به نامخدا
آبروی انسان محترم است
اینها با موازین اسلامی وفق نمیدهد . چرا انسان اینجور باشد ؟ ! در
حدیث است که هر کسی اختیار هر چیزش را داشته باشد ، اختیار آبرویش را
ندارد . کسی حق ندارد که آبروی خودش را جلوی مردم بریزد ، بگوید مال
خودم است ، من دلم میخواهد آبرویم را بریزم ، به شما چه کار ؟ ! مخصوصا
حیثیت و آبروی مذهبی . اساسا هر مسلمانی یک سرمایه است برای اسلام .
اگر آقای زید یک مسلمان واقعی است ، بگذار جامعه بفهمد و او را بشناسد
، البته محضا لله نه برای ریا . محضا لله تظاهر بکند به مسلمانی خودش ،
یعنی به آنچه که واقعا معتقد است و عمل میکند ، متظاهر هم باشد تا جامعه
بفهمد که چنین فردی از خودش دارد . این معنی ندارد که مسلمانها ، مسلمان
باشند ولی جامعه نشناسد که اینها مسلمانند و به عنوان یک مسلمان به آنها
ارادت نداشته باشد . بعد بچهها که میآیند ، چشمشان را باز میکنند و به
ظاهر قضاوت میکنند ، میگویند آقا این حرفها دروغ است ، مسلمانی وجود
ندارد . نه ، « محبوبة فی ارضک وسمائک » . کاری بکن که در زمین - یعنی
پیش خلق تو - و در آسمان محبوب باشم ، هر دو جا ، ( اگر انسان در زمین
محبوب باشد و در آسمان ملعون ، که دیگر خیلی بد میشود . میشود یک آدم
ریاکار و متظاهر ) ، با حقیقت باشم که تو مرا دوست داشته باشی ، و
حقیقت داشتن من را مردم هم بشناسند که مردم نیز مرا دوست داشته باشند .
عامل دیگر اصلاح و تربیت ، جهاد است ، و به طور کلی شدائد و مشقات ،
اعم از شدائد و مشقاتی که بدون اختیار و انتخابانسان به سراغ انسان میآید که جنبه اختیاریاش مربوط میشود به عکسالعملی
که انسان در مقابل آن شدائد ایجاد میکند ، و بالاتر از این ، شدائدی که
خود شدائد را هم انسان انتخاب میکند .
انسان یک موجود عجیبی است . اشتباه است اگر ما خیال بکنیم فقط یک
عامل در دنیا وجود دارد که انسان را اصلاح میکند . انسان ، قسمتهای مختلفی
دارد که هر قسمتش یک عامل اصلاح دارد . مثلا همین محبت اولیای خدا خیلی
عامل عجیبی است ولی آیا محبت اولیای خدا میتواند جانشین همه عاملهای
دیگر بشود ؟ یا یک خامیها و یک غنچگیها در انسان هست که آن غنچهها را
دیگر این عامل نمیتواند تبدیل به گل بکند و عامل دیگری میخواهد .
.: Weblog Themes By Pichak :.