تاریخ : چهارشنبه 91/12/23 | 3:11 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

دینِ فطرى یعنى چه ؟
هنگامى که مى گوییم دین فطرى است ، یعنى مایه ها و ریشه هاى دین در نهاد هر بشرى نهفته است . اصول و فروع دین ، اخلاق و معارف و مبانى دین با خلقت و فطرت انسان هماهنگ است . انسان ها در هر سن و سالى که باشند و در هر زمان و مکانى که زندگى کنند، مى خواهند بدانند سرچشمه هستى کجاست ؟ این ، همان ریشه توحید است .
انسان مى خواهد کسى او را راهنمایى کند، حقّ و باطل را براى او بگوید، او در درون احساس مى کند به راهنما نیاز دارد، و این ریشه نبوّت و امامت است .
پاداش دادن و کیفر کردن ، همچنین انتظار پاداش و کیفر در برابر خوبى ها و بدى ها در درون هر انسانى وجود دارد. اگر شما گلى به کودکى دادید، لبخند مى زند و اگر او را اذیّت کردید، اخم مى کند و مى گرید. آن لبخند و این اخم ، پاداش وکیفر عمل شماست واین عکس العمل فطرى ، ریشه اعتقاد به معاد است .
تشکّر از ولىّ نعمت و اظهار خضوع در مقابل کسى که به انسان خدمتى کرده ، ریشه عبادات و نماز است .
توجّه به محرومان و مستمندان و علاقه به رفع مشکلات همنوعان ، ریشه خمس و زکات و انفاق است .
توجّه به نجات یک انسان گرفتار و کسى که در خطر است و علاقه به سعادت دیگران ریشه امر به معروف و نهى از منکر است .
البتّه نحوه انجام عبادات و اینکه مثلا نماز را چگونه و چند رکعت بخوانیم و با چه زبان و شیوه اى انجام دهیم ، تعبّدى است و باید ببینیم راهنمایان و رهبران دینى چه شیوه اى را براى ما بیان کرده اند.