سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 91/11/7 | 5:37 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

مبالغه

بدان که عصمت را درجات بى‏شمارى است. اول درجه او این است که دامن شخص از جمیع گناهان پاک باشد و عقاید او همه حق باشد و از اخلاق ذمیمه عارى و صفات حمیده در او جارى باشد تا رسد به جائى که از افراط و تفریط و زلل و لغزش بالمرّه عارى شود و از او مباح صرف صادر نشود، از کراهت چه پرسى، و بازرسد به مقامى که از سهو و نسیان و خطاء و غفلت پاک شود و باز بالا رود تا رسد به مقام صادر اول و غایت کل و نهایت امکان و به آنجا سلسله عصمت و نبوت ختم شود و شجره استقامت و اعتدال به انتهاء رسد. پس ظاهر شد که راست بودن در همه علوم و اعتقادات و در همه افعال و ملکات از مقام اول عصمت چندین درجه بالاتر است. پس بالبدیهه از سلسله اهل عصمت گذشتى احدى از اعوجاج و از افراط و تفریط خالى نباشد، اگر چه شدت و ضعف دارند، و اگر خالى باشد محال است که معصوم نباشد.

پس زهى خجالت و شرمسارى از علوم و عقاید ما و زهى ننگ و روسیاهى از کجى و زشتى ملکات و افراط و تفریط اعمال ما و بدتر از همه، این درد را چه کنیم که با همه این عیوب و قبایح و با تمام این مرضها و فضایح چه گمانهاى نیک به خود بریم و در پیش خود چه بزرگى و کمال و چه مرتبه بلند از استقامت و توسط و اعتدال از براى خود قرار دهیم. گذشته از عقاید و ملکات، آخر قدرى تأمل در افعال خود کن. اگر چند روزى پى احتیاط رویم منجر به وسواس شود و اگر خلاف آن را گیریم آثار بى‏مبالاتى‏بروز کند. و ایضا چون در خود سیر کنیم در بعضى افراط و وسواس بینیم و در بعضى تفریط و بى‏مبالاتى مشاهده کنیم و زمانى نمى‏گذرد که ببینیم به جاى افراط تفریط نشسته و در منزل تفریط افراط مسند خلافت گسترده. و اگر تو نیز در خود سیر کنى و انصاف دهى جز این نبینى. بر هر که بنگرى به همین درد مبتلاست.

و به جهت زیادتى توضیح چند مثال دیگر نیز بیاوریم. مثلا اگر چندى با زیر دستان به مهربانى و بشاشت حرکت کنیم و با زبردستان به فروتنى و کوچکى، ظاهر شود که از حد گذرانده‏ایم و ضرر کشیده‏ایم و چندى عکس کنیم باز همین بینیم. لمّش این است که اعتدال ندانیم و نتوانیم. و در بعضى کارها تعجیل کنیم ضرر کشیم و در بعضى صبر کنیم هم ضرر بینیم و از هر دو صورت مطلب فوت شود. بیانش این است که هر چیزى را وقتى است که اگر پیش از او طلب کنى، یا نیابى و یا ناقص بینى و اگر بعد طلب کنى باز همین بینى و هر دو را در قرآن مذمت فرمود (نساء): وَ إِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَ‏. 315 (توبة): وَ لا یَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ کُسالى‏. 316 (توبة): ما لَکُمْ إِذا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ‏. 317 (بنى اسرائیل): وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولًا. 318 (انبیاء): خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیاتِی فَلا تَسْتَعْجِلُونِ‏. 319 و هکذا. مثلا هر زراعت و هر میوه را وقتى است که اگر پیشتر چینى ناقص و اگر دیرتر گیرى ضایع است. و پسر و دختر را در سنّ خاص باید زن و شوهر داد و چون تعجیل و تأخیر مى‏شود از هر دو فتنه‏ها و فسادها بر ملا شود چنانچه مى‏بینى. و اگر جراحت را زود نیشتر زنى ناسور کرده و اگر تأخیر اندازى دردهاى دیگر شود.