به نام خدا
تفسیر صحیح محبت
در عین حال آنجا که مورد « ادفع بالتی هی احسن السیئة »( 1 ) نیست و
اگر ما نیکی بکنیم بدی او را دفع نکرده و تبدیل به خوبی ننمودهایم و
دشمنی او را تبدیل به دوستی نکردهایم بلکه اگر به او خوبی بکنیم ، به
جامعه انسانیت بدی کردهایم ، در اینجا اسلام دستور انواع خشونتها را
میدهد که حد اعلایش همان مسأله جهاد است در مسائل جمعی ، و قصاص است
در مجازاتها و در مورد افراد . ولی همه اینها از خیرخواهی و از مصلحت
خواهی و از سعادت خواهی برمیخیزد . اینها در آن قانون کلی همه ادیان که
" « احبب للناس ما تحب لنفسک و ابغض لهم ما تبغض لنفسک » "
استثناء نیست ، نوع تفسیر است . یک کسی محبت را بچهگانه تفسیر میکند
، میگوید : وقتی میبینی که این بابا بتپرست است و مشغول بتپرستی هم
هست ، تو چه کار داری ؟ ! به او محبت کن . تو میبینی که اگر به او
بگویی این کار را نکن بدش میآید ، این کار را نکن ، به او محبت کن ،
چیزی نگو که او بدش بیاید ، جلویش را نگیر ، با او مبارزه نکن ،
ناراحتش نکن .
این ، دشمنی کردن است و مثل این است که عدهای سخت مریض باشند ولی
خود این مریضها اصلا دوست ندارند معالجه شوند و از معالجه بدشان میآید . وقتی مردم جاهل باشند همین جور است . در
سابق که هنوز دهاتیها عادت نکرده بودند مزارعشان را سمپاشی کنند ، و نیز
روی یک سابقهای که داشتند که همیشه مأمور دولت که میآمد ، به چشم یک
دشمن به او نگاه میکردند ، وقتی مأمورین کشاورزی که قصدشان خیر و احسان
بود میرفتند که زراعتها را سمپاشی کنند - که این کار ، خیر و مصلحتشان
بود - به آنها رشوه میدادند که از آنجا بروند ، دواهای آنها را میخریدند
و بعد در جایی دفن میکردند .
حال اگر مردمی این جور بودند ، ما بگوییم : ما نباید مردم را ناراحت
کنیم . حالا که اینها ناراحت میشوند از اینجا برویم ؟ ! نه ، مسأله
ناراحتی نیست . اینجا اگر این مردم را مثلا به زور شلاق هم شده باید آگاه
کرد و خیر و مصلحت را به آنها رساند ، بعد هم خودشان متوجه آن خیر و
مصلحت خواهند شد .
پس مسأله محبت یکی از مسائل تربیتی اسلامی و بلکه در همه ادیان است ،
ولی با این تفاوت که در تفسیر محبت باید دقت کنیم که این محبت را با
آن محبتهای سطحی اشتباه نکنیم .
.: Weblog Themes By Pichak :.