تاریخ : پنج شنبه 91/12/24 | 9:32 عصر | نویسنده : علی اصغربامری
به نام خدا
دنیا از دید علی ( ع )
علی ( ع ) میفرماید : دنیا ! تو را طلاق دادم و سه طلاقه هم کردم و رجعتی
در این طلاق نیست . « اعز بی عنی » ای دنیا ! از من دور شو ! « فوالله
لااذل لک فتستذلینی و لا اسلس لک فتقودینی » ( 2 ) دنیا ! به خدا قسم
هرگز تسلیم و رام تو نمیشوم که مرا خوار و زبون کنی . علی ( ع ) همیشه در
مقابل دنیا یعنی در مقابل اشیاء ، یک حالت عصیان و تمرد و سرکشی دارد و
هیچ اجازه نمیدهد که دنیا در روح او چنگ بیندازد . « و لا اسلس ( 3 )
لک » من مهارم را به دست تو نمیدهم که هر کجا که بخواهی بکشی و ببری .
این همان زهد اسلامی و ترک دنیای اسلامی است ، همان آزاد زیستن و خود را
نسبت به نعمتهای دنیا نفروختن است .
باز علی ( ع ) میفرماید : " « الدنیا دار ممر لا دار مقر ، و الناس
فیها رجلان رجل باع فیها نفسه فاوبقها و رجل ابتاع نفسه فاعتقها » " ( 1 ) مردم در بازار دنیا دو دسته هستند : یک دسته خود را میفروشند و پول فروختن خودشان را میگیرند ، و دسته دوم مردمی هستند که در دنیا خود را میخرند و آزاد میکنند . یک وقت علی ( ع ) درهم و یا دیناری را که مال خودشان بود کف دست گرفت ، قدری به آن نگاه کرد و فرمود : ای پول ! تو تا وقتی که در دست من هستی ، مال من نیستی . درست عکس اینکه ما میگوئیم ، ما میگوئیم تا وقتی پول مال من است که در جیب من است و وقتی خرج کردم از دست من رفته است . علی ( ع ) عکس این را فرموده است : تو تا وقتی که در دست من هستی ، مال من نیستی [ چرا ] که تا وقتی در دست من هستی ، باید مال تو باشم و نوکر تو باشم و تو را نگهداری کنم . تو آن وقت مال من هستی که تو را خرج کرده باشم والا تا وقتی که تو را نگه داشتهام تو مال من و در خدمت من نیستی ، من مال تو و در خدمت تو هستم . علی ( ع ) از جلوی یک قصابی میگذشت ( 2 ) . قصاب چشمش به علی ( ع ) که افتاد عرض کرد : امروز گوشتهای خوبی آوردهایم ، اگر میخواهید بخرید . حضرت فرمود : پول ندارم . قصاب گفت : من برای پولش صبر میکنم . فرمود : من به شکم [ خود ] میگویم صبر |
کند ، چرا از تو گوشت بگیرم که تو بخواهی برای پولش صبر کنی ؟ من شکمم
را وادار به صبر میکنم که این مقدار مقروض و مدیون تو نباشم . |
.: Weblog Themes By Pichak :.