به نام خدا
امر به معروف شأن علماء و بزرگان است
خدا در مائده فرمود لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ، 532 الآیة. معصوم (ع) فرمود ربّانیون مربّى خلقند و پستتر از انبیاءاند و احبار علمااند و پستتر از ربّانیوناند. 533 و به خاتم (ص) فرمود وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ 534 و آیات دیگر نیز هست. و از همه نیکو ظاهر مىشود که امر به معروف شأن علماء و بزرگان دین است بلکه کمال ایشان در همین است. اگر پیغمبران (ص) در گوشهاى مشغول عبادت مىشدند و ارشاد نمىکردند و اذیت نمىکشیدند چگونه هر یک به مقامى که رسیدند مىرسیدند؟ و بالجمله عمده تخلق بهاخلاق اللّه، ارشاد و تربیت است و لذا معصوم (ع) در آیه وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً 535 فرمود که آوردن کسى را از ضلالت به هدایت تأویل اعظم آیه است. 536
و اما بیان آنکه امیر (ع) فرمود که امر به معروف و نهى از منکر بکنید و نترسید که این عمل نه اجل را نزدیک و نه روزى را کم مىکند، اشاره است ابلغ از تصریح که احدى امر به معروف را ترک نکرده و نمىکند مگر به جهت حب دنیا که رأس هر خطا است و هر کسى که در نفس خود رجوع کند بر این مطلب بالبدیهه شهادت دهد. و هم ایضا کالصریح است که لازمه ذات امر به معروف است رنجش مردمان و حصول دشمنان و قطع هدایا و احسان. آیا چگونه ممکن است که مردم را از معشوقه ایشان بازدارى و تو را دشمن نشوند و سگ را از جیفه مانع شوى و به تو حمله نیاورد. و لذا باقر (ع) فرمود و صکوا بها جباههم و لا تخافوا فى اللّه لومة لائم 537 یعنى لازمه امر به معروف ملامت و اذیت است و این را در راه خدا سهل بشمارید. از جهت همین ملازمه بود که بزرگان دین این همه دشمن داشتند و فرمود لا یوجبون امرا بمعروف و لا نهیا عن منکر الّا اذا أمنوا الضّرر یطلبون لا نفسهم الرّخص و المعاذیر 538 یعنى مىخواهند تا از هر جهت ایمن نباشند امر به معروف نکنند و حال آنکه بنابراین هرگز موردى از براى امر به معروف باقى نماند مگر کمى که بر او اثرى مترتب نشود.
فان قلت، این سخنان چگونه موافقت خواهد نمود با آنچه علماء (قدس سرهم) فرمودهاند که واجب نیست امر به معروف مگر آنکه ظن به ضرر نباشد و به قول بعضى (قدس سره) خوف معتد به عند العقلاء هم نباشد و رضا (ع) فرمود واجبان على من امکنه ذلک و لم یخف على نفسه 539 یعنى واجبند بر هر که او را ممکن باشد و بر خود هم نترسد. و اخبار دیگر نیز هست.
قلت امور دنیا در بسیارى از مطالب نیکو شاهدى است چنانچه در مراقبه و غیر آن اشاره نمودیم. ببین تو و سایر عقلاء در امور دنیا تا چه حد سعى مىکنى و تا چه حد از خوف و ملامت باک ندارى و به سفر دریا و بلاد بعیده مىروى و کسى تو را ملامت نمىکند، تا همان حد نیز امر به معروف کن و اگر نمىکنى تو را در نزد خدا عذرى نباشد و دنیاى تو حجت خدا باشد بر تو. و اگر مردم به قدر دنیاى خود امر به معروف مىنمودند مقصود حاصل بود و جمیع فرائض برپا و غرض معصوم (ع) در همه این اخبار تا این حد است که عقلا را نه خوفى است و نه ظن ضررى. و در آن حدى که غالب عقلا اقدامکنند و احتراز مىنمایند تو نیز در آن مقام از امر به معروف احتراز نما و معیارى به این خوبى گویا ندیدهاى و نخواهى دید. درست بگیر و فراموش مکن.
و اما آنچه امیر (ع) فرمود که اجل نزدیک و روزى کم نمىشود، بعد از آنچه در توکل نوشتیم بسى ظاهر است با آنکه به حس دیدهاى هر یک از علماء (قدس سرهم) که در این میدان قدم زدند خداوند او را بزرگتر و عزیزتر از دیگران نمود مثل حجة الاسلام و فخر العلماء الاعلام حاجى سید محمد باقر (قدس سره) و حاجى محمد ابراهیم کرباسى (قدس سره) و غیر ایشان. صادق (ع) فرمود الامر بالمعروف و النّهى عن المنکر خلقان من خلق اللّه فمن نصرهما اعزّه اللّه و من خذلهما خذله اللّه: 540 امر به معروف و نهى از منکر دو خلقند از خلق خدا، پس هر که ایشان را یارى کند خدا او را عزیز گرداند و هر که ایشان را خوار کند خدا او را خوار نماید. سرّ این مطلب در مجراى طبیعى، گذشته از اسباب غیبى، این است که محبوب القلوب اهل علم و نیکان شود و به دور او جمع شوند و به مدح و ثنا و نشر فضائل او مشغول شوند و او را اعانت نمایند.
مخفى مباد که هر که منشأ اثر بیشتر باشد او را امر به معروف نمودن کاملتر و ثوابش بیشتر است. باقر (ع) فرمود من مشى الى سلطان جائر فأمره بتقوى اللّه و وعّظه و خوّفه کان له مثل اجر الثّقلین الجنّ و الانس و مثل اعمالهم الّا الامام: 541 هر که برود به سوى سلطان جابرى پس امر کند او را به تقوى و موعظه کند او را و بترساند او را، بوده است از براى او مثل اجر همه جن و انس و مثل همه اعمال ایشان مگر امام (ع).
.: Weblog Themes By Pichak :.