سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 91/12/24 | 11:48 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

امامت و منطق دیالکتیک

یکی از نتایج منطق دیالکتیک اینست که نیاز جامعه را به هدایت و
رهبری نفی می‏کند . حداکثر نیاز جامعه به روشنفکر و رهبر طبق این منطق‏
اینست که توده را واقف به ناهنجاریها و تضادها و نابرابریها بکند و
تضاد موجود در جامعه را وارد شعور توده نماید تا حرکت دیالکتیکی ایجاد
شود و چون حرکت ، جبری است و عبور از تز و آنتی تز به سنتز لا یتخلف‏
است جامعه خود به خود راه خود را طی می‏کند و به تکامل منتهی می‏گردد .
رجوع شود به ورقه " رهبری - امامت - دیالکتیک " و به آنچه ما در
حاشیه " از کجا آغاز کنیم ؟ " صفحه 39 نوشته‏ایم .
[ در ورقه " رهبری - امامت - دیالکتیک " آمده است : ] یکی از
مسائل مهم در باب رهبری و امامت مخصوصا به مفهوم اسلامی امامت اینست‏
که وظیفه به اصطلاح روشنفکر چیست ؟ آیا وظیفه روشنفکر و مسئولیت روشنفکر
فقط منعکس کردن ناهمواریها و ناهنجاریها و بیدار کردن شعور طبقات‏
استثمار شده و وارد کردن

تضاد واقعی طبقاتی در وجدان طبقات محروم و توده است و دیگر جامعه خود
بخود و دیالکتیکی وار حرکت می‏کند ؟ یا نه ، جامعه بیش از هر چیز نیاز
به رهبری و هدایت و امامت دارد . لازمه جبری تضادها تکامل نیست . تکامل‏
بدون هدایت و پیشوایی و رهنمایی و رهبری غیر میسر است . در جزوه " از
کجا آغاز کنیم ؟ " ( 1 ) صفحات آخر بحث مفصلی تحت عنوان مسئولیت و
رسالت روشنفکر طرح کرده است و در صفحه 39 می‏گوید : " مسئولیت روشنفکر
به طور خلاصه انتقال ناهنجاریهای درون جامعه به احساس و خود آگاهی مردم‏
آن جامعه است ، دیگر جامعه خود حرکتش را انجام خواهد داد " البته در
چند سطر بعد جمله‏هایی دارد که ضد این مطلب است ، نیاز جامعه را به‏
هدایت و راهنمایی تأیید می‏کند .
[ و در حاشیه جزوه " از کجا آغاز کنیم ؟ " صفحه 39 استاد شهید با
اشاره به جملات ذکر شده می‏نویسد : ] چنین فرض شده که روشنفکر مسئولیتی‏
از نظر رهبری جامعه ندارد ، تضاد و دیالکتیک خود راه خود را انتخاب‏
می‏کند . وظیفه روشنفکر منعکس کردن تضادهاست و به عبارت دیگر برانگیختن‏
طبقات محروم است علیه طبقات حاکم . و آنچه در چند سطر بعد می‏گوید : "
و تعیین راه حل و ایده‏آلهای مشترک برای جامعه و بخشیدن یک عشق و ایمان‏
مشترک . . " . بر ضد این مطلب است که جامعه خود حرکتش را انجام‏
می‏دهد . لازمه دیالکتیک و مثلث تز و آنتی تز و سنتز و تکامل جبری همان‏
سخن اول است . سخن دوم بر ضد اصول مقبوله است .