سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 91/12/24 | 9:22 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

روشنفکری " عمری "

بعضی می‏گویند نماز خواندن یعنی چه ؟ ! عبادت یعنی چه ؟ ! اینها مال‏
پیرزنها است ، انسان باید اجتماعی باشد . این حرفها یک نوع روشنفکری‏
است اما " روشنفکری عمری " .
شنیده‏اید که عمر ، " حی علی خیر العمل " را از اذان برداشت ، چرا ؟
به خاطر یک روشنفکری‏ئی که پیش خود کرد ، ولی در واقع یک اشتباه بزرگ‏
[ مرتکب شد ] . زمان او [ دوران اوج ] فتوحات اسلامی و مجاهده اسلامی بود
و سربازها خیل خیل به جنگ دشمن می‏رفتند و با عده کم ، دشمن قوی را به‏
زانو درمی‏آوردند . عده همه مسلمانان پنجاه ، شصت هزار بیشتر نیست و با
دو امپراطوری بزرگ ایران و روم که هر کدام با سپاههای چند صدهزاری به‏
جنگ

اینها آمده‏اند ، می‏جنگند و اینها عده‏ای کمتر از صدهزار هستند و در هر دو
جبهه دشمنان را شکست می‏دهند . جهاد بار دیگر ارزش خود را ثابت می‏کند و
[ مشخص می‏شود ] که وقتی اسلام ، مجاهد می‏پرورد یعنی چه . عمر گفت : وقتی‏
مؤذن در اذان با صدای بلند می‏گوید : " الله اکبر " و بعد شهادتین و "
حی علی الصلوش " و " حی علی الفلاح " ( به نماز روبیاور ، به رستگاری‏
روبیاور ) را می‏گوید عیبی ندارد ، اما " حی علی خیرالعمل " ( به بهترین‏
اعمال روبیاور ) [ که معنای آن این است که ] نماز بهترین اعمال است ،
روحیه مجاهدین را خراب می‏کند ، چون مجاهدین پیش خود می‏گویند حال که‏
نماز بهترین اعمال است ، ما به جای اینکه برویم در میدان جنگ جهاد کنیم‏
، در مسجد مدینه می‏مانیم و در جوار قبر پیغمبر ( ص ) نماز می‏خوانیم که‏
بهترین عملهاست . آنها بروند بکشند و خود را به کشتن بدهند ، زخم‏
بردارند ، چشمشان کور شود ، دستشان بریده شود ، پایشان قطع شود ، شکمشان‏
سفره شود ولی ما اینجا راحت در خانه و پیش زن و بچه خود می‏مانیم و چهار
رکعت نماز می‏خوانیم و از آنها افضل هستیم . عمر گفت : نه ، این بدآموزی‏
دارد ، مصلحت این است که این عبارت را از اذان برداریم . به جای این‏
جمله بگوئید : " الصلوش خیر من النوم " نماز ، خوب چیزی است ، از
خواب بهتر است ، یعنی به جای اینکه بخوابید ، بیائید در مسجد نماز
بخوانید .
این مرد ( عمر ) آن قدر فکر نکرد که آخر این چند ده هزار سرباز که قطعا
تعدادشان به صد هزار نمی‏رسیده با چه قدرتی دارد با دو تا چند صدهزار نفر
، در دو جبهه مختلف می‏جنگد و فاتح می‏شود ؟ این فتح ، فتح چیست ؟ فتح‏
اسلحه است ؟ آیا اسلحه عرب
بر اسلحه ایرانی و رومی می‏چربید ؟ ابدا ، ایرانیان و رومیان از دو کشور
متمدن بودند و عالیترین سلاحهای زمان خود را در اختیار داشتند ، در حالی‏
که شمشیر عرب ، در مقابل شمشیرهایی که در ایران یا روم وجود داشت ، مثل‏
یک آهن شکسته بود . آیا نژاد عرب از نژاد روم یا نژاد ایران قویتر و
نیرومندتر و پهلوانتر بود ؟ ابدا ، مگر نمی‏دانید که [ قبل از اسلام ]
شاپور ذوالاکتاف چه به سر عربها آورد ؟ مگر شاپور ذوالاکتاف نبود که‏
هزاران عرب را اسیر کرد ؟ مگر شانه‏های آنها را سیاه [ و سوراخ ] نکرد و
آنان را به زنجیر نکشید ؟ زور عرب در آن ایام کجا بود ؟ مگر صد سال بعد
همین ایران ، عرب را شکست نداد ؟ پس عرب با چه نیروئی با ایران و روم‏
می‏جنگد و آنها را شکست می‏دهد ؟ نیروی او ، نیروی ایمانش است ، همان‏
نیرویی است که از " حی علی خیرالعمل " گرفته ، نیروئی است که از نماز
گرفته ، نیروئی است که از راز و نیاز با خدای خودش گرفته است . به‏
تعبیر قرآن وقتی که او شب به درگاه الهی می‏ایستد و راز و نیاز و مناجات‏
می‏کند ، از خدای خود نیرو می‏گیرد . آن نیروست که به او روحیه داده ،
یعنی روحیه عرب است که ایران و روم را شکست می‏دهد . این روحیه را از
چه چیز گرفته است ؟ از ایمانش گرفته ، نماز چیست ؟ تازه کردن ایمان .
این روحیه را از الله اکبرش گرفته است . وقتی که در نماز چندین بار
می‏گوید : " الله اکبر " جواب همه را می‏دهد ، همه اینها هیچ است .
وقتی چند صدهزار سرباز را در مقابل خود می‏بیند ، می‏گوید : " لا حول و لا
قوش الا بالله العلی العظیم " ، " الله اکبر " خدا بزرگتر است ، همه‏
قدرتها به دست خداست . انسان باید به خدا اتکاء داشته باشد ، از خدا
نیرو بگیرد ، از خدا قدرت
بخواهد . همین نماز است که به او نیرو داده است ، اگر این نماز نبود ،
آن سرباز مجاهد ، مجاهد نبود .
تو او را از اشتباه بیرون بیاور . مگر اسلام نمی‏گوید که این دستورها به‏
یکدیگر وابسته است ؟ آنکه جهاد بر او واجب است ، باید جهاد کند و
ماندنش برای نماز در مسجد مدینه حرام است . شرط قبول نماز جهاد است ،
و شرط قبول جهاد ، نماز . آنکه شرایط یک مجاهد برایش فراهم است ، بر
او واجب است که جهاد کند ، به او بگو که اسلام می‏گوید نماز منهای جهاد
باطل است . این نه تنها خیرالعمل نیست ، بلکه شرالعمل است و نماز
نیست . نماز اسلام را به او یاد بده . آن نمازی که آدم از جهاد فرار کند
و مسجد را انتخاب کند ، نماز اسلام نیست ، نماز اسلام ، خیرالعمل است .
نه اینکه بیائی " حی علی خیرالعمل " را از اذان برداری و خیال کنی این‏
بدآموزی دارد ، چون مسلمانان به جای جهاد ، سراغ نماز می‏روند ! نه ،
فکرش را اصلاح کن ، اشتباه را از کله اش بیرون بیاور . چرا چنین حرفی‏
می‏زنی ؟ !
این است که در منطق اسلام و اگر بخواهیم به تعبیر امروز بگوییم ، در
نظام ارزشهای اسلامی ارزش ارزشها " عبادت " است ، اما " عبادت‏
اسلامی " ، " عبادت با شرایط " . قرآن به ما گفته است که نماز ، آن‏
وقت نماز است که اثرش هویدا باشد ، اثر خود را نشان دهد . چطور نشان‏
می‏دهد ؟ " « ان الصلوش تنهی عن الفحشاء و المنکر »" ( 1 ) خصلت نماز
درست ، این است که انسان را از کارهای زشت باز

می‏دارد . اگر دیدی نماز می‏خوانی و در عین حال معصیت می‏کنی ، بدان که‏
نمازت نماز نیست . پس نمازت را درست کن . نماز ، تو را به همه‏
ارزشهای دیگر می‏رساند به شرط اینکه نمازت واقعا نماز باشد .
همه درسها را باید از علی ( ع ) یاد بگیریم . علی ( ع ) مجمع تمام‏
ارزشهای اسلامی است و نهج‏البلاغه سخن اوست ، کتابی که انسان به هر جای آن‏
[ مراجعه کند ] کانه منطقی دیگر می‏بیند ، یعنی یک انسان دیگری ، غیر از
انسانی که در جای دیگر این کتاب حرف می‏زند ، می‏بیند . در هر جائی ، علی‏
( ع ) یک شخصیت است [ به این معنا که ] شخصیتی است جامع همه ارزشهای‏
انسانی . یک جا منطقش ، منطق حماسه است ، گوئی پس از دوره کودکی ،
وارد نظام شده و دوره سربازی و بعد درجات نظامی را طی کرده و یک‏
فرمانده شده است ، و غیر از مسائل فرماندهی چیز دیگری نمی‏داند ، روحی‏
است مملو از حماسه نظامی . در جای دیگر سراغ همین علی می‏رویم ، او را
عارفی می‏بینیم که گوئی جز راز و نیاز عاشقانه چیز دیگری را متوجه نیست .