به نام خدا
راههاى کنترل غضب در انسان
پس از آن که انسان عاقل در حال سکونت نفس و خاموشى غضب ، ملاحظه مفاسد آن و مصالح کظم غیظ را نمود، لازم است بر خود حتم کند که با هر قیمتى است و با هر رنج و زحمتى ممکن است ، این آتش سوزان و نائره فروزان را از قلب خود فرو نشاند، و دل خود را از ظلمت و کدورت آن صافى نماید. و این با قدرى اقدام و برخلاف نفس و خواهش آن رفتار نمودن و تدبّر نمودن در عواقب امر و نصیحت نمودن نفس ، کارى است بس ممکن .
چنان چه تمام اخلاق فاسده و ملکات زشت را مى توان از ساحتِ نفس خارج کرد، و جمیع محاسن و ملکات حسنه را مى توان در قلب وارد کرد و روح را با آن متحلّى نمود.(33)
از براى عِلاج غضب در حال اشتعال آن نیز، علاج علمى و عملى است .
امّا علمى ، تفکّر در این امور که ذکر شد، که آن نیز خود را طرق معالجات عملیّه است ، در این حال .
امّا عملى ، پس عمده آن انصراف نفس است در اوّلِ پیدایش آن . چون این قوّه ، مثل آتش کم کم اشتعال پیدا مى کند و رو به اشتداد مى گذارد تا این که تنورش سوزان و نائره اش سخت فروزان شود، و عنان را از دست انسان بکلّى بگیرد، و نور عقل و ایمان را خاموش کند، و چراغ هدایت را یکسره منطفى نماید، و انسان را بیچاره و ذلیل کند. باید انسان ملتفت باشد تا اشتعال آن زیاد نشده ، و نائره آن شدّت پیدا نکرده ، خود را به وسایلى منصرف کند، یا به رفتن از آن محلّى که اسباب غضب در آن جا فراهم شده ، و یا به تغییر حال . اگر نشسته است ، برخیزد، و اگر ایستاده است ، بنشیند. یا به ذکر خداى تعالى اشتغال پیدا کند. بلکه بعضى ذکر خدا را در حال غضب واجب دانند، و یا مشغول کارهاى دیگر شود.(34)
امّا شخص شجاع در جمیع این امور به خلاف آن است . کارهایش از روى رویّه و میزان عقل و طماءنینه نفس (است ). در موقع خود غضب مى کند و در موقع خود حلم و بردبارى کند. و هر چیز، او را حرکت ندهد و به غضب نیاورد، و در موقع غضب به اندازه غضب کند، و با تمیز و عقل ، انتقام کشد. مى فهمد از که انتقام کشد و به چه اندازه و به چه کیفیت انتقام کند و از که عفو و اغماض نماید. در وقت غضب ، عنان عقلش در دستش است و به حرف هاى زشت و اءعمال ناهنجار مبادرت نکند و کارهایش همه از روى میزان عقل و شرع و عدل و انصاف است . به طورى اقدام کند که در آخر کار پشیمان نشود.(35)
توجه به خودتان باید داشته باشید. هر شخصى باید خودش را محاسبه کند. یکى از مناطق سیر، محاسبه آدم است ،نوع انسان مراقبت از خودش بکند در روز که مشغول عمل است که خلاف نکند، شب هم که ، آخر شب هم که مى رود منزل از خودش محاسبه کند، مثل یک کسى که از او استنطاق مى خواهد بکند، بازرسى مى کند، خودش بازرسى کند ببیند که امروز چه کرده است . شما از خودتان هر شب بازرسى کنید.(36)
.: Weblog Themes By Pichak :.