اهل بیت علیهمالسلام با معارف قرآن آشنا شوند و با به کار بستن آنها در تأمین سعادت دنیوى و اخروى خود بکوشند. لذا براى تحقق این منظور، خداى متعال با نصب امامت مستمر، راه استفاده از معارف قرآن را براى طالبین سعادت هم چنان باز نگه داشته است. هر چند معاندان و دنیا پرستان در طول تاریخ در صدد برآمدهاند تا مردم را از نور هدایت الهى که در مکتب اهل بیت علیهمالسلام تجسم مىیابد خاموش کنند؛ لکن قرآن مىفرماید هرگز بدین کار موفق نخواهند شد:
از این جهت حضرت على علیهالسلام قرآن را به چراغى که هرگز از فروزش آن کاسته نمىشود و به خاموشى نمىگراید تشبیه مىکنند.
معارف قرآن چنان عمیق و گسترده است که هر قدر آشنایان به علوم اهل بیت در باب آن بیندیشند در هر گامى به معرفت و نکتهاى تازه دست مىیابند و از آن جا که این کتاب آسمانى نسخهاى از علم الهى است هر قدر تشنگان حقیقت از آب زلال حقیقت آن بنوشند نه تنها سیراب نمىشوند که تشنهتر مىگردند. از همین روست که مىبینیم اولیاى خدا و عارفان به حقیقت قرآن سعى مىکنند با تلاوت آیات الهى در نماز و تدبر در آنها، روح خود را تلطیف نمایند و بیش از پیش خویش را در معرض الهامات خداوندى و بارش معارف بى پایان الهى قرار دهند. قرآن خورشید فروزندهاى است که معارف آن پایانناپذیر و فروزندگى آن ابدى است؛ زیرا این کتاب آسمانى مانند دریاى عمیقى است که رسیدن به قعر و ژرفاى آن جز براى پیامبر صلى الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهمالسلام که به (( علم الکتاب)) آگاه هستند و هر کس و هر جامعهاى بخواهد با قرآن و کلام الهى آشنا شود و زندگى فردى و اجتماعى خود را بر اساس رهنمودهاى این کتاب آسمانى سامان دهد راهى جز تمسک به قرآن بر اساس تفسیر و تبیین پیامبر صلى الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهمالسلام و الگو قرار دادن سیره و روش آنها ندارد. براى تایید این مطلب تنها به بخشهایى از دو روایت اشاره مىکنیم.
امام صادق علیهالسلام مىفرمایند:
قندیلها و ظروف نبوت و چراغهاى رسالت ماییم؛ یعنى مردم مىباید با راهنمایى ائمه علیهالسلام به مقصد نبوت و رسالت که همان هدایت به سوى حق است رهنمون شوند. نور همه نورها از ماست. حاکمیت خدا از طریق ولایت ما تحقق پیدا مىکند. ما هستیم آن پرچم حقى که هر کس از آن پیروى کند نجات پیدا مىکند و هر کس از آن دور بماند سقوط مىکند و آن چراغ و مشکلاتى که روشنایى و نور در آن قرار دارد ماییم.
شبیه این بیان از امام سجاد علیهالسلام نیز نقل شده است؛ حضرتش مىفرمایند:
حضرت در این بیان، آیه 35 سوره نور را به پیامبر علیهالسلام و اهل بیت و ائمه معصومین علیهالسلام تفسیر کردهاند. حضرتش مىفرمایند مثل ما اهل بیت در قرآن مثل منبعى است که از طریق آن، نور هدایت الهى، راه را بر بندگان روشن مىکند. ما اهل بیت حکم آن آبگینه شفافى را داریم که نور مصباح و چراغ هدایت را، که همان نور نبوت است، به بندگان منعکس مىکنیم. این نور از شجره مبارکهاى از نور الهى، که پرتو آن گسترده و غیر قابل انکار است، سرچشمه مىگیرد. این حقیقت نه شرقى نه غربى است نه ناشناخته و نه وانهاده است.
امام سجاد علیهالسلام مىفرمایند حقیقت پیامبر و اهل بیت مکرمش حکم چراغ بسیار شفافى را دارند که بدون نیاز به شعلهاى، نور مىدهد. نور قرآن مبتنى بر آن نورى است که خدا هر کس را بخواهد هدایت کند او را بدان نور ((ولایت اهل بیت علیهالسلام)) هدایت مىکند.
.: Weblog Themes By Pichak :.