سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 91/12/26 | 1:30 عصر | نویسنده : علی اصغربامری
به نام خدا
انگیزه و هدف مخالفان فرهنگ دینى از نظر قرآن‏

با توجه به مطالب پیش گفته این سوال مطرح مى‏شود که انگیزه و هدف مخالفان از این شیطنت‏ها در مقابله با قرآن و فرهنگ دینى مردم چیست؟ براى پاسخ، ابتدا نظر قرآن را بررسى مى‏کنیم و سپس به توضیح سخن حضرت على علیه‏السلام در نهج‏البلاغه در این باره مى‏پردازیم.
از قرآن چنین استفاده مى‏شود که از همان آغاز نزول، شیطان در صدد برآمد و تمام سعى خویش را به کار گرفت تا با استفاده از نقاط ضعف شیاطین انس و انسان‏هاى دنیا پرست، مردم را از قرآن جدا کند. از شیطان نیز جز این انتظار نمى‏رفت؛ زیرا قسم یاد کرده بود که‏

فبعزتک لا غوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین -ص، 82 - 83. 


به عزتت سوگند، که همه آدمى زادگان را گمراه مى‏کنم، مگر بندگان مخلص تو که از فریب دادن آنها مایوس هستم. شیطان براى عملى کردن نقشه خود مبنى بر گمراه کردن مردم و محروم کردن آنها از معارف قرآن ، آیات متشابه قرآن کریم را دست آویز قرار داد. دنیاپرستان و اولیاى خود را به تبعیت از متشابهات قرآن، بدون توجه به محکمات، تشویق و ترغیب مى‏نمود تا از طریق آنان سایرین را نیز به تردید و گمراهى بکشاند. خداى متعال بعد از تقسیم آیات قرآن به محکمات و متشابهات مى‏فرماید:

فاما الذین فى قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تاویله -آل عمران، 7.


کسانى که سر تا پاى وجودشان انحراف و پلیدى و خود پرستى است و قلبشان بیمار است و تحت تاثیر القائات شیطان قرار گرفته‏اند، محکمات قرآن و عقاید بدیهى و روشن دین را رها مى‏کنند و با استناد به ظاهر آیات متشابه در تلاشند تا با بیان و تفسیرهاى نابجا و تحریف در معارف قرآن مردم را گمراه کنند. این چنین انسان‏هایى دست پروردگان شیطانند، که او را در تحقق بخشیدن به هدفش یارى مى‏دهند. قرآن این انسان‏ها را با عناوینى از قبیل (( فى قلوبهم زیغ)) یا (( فى قلوبهم مرض)) یاد مى‏کند و مردم را از پیروى آنان بر حذر مى‏دارد.
آنچه در این جا مورد تحقیق و بررسى قرار مى‏گیرد، تبیین انگیزه چنین انسان‏هایى در مخالفت با فرهنگ دینى، از نظر قرآن است. قرآن کریم مى‏فرماید کسانى با انگیزه (( ابتغاء الفتنه))، متشابهات قرآن را ملاک فکر و عمل خود قرار مى‏دهند و با دست آویز قرار دادن متشابهات یا با تاویل و تفسیرهاى نادرست از آیات، ظاهر قرآن را رها کرده، فتنه جویى مى‏کنند.
سوالى که در این جا مطرح مى‏شود این است که فتنه چیست؟ و فتنه جویى کدام است؟ متخصصان علم لغت، به خصوص آنهایى که سعى دارند لغت را به معناى اصلى خود برگردانند و با توجه به معناى اصلى لغت واژه‏ها را معنا کنند، گفته‏اند فتنه در اصل به معناى داغ کردن شى‏ء بر روى آتش است. آن گاه که شى‏ء بر روى آتش قرار مى‏گیرد تا داغ یا سوزانده یا ذوب شود، عرب از این معنا به (( فتنه))؛ یعنى آن شى‏ء را داغ کرد، تعبیر مى‏کند. در قرآن نیز ماده (( فتنه)) به همین معناى لغوى به کار رفته است؛ آن جا که مى‏فرماید: یوم هم على النار یفتنون؛ یعنى روزى که آنها با آتش‏-ذاریات، 13 ?
سوزانده مى‏شوند.
بنابراین، اصل معناى لغوى
(( فتنه)) سوزاندن و ذوب کردن است؛ لکن چنان که لغت شناسان مى‏گویند گاه با توجه به لوازم یک معناى لغوى، آن معنا به لوازم یا ملزومات آن نیز سرایت مى‏کند و با اشراب لازمه معنا و استعمال آن لغت در لازمه معنا، کم‏کم آن لازم به صورت معناى دوم و سوم براى لغت در مى‏آید. لغت و واژه (( فتنه)) نیز بدین صورت است؛ زیرا چنان که گفته شد (( فتنه)) در اصل به معناى داغ شدن است، لکن (( داغ شدن)) یک لازمه‏اى دارد و آن این که اگر این داغ شدن و در آتش قرار گرفتن در مورد انسان اتفاق بیفتد - نظیر آیه یوم هم على النار یفتنون --ذاریات، 13 انسان حالت اضطراب پیدا مى‏کند. اضطراب نیز گاه ظاهرى و بدنى است؛ مثل آن که مربوط به داغ شدن و سوختن جسمانى است و گاه ناشى از امور باطنى و روحى است. پس اضطراب در واقع از لوازم (( فتنه)) و داغ شدن است؛ سپس از باب گسترش در معناى لفظ، به چیزهایى که باعث اضطراب‏هاى معنوى و باطنى مى‏گردد نیز (((( فتنه))))
اطلاق مى‏شود. از آن جا که یک قسم از اضطراب‏هاى روحى و روانى، اضطراب و نگرانى و تردیدى است که در زمینه اعتقادات پیش مى‏آید؛ به آنچه چنین اضطراب‏هایى را باعث شود نیز ((فتنه)) گفته‏اند.
آن جا که گفته مى‏شود ((فتنه در دین ))؛ به این لحاظ است که کسانى در صدد بر مى‏آیند تا با القائات موهوم و باطل، متدینان را در اعتقادات و ایمانشان دچار تزلزل و اضطراب کنند و آنها را از دین حق و اعتقادات دینى برگردانند.
به امتحان نیز ((فتنه)) گفته‏اند؛ زیرا موجب اضطراب و نگرانى است. چون انسان در هنگام امتحان، مضطرب و نگران نتیجه است، آرامش روحى و سکونت قلب ندارد. واژه ((فتنه)) در قرآن نیز آیات متعددى به همین معناى اضطراب ناشى از امتحان آمده است. قرآن مى‏فرماید: انما اموالکم و اولادکم فتنه؛ اموال و فرزندان شما وسیله آزمایش شمایند. یا مى‏فرماید:
-انفال، 28  و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه؛ ما شما را به وسیله خیر و شر و نعمت و-انبیاء 35 ?
نقمت مى‏آزماییم. گاه نیز به خود عذاب و ناراحتى ((فتنه)) اطلاق شده است.
بدیهى است در آیه مورد بحث‏

هو الذى انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات فاما الذین فى قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه‏


فتنه به معناى فتنه در دین مراد است؛ زیرا تبعیت از متشابهات با امتحان و آزمون تناسبى ندارد و کسانى که از متشابهات تبعیت مى‏کنند در صدد شکنجه و عذاب کردن دیگران نیستند. نیز به معناى داغ کردن و سوزاندن نیست؛ بلکه فتنه جویى آنها بدین علت است که در صددند تا با دست آویز قرار دادن آیات متشابه، در افکار و عقاید دینى مردم تزلزل و اضطراب ایجاد کنند و آنها را گم‏راه نمایند.