به نام خدا
شیطان شناسى
مکائد نفس و شیطان در دل از روى میزان و اساس است . هیچ گاه ممکن نیست نفس به شما که داراى ملکه تقوى و خوف از خدا هستید، تکلیف قتل نفس یا زنا کند. یا (به ) کسى که داراى خصلت شرافت و طهارت نفس است ، پیشنهاد دزدى و راهزنى نماید.
از اوّل امر ممکن نیست به شما بگوید در این ایمان و أ عمال ، به خداى خود منّت گذار، یا خود را از زمره محبوبین و محبّین و مقربین درگاه قلمداد کن . ابتداى امر از درجه نازله گرفته ، رخنه در دل شما باز مى کند، و شما را وادار مى کند به شدّت مواظبت در مستحبّات و اءذکار و اءوراد، و در ضمن ، عمل یکى از اهل معصیت را در نظر شما به مناسبت حال شما جلوه مى دهد، و به شما إ لقاى مى کند که شما از این شخص به حکم شرع و عقل بهترید، و اءعمال شما موجب نجات شما است و بحمداللّه شما پاک و پاکیزه هستید و از معاصى عارى و برى هستید.
از این ، دو نتیجه مى گیرد: یکى بدبینى به بندگان خدا و دیگرى خودپسندى ، که هر دو از مهلکات و سرچشمه مفاسد است . به نفس و شیطان بگویید ممکن است این شخصى که مبتلا است به معصیت ، داراى ملکه یى باشد یا اعمال دیگرى باشد که خداى تعالى او را به رحمت خود مستغرق کند و نور آن خُلق و آن ملکه او را هدایت کند و منجر شود کار او به حُسْن عاقبت . شاید این شخص را خدا مبتلا به معصیت کرده ، (تا) به عجب که از معصیت بدتر است ، (مبتلا) نشود...(1)
بالجمله ، آنچه تو را از حق باز دارد و از جمال جمیل محبوب جلّ جلاله محجوب کند شیطان تو است ، چه در صورت انسان باشد یا جن . و آنچه که به آن وسیله تو را از این مقصد و مقصود باز دارند دامهاى شیطانى است ، چه از سنخ مقامات و مدارج باشد یا علوم و کمالات یا حِرَف و صنایع یا عیش و راحت یا رنج و ذلّت یا غیر اینها. و اینها عبارت از دنیاى مذمومه است ؛ و به عبارت دیگر، تعلّق قلب به غیر حق دنیاى او است و آن مذموم است و دام شیطان است و استعاذه از آن باید کرد.(2)
شیطان باطنى انسان بسیار استاد است و او - این - همچو نیست که ابتدا انسان را به فساد بکشد، ابتدا قدم کوچکى را وا مى دارد که انسان بردارد، این قدم که برداشت فردایش یک قدم یک قدرى بلندترى ، انسان را یواش یواش به جهنم مى فرستد، یواش یواش به فساد مى کشد ... شیطانى که در باطن انسان است با کمال استادى انسان را به تباهى مى کشد. اگر از اول بگوید که تو بیا برو یک آدمى را بکش ، هرگز نخواهد رفت . این از اول انسان را وادار مى کند که این آدم چطور است ، یک غیضى به او بکن . بعد یک قدرى زیادتر تا کم کم مهیا مى کند انسان را از براى اینکه آدم هم مى کشد. همه اینهائى که فاسد هستند به تدریج فاسد شدند. هیچ کس یک دفعه فاسد نشده است و هیچ یک از ماها هم باید تصور نکنیم که ماءمون از این هستیم که فاسد بشویم . همه در معرض فساد هستیم ، همه ما دست به گریبان شیطان است و خصوصاً شیطان نفس ، همه گریبانمان به دست اوست ، هیچ کس هم از ابتدا فاسدِ فاسد نبوده است و هیچ کس هم مامون نیست از اینکه - از - به فساد و به دام شیطان نیفتد.
انسان از خودش همیشه غافل است ، نمى تواند ادراک کند که چکاره است . ممکن است چهل پنجاه سال یکى فکر کند که براى خدا کار مى کند و آن که به او القاء مى کند شیطان باشد...(3) اینها تلبیسات ابلیس است که بر ما غلبه کرده است و این تلبیسات ابلیسى را اگر چنانچه مسامحه کنید شما را به جهنم مى فرستد، در همین دنیا
هم به تباهى مى کشد. در همین دنیا ایستاده است این تلبیس نفسانى و این شیطان نفس ایستاده است ، تا آنجائى که همه چیز دنیا را به باد فنا بدهد هیتلر حاضر بود تمام بشر از بین برود و خودش در آن قدرت بین همان آلمان باقى باشد(4) ... انگیزه بعثت این است که ما را از این طغیان ها نجات دهد و ما تزکیه کنیم خودمان را، نفوس خودمان را مصفا کنیم و نفوس خودمان را از این ظلمات نجات بدهیم .
منبع:خورشید عرفان
.: Weblog Themes By Pichak :.