سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 91/11/14 | 6:33 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

عاقبت بینی

شخصی آمد خدمت رسول اکرم و عرض کرد : یا رسول‏الله ! به من نصیحتی و
موعظه‏ای بفرمائید . نوشته‏اند که ایشان سه بار این جمله را تکرار کردند ،
فرمودند : آیا اگر من بگویم تو به کار می‏بندی ؟ گفت : بله . ( البته این‏
تکرار برای این بود که جمله‏ای که می‏خواستند بگویند ، بیشتر در ذهنش رسوخ‏
پیدا بکند و بفهمد که جمله با ارزشی است و نباید فراموش بکند ) . بعد
فرمود : « اذا هممت بامر فتدبر عاقبته » ( 1 ) . هرگاه می‏خواهی کاری را
انجام دهی ، اول درباره عاقبت آن کار تدبر کن ، بعد تصمیم بگیر .
اساسا لغت تدبر که از ماده " دبر " هست ، همان مفهوم عاقبت بینی‏
را دارد . " تدبر " و " ادبار " از یک ماده هستند . اقبال و ادبار
که ما می‏گوئیم ، " اقبال " رو آوردن است و " ادبار " پشت کردن . "
تدبر " معنایش این است که انسان آن نهایت امر ، آن عاقبت کار ، و آن‏
پشت سر کار را ببیند تنها چهره کار را نبیند . هر کاری یک

چهره‏ای دارد و یک پشت سری . انسان غالبا چهره کار را می‏بیند ولی پشت‏
سر کار را نمی‏بیند ، مگر اینکه از آن کار رد شده باشد ، آن وقت نگاه‏
می‏کند ، از پشت سر می‏بیند . و بسا هست که کاری چهره‏اش یک جور است ،
پشت سرش جور دیگر . تدبر به عاقبت اینست که انسان قبل از اینکه کاری‏
را انجام دهد ، از پشت سر هم آن کار را مطالعه بکند .
جمله‏ای در نهج‏البلاغه هست ، امیرالمؤمنین راجع به فتنه‏ها بیان می‏کنند
که فتنه چهره‏اش یک جور است ، پشت سرش جور دیگر . می‏فرماید : « ان‏
الفتن اذا اقبلت شبهت و اذا ادبرت نبهت » ( 1 ) . همه جمله‏ها یادم‏
نیست . جمله‏های عجیبی است که " فتنه " وقتی که پدید می‏آید ، حکم‏
غبارهایی را دارد که در فضا پیدا می‏شود ، یا حکم تاریکی را دارد که در
تاریکی انسان نمی‏بیند ، دروغها پیدا می‏شود ، شایعات پیدا می‏شود ،
هیجانها احساسات زیاد پیدا می‏شود ، له پیدا می‏شود ، علیه پیدا می‏شود .
اصلا آدم درمی‏ماند که چگونه قضاوت بکند ، و واقع می‏شود در فتنه . ولی‏
همین که فتنه خوابید و ، مثل این است که ظلمت از بین رفت و غبارها
نشست . آن وقت انسان نگاه می‏کند ، چیز دیگری می‏بیند ، می‏بیند آنچه که‏
در تاریکی می‏دید ، غیر از این است که اکنون در روشنائی می‏بیند . « اذا
اقبلت شبهت و اذا ادبرت نبهت » .