به نام خدا
بلیّه غرب زدگى و شرق زدگى
از جمله نقشه ها که مع الا سف تاءثیر بزرگى در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادى به جا مانده بیگانه نمودن کشورهاى استعمارزده از خویش و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است به طورى که خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق ، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگى به یکى از دو قطب را از فرائض غیر قابل اجتناب معرفى نمودند. و قصه این امر غم انگیز طولانى و ضربه هایى که از آن خورده و اکنون نیز مى خوریم کشنده و کوبنده است . و غم انگیزتر اینکه آنان ملتهاى ستم دیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه داشته و کشورهایى مصرفى بار آوردند و به قدرى ما را از پیشرفتهاى خود و قدرتهاى شیطانیشان ترسانیده اند که جراءت دست زدن به هیچ ابتکارى نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهاى خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم و این پوچى و تهى مغزى مصنوعى موجب شده که در هیچ امرى به فکر و دانش خود اتکاء نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم ، نویسندگان و گویندگان غرب و شرق زده بى فرهنگ ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومى ما را سرکوب و ماءیوس نموده و مى نمایند و رسوم و آداب اجنبى را هرچند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحى و ثناجویى آنها را به خورد ملتها داده و مى دهند. فى المثل اگر در کتاب یا نوشته یا گفتارى چندواژه فرنگى باشد بدون توجه به محتواى آن با اعجاب پذیرفته و گوینده و نویسنده آن را دانشمند و روشنفکر به حساب مى آورند و از گهواره تا قبر به هرچه بنگریم اگر با واژه غربى و شرقى اسم گذارى شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگى محسوب و اگر واژه هاى بومى خودى به کار رود مطرود و کهنه و واپس زده خواهد بود. کودکان ما اگر نام غربى داشته باشند مفتخر و اگر نام خودى دارند سربه زیر و عقب افتاده اند. خیابانها، کوچه ها، مغازه ها، شرکتها، داروخانه ها، کتابخانه ها، پارچه ها و دیگر متاعها هرچند در داخل تهیه شده باید نام خارجى داشته باشد تا مردم از آن راضى و به آن اقبال کنند. فرنگى ماَّبى از سرتا پا و در تمام نشست و برخاست ها و در معاشرتها و تمام شئون زندگى موجب افتخار و سربلندى و تمدن و پیشرفت ، و در مقابل آداب و رسوم خودى ، کهنه پرستى و عقب افتادگى است . در هر مرض و کسالتى ولو جزیى و قابل علاج در داخل باید به خارج رفت و دکترها و اطبّاء دانشمند خود را محکوم و ماءیوس کرد.
رفتن به انگلستان و فرانسه و آمریکا و مسکو افتخارى پرارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبرّکه کهنه پرستى و عقب ماندگى است . بى اعتنایى به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانه هاى روشنفکرى و تمدن ، و در مقابل تعهد به این امور نشانه عقب ماندگى و کهنه پرستى است . اینجانب نمى گویم ما خود همه چیز داریم . معلوم است ما را در طول تاریخ نه چندان دور خصوصا و در سده هاى اخیر از هر پیشرفتى محروم کرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوى خصوصا و مراکز تبلیغاتى علیه دستاوردهاى خودى و نیز خود کوچک دیدنها و یا ناچیز دیدنها، ما را از هر فعالیتى براى پیشرفت محروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصا طبقه جوان به اقسام اجناس وارداتى از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازى هاى کودکانه و به مسابقه کشاندن خانواده ها و مصرفى بار آوردن هرچه بیشتر که خود داستان هاى غم انگیز دارد و سرگرم کردن و به تباهى کشاندن جوان ها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشاء و عشرتکده ها و دهها از این مصائب حساب شده براى عقب نگه داشتن کشورهاست .
منبع:وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی(ره)
.: Weblog Themes By Pichak :.