128 نکته درباره روش مرثیه خوانی
«مرثیه خوانی» از اموری است که مورد توجّه خاندان عصمت و طهارت (است. به همین منظور «128» نکته را در زمینه «روش مرثیه خوانی» ـ که طبق حروف ابجد برابر با نام مبارک امام «حسین» است ـ با شما مبلّغان گرامی در میان مینهیم:
1. در مرثیه خوانی به «خدا» توکّل کنیم.
2. توسّل به معصومان و کمک از آنان به ویژه حضرت فاطمه زهرا، امام حسین و حضرت مهدی علیهم السلام را فراموش نکنیم.
3. از خاندان عصمت و طهارت (با احترام یاد کنیم؛ مثلاً، برای مرد «علیه السلام» و برای زن «علیها السلام» را به کار بریم.
4. از خدا بخواهیم تا خاندان عصمت و طهارت به ویژه حضرت مهدی به جلسات مرثیه خوانی ما عنایت کنند و در این گونه مجالس تشریف بیاورند و چشمان گنه کار ما را به جمال دل آرای خویش نورانی بفرمایند.
5. اگر به مرثیه خوانی علاقه داریم، از خاندان عصمت و طهارت به ویژه حضرت فاطمه زهرا، امام حسین و امام زمان علیهم السلام بخواهیم تا ما را در زمره مرثیه خوانان واقعی خود قرار دهند.
6. مرثیه خوانی از نعمتهایی است که خداوند و خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام به دوستانِ خود عطا میکنند. پس آن را دست کم نگیریم و کم ارزش نکنیم.
7. میتوانیم ثواب مرثیه خوانی خود را به معصومان علیهم السلام یا مراجع تقلید ـ رضوان الله تعالی علیهم ـ یا شهیدان و درگذشتگان یا پدر و مادر و فامیل یا همه مؤمنین و مانند آن هدیه کنیم.
8. خواندن مرثیه را عبادت بدانیم.
9. در هنگام مرثیه خوانی با طهارت و با نظافت باشیم.
10. میتوانیم پیش از مرثیه خوانی دو رکعت نماز بخوانیم و از خدا بخواهیم تا ما را در مرثیه خوانی موفق بدارد.
11. شایسته است پیش از خواندن مرثیه جمله «یا ابا عبدالله ادرکنا» یا جمله «یا صاحب الزّمان ادرکنا» یا جمله «یا فاطمة الزهرا ادرکینا» را از قلب خود بگذرانیم یا بر زبانمان جاری سازیم.
12. پیش از مرثیه خوانی درباره آن فکر نماییم که چگونه آن را آغاز کنیم. چگونه آن را ادامه دهیم و چگونه آن را به پایان بریم و به طور کلی چگونه آن را بیان نماییم.
13. مرثیه را با نام و حمد خدا، درود و صلوات بر پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام و بیزاری از دشمنان آنان آغاز کنیم؛ مثلاً، بگوییم: «بسم الله الرّحمن الرحیم، الحمدلله ربّ العالمین، ثمّ الصّلوة و السّلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم محمّد و علی اهل بیته الطّیبین الطّاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدّین.»
14. میتوانیم مرثیه را با نام خدا و یاد صفات خدا آغاز کنیم؛ مثلاً بگوییم: «بسم الله الرحمن الرحیم، یا رحمان یا رحیم...»
15. پس از ذکر نام، صفات و حمد خدا و درود بر معصومان علیهم السلام میتوانیم چند بیت شعر بخوانیم یا خاطره و داستانی را ذکر کنیم. سپس اصل مرثیه را بازگو نماییم.
16. اگر شعر یا خاطره یا داستانی پیش از خواندن اصل مرثیه مورد استفاده قرار میگیرد، سعی شود آن قدر طولانی نگردد که از اصل مرثیه بیشتر شود و اصل مرثیه، هدف و محتوای آن را تحت الشعاع خود قرار دهد.
17. چنانچه شعر، داستان، خاطره یا نظایر آن در مرثیه خوانی مورد استفاده قرار گرفت، باید از نظر محتوا درست و از نظر مدرک صحیح و معتبر باشند.
18. شایسته است از اشعار عرفانی مربوط به مرثیه در همه جا استفاده نشود، زیرا مطالب عرفانی، زمینه یا زمینه سازی میخواهد.
19. در آغاز راه و پیش از خواندن مرثیه، آن را در خانه یا مانند آن تمرین و حفظ کنیم، تا در هنگام خواندن مرثیه دچار اشتباه یا فراموشی نشویم.
20. اگر شنوندگان برای شنیدن مرثیه به طور پراکنده نشسته اند، در صورت امکان از آنان بخواهیم جمعتر بنشینند.
21. سعی کنیم تا مرثیه را بدون مقدمه چینی و زمینه سازی شروع ننماییم. فوری به «گودال قتلگاه» نرویم.
22. برای مقدمه چینی و زمینه سازی میتوانیم مرثیه را با عرض سلام بر معصوم یا شهید مورد نظر یا همان گونه که گفته شد، با خواندن شعر، ذکر داستان و خاطرهای مربوط به مرثیه مورد نظر آغاز کنیم.
23. گاهی برای آغاز یا پایان مرثیه سرور شهیدان میتوانیم این سلامها را بخوانیم: «السّلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح الّتی حلّت بفنائک. علیک منّی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللّیل و النّهار و لا جعله الله اخر العهد منّی لزیارتکم. السّلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین [و رحمه الله و برکاته] »
24. در آغاز یا پایان مرثیه هر معصومی میتوانیم قسمتی از دعای توسل را که مربوط به آن معصوم است بخوانیم؛ مثلاً، برای مرثیه امام حسین علیه السلام عرض کنیم: [السلام علیک] یا ابا عبدالله یا حسین بن علی ایها الشّهید یابن رسول الله یا حجّه الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انّا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک الی الله و قدّمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عند الله.»
25. معمولاً مرثیه دارای سه مرحله است: مقدمه، اوج و فرود. بعد از رسیدن مرثیه به مرحله اوج و سوزناک خود، آن را زیاد طول ندهیم؛ یعنی، مرحله فرود مرثیه را کوتاه کنیم. گاهی مرثیه بدون فرود نیز خوانده میشود.
26. مرحله اوجِ مرثیه، مرحلهای است که گره مرثیه گشوده میشود و سوزناکترین قسمت مرثیه است. بدین جهت مرحله اوج مرثیه را زود بیان نمیکنیم.
27. وقتی مرثیه به مرحله اوج خود رسید، سوز و گدازی در شنوندگان برانگیزانیم و «تحولی درونی» در آنها به وجود آوریم، به گونهای که حالت توجّه به معارف بلند عاشورایی با آن سوز و گداز همراه شود.
28. در اوج مرثیه با کلماتی مانند «یا حسین» و «یا زهرا» توسل را بیشتر و داغتر کنیم.
29. اگر مرثیه را همراه با سخنرانی انجام میدهیم، شایسته است ارتباط بین آن دو را در نظر داشته باشیم و به اصطلاح سخنورانِ مرثیه خوان، «گریز» بزنیم.
30. شایسته است مرثیه را با خواندن دعا، فاتحه، صلوات و قیام برای حضرت مهدی (عج) به پایان بریم.
31. پس از پایان یافتن مرثیه میتوان این آیه را خواند:}و سیعلم الّذین ظلمواای منقلب ینقلبون{؛ «و ستم کاران به زودی خواهند دانست که به چه مکانی باز میگردند.» یا آیه }الا لعنة الله علی القوم الظّالمین{؛ «آگاه باشید نفرین خدا بر ستم کاران است.»
32. بعد از خواندن آیاتی که گفته شد، میتوانیم برای استجابت دعا پنج بار آیه }امّن یجیب المضطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء{؛ را بخوانیم.
33. میتوانیم پس از «امّن یجیب» این دعا را بخوانیم: «اللّهم انّا نسئلک و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الاعزّ الاجلّ الاکرم بحقّ محمّد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه المعصومین من ذریه الحسین» سپس ده بار «یا الله» بگوییم آن گاه دعاهای دیگر را بخوانیم.
34. اگر هنگام مرثیه خوانی، مطلب یا شعر بعدی را فراموش کردیم، مطلب یا شعر قبلی را تکرار میکنیم و شرح میدهیم و در ضمن این کار به جستجوی مطلب یا شعر بعدی میپردازیم تا آن را به یاد آوریم.
35. برای مرثیه خوانی اگر میتوانیم در جایی قرار بگیریم که مُشرِف بر شنودگان باشیم.
36. شایسته است موانع تمرکز حواس را از محل مرثیه خوانی بر طرف کنیم. گاهی این کار با تذکری از سوی مرثیه خوان میتواند انجام گیرد.
37. در آغاز مرثیه میتوانیم از شنوندگان بخواهیم تا سرها را به زیر بیندازند، دلها را روانه کربلا کنند و زانوی غم در بغل گیرند.
38. تا میتوانیم مقدار مرثیه را با مدّت زمانی که از ما خواسته اند، هماهنگ کنیم؛ یعنی، مرثیه را به موقع شروع کنیم و به موقع خاتمه دهیم.
39. در ابتدای مرثیه صدای خود را خیلی بالا نبریم و بلند نکنیم تا برای ادامه مرثیه نفس داشته باشیم.
40. گاهی گلو و دهان مرثیه خوان مبتدی خشک میشود یا نفس آنان کم میآید. این امری طبیعی است که به مرور زمان از بین میرود، ولی نکات مرثیه خوانی، مانند، نکته قبلی را نیز باید رعایت کرد، تا با چنین مشکلی رو به رو نشد.
41. اگر صدای مرثیه خوان گرفته یا ناصاف است یا او سرما خورده است، چنانچه میتواند در رفع آن بکوشد و یا آن را پیش از خواندن مرثیه به شنوندگان بگوید.
42. سعی کنیم برای خواندن مرثیه، شروع خوب، گیرا و جذّابی داشته باشیم.
43. تلاش کنیم خودمان نیز همراه خواندن مرثیه بسوزیم، اشک بریزیم و گریه کنیم که گفته اند: «آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند.»
44. اگر هنگام خواندن مرثیه، خودمان گریه نمیکنیم (بکاء) ، دست کم حالت گریه به خود بگیریم (تباکی) .
45. سوز و حال و گریه را در مرثیه خوانی از خدا و معصومان (طلب کنیم.
46. خود را برتر از مرثیه خوانهای دیگر ندانیم و متواضع باشیم. مثلاً، نگوییم: «من یک ساعت مرثیه خوانی کردم، ولی فلانی کم آورد.»
47. علاقه، تمرین، صدق، اخلاص و تقوا از عوامل مؤثر در مرثیه خوانی است؛ پس به آنها توجّه بیشتری کنیم.
48. تعداد جمعیت در اخلاص ما برای مرثیه خوانی تأثیر نگذارد. مثلاً نگوییم: دیشب در مجلسی مرثیه خوانی کردم که غلغله بود و جای سوزن انداختن نبود.
49. اگر از مرثیه خوانی ما انتقاد سودمندی کردند، ناراحت نشویم و آن را بپذیریم.
50. از تحقیر مرثیه خوانهای دیگر خود داری کنیم. مثلاً، نگوییم: «روی فلانی را کم کردم.»
51. اگر برای مرثیه خوانی به ما هدیهای ندادند، ناراحت نشویم. زیرا پاداش اصلی و حقیقی این کار نزد خدا است.
52. به خاطر حضرت فاطمه زهرا و امام حسین علیهما السلام برای مرثیه خوانها احترام ویژهای قائل باشیم. پس حداقل میتوانیم به احترامشان از جای خود برخیزیم.
53. هنگام مرثیه خوانی با مدیریت خوب، کنترل مجلس را به عهده بگیریم، زیرا ممکن است در بعضی موارد، کنترل مجلس را از دست بدهیم یا دیگران بخواهند نظم مجلس را به هم بزنند.
54. تجربیات مرثیه خوانی خود را در اختیار دیگران قرار دهیم و در این مورد نیز سخاوتمند باشیم که خیر و برکت نزد خداست.
55. حتماً بر موضوع و محتوای مرثیه تسلط کافی داشته باشیم. باید بدانیم در آغاز و مقدمه مرثیه چه چیزهایی را بخوانیم و در اوج و فرود مرثیه چه چیزهایی را بگوییم.
56. در آغاز راه و پیش از خواندن مرثیه، یک بار دیگر مرثیه را مطالعه و مرور کنیم تا مرتکب اشتباهی نشویم.
57. میتوانیم در ابتدای مرثیه خوانی موضوع مرثیه را به شنوندگان بگوییم؛ مثلاً، به آنان بگوییم: امشب میخواهم روضه حضرت علی اکبر علیه السلام را برای شما بخوانم.
58. اگر چراغهای مجلس مرثیه خوانی خاموش میشوند، شاید حزن و اندوه بیشتری بر آن مجلس حاکم گردد. در مواردی به این نکته توجّه داشته باشیم.
59. در مرثیه خوانی از طرح سؤالات و شبهاتِ بدون پاسخ پرهیز نماییم؛ مثلاً، در مرثیه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام این سؤال را مطرح نکنیم که چگونه ممکن است، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام بعد از مرگش، دستهای خود را از کفن بیرون آورد و امام حسن و امام حسین علیهما السلام را در آغوش بگیرد و بعد پاسخ آن را هم ندهیم.
60. مطالب احتمالی و مشکوک در مرثیه خوانی، مانند حضور حضرت لیلا در کربلا را به صورت قطعی و یقینی ذکر نکنیم یا از ذکر آنها خودداری نماییم.
61. بدون ضرورت، مرثیه را تکرار نکنیم و از دوباره خوانی بپرهیزیم.
62. میتوانیم از آیات، روایات، شعر، داستان، خاطره، مثال، تشبیه، ضرب المثل، آمار و اخبار صحیح و دقیق، سخنان عالمان و بزرگان و دانشمندان نظیر حضرت امام خمینی رحمة الله علیه و جملات و قطعههای ادبی و زیبایی که متناسب با موضوع و محتوای مرثیه است، استفاده کنیم.
63. اگر در خواندن مرثیه دارای سبک خاصی هستیم، آن قدر تمرین و ممارست داشته باشیم که آن سبک را از دست ندهیم.
64. در آغاز راه میتوانیم پیش از مرثیه خوانی چند نفس عمیق بکشیم، تا ترس و دلهره ما از بین برود و آرامش جای آن را بگیرد.
65. به طور طبیعی مرثیه خوانی کنیم و خود را به تکلّف و زحمت نیندازیم.
66. نزد عموم از به کارگیری کلمات و لهجه خاص و محلی خودداری کنیم و از داشتن تکیه کلام پرهیز نماییم.
67. تا میتوانیم از ابتکار و خلاقیت و ذوق و سلیقه خود و دیگران در انتخابات مراثی و کیفیت بیان و شیوه آغاز و پایان آنها استفاده کنیم.
68. اگر در خواندن مرثیه اشتباهی کردیم، در همان جلسه و اگر نتوانستیم در جلسه بعد، آن اشتباه را تصحیح نماییم.
69. میتوانیم هنگام خواندن مرثیه، تحمل در برابر مشکلات و صبر در مقابل مصایب را برای شنوندگان زمینه سازی کنیم، زیرا معصوم علیهم السلام فرموده است: «صبر نیمی از ایمان است.»
70. به مرثیهای که میخوانیم، خودمان اعتقاد داشته باشیم، تا این اعتقاد در شنوندگان نیز تأثیر معنوی و عاطفی بگذارد.
71. کیفیت بعضی گریه کردنها زننده است، از انجام چنین گریههایی خودداری کنیم.
72. از دروغها و تحریفاتی که در مرثیهها صورت گرفته است، با اطلاع باشیم تا آنها را نخوانیم.
73. مواظب باشیم برای گریاندن مردم، مرثیهها را کم، زیاد و تحریف نکنیم تا سوزناک شوند و مردم گریه کنند.
74. اگر نگاه جمعیت یا افراد خاصی مانع مرثیه خوانی ما میشود، میتوانیم گاهی چشمان خود را روی هم بگذاریم.
75. توجّه داشته باشیم که مرثیه خوانی با زبان محاورهای دلنشینتر از مرثیه خوانی با زبان مکاتبهای است.
76. مرثیه خوان با تجربهای میگفت: «مراثی و اشعار مربوط به آن را پیش از خواب حفظ کنید تا در ذهن شما کاملاً نقش ببندد.»
77. از هر حالت یا حرکتی که متناسب با مرثیه خوانی و شخصیت مرثیه خوان نیست، خودداری کنیم.
78. برای مرثیه خوانی و جاری ساختن اشکها، سعی کنیم احساسات و عواطف شنوندگان را برانگیزانیم.
79. برای برانگیختن شور و احساس شنوندگان باید خودمان در هنگام مرثیه خوانی شور و سوز و احساس داشته باشیم.
80. بین محتوای مرثیه و شرایط و احساسات شنوندگان ارتباط برقرار کنیم، تا غم و اندوه بیشتری را احساس نمایند و بیشتر اشک بریزند.
81. هنگام مرثیه خوانی به همه جمعیت نگاه کنیم تا توجه همگان را جلب نماییم. برای جلب توجّه و تأثیر بیشتر میتوانیم در حدّ ضرورت و متناسب و هماهنگ با محتوای مرثیه از حرکات سر و صورت و دست استفاده کنیم.
82. برای مرثیه خوانی ترس به خود راه ندهیم، و از جمعیت زیادِ شنوندگان و شخصیت آنان هراسان نشویم.
83. در آغاز مرثیه خوانی ترس و لرز، دلهره و ضربان شدید قلب امری طبیعی است، از این رو یأس به خود راه ندهیم و مرثیه خوانی را در «جاهای مختلف» و در حضور «جمعیتهای گوناگون» تمرین و دنبال کنیم تا ترس و دلهره ما از بین برود.
84. آثار و فواید معنوی مرثیه خوانی را به خاطر بیاوریم تا علاقه ما به خواندن مرثیه بیشتر شود. مرثیه نعمتی بزرگ است که متأسفانه برخی از آن غافلند.
85. اگر مرثیه را همراه با سخنرانی میخوانیم، مواظب باشیم که مرثیه ما ناقض سخنرانی مان نباشد؛ مثلاً، اگر در سخنرانی میگوییم: توبه در آخر عمر پذیرفته نمیشود، در این صورت نباید مرثیه حضرت حُرّ را بخوانیم. زیرا حضرت حرّ در آخر عمرش توبه کرد و امام حسین علیه السلام توبه او را پذیرفت.
86. هدف نهایی از مرثیه خوانی «گریاندن» نیست. اگر چه مرثیه همراه با گریه بهتر است.
87. مرثیه خوان باید آن چنان ورزیده باشد که اگر به او گفتند: سه دقیقه مرثیه خوانی کند، بتواند. چنانچه به وی گفتند: سی دقیقه مرثیه خوانی کند، باز هم بتواند.
88. اگر در آغاز راه هستیم به خود «تلقین» کنیم که میتوانیم مرثیه خوانی نماییم، زیرا تلقین یکی از راههای تعلیم و تعلّم است.
89. در همه جا نباید مرثیه خواند، بلکه باید یا شرایط مرثیه خوانی موجود باشد یا شرایط آن را به وجود آورد و سپس مرثیه خواند.
90. مرثیهها را مطابق فهم و موقعیت فردی، سنّی، زمانی و مکانی شنوندگان انتخاب کنیم و بخوانیم؛ مثلاً، برای نوجوانان مرثیه حضرت قاسم و برای کودکان مرثیه حضرت رقیه علیهاالسلام و برای بانوان مرثیه حضرت زینب علیها السلام را بخوانیم.
91. میتوانیم از مرثیهها نکات اخلاقی، تربیتی، سیاسی، تاریخی و نظامی را برداشت کنیم و آنها را برای شنوندگان بازگو نماییم.
92. معمولاً از تعابیری که مخصوص همان زمانها بوده است، استفاده کنیم، مثلاً به جای خیمه کلمه چادر یا سنگر و به جای عمود، کلمه گُرز را به کار نبریم.
93. مجالس دعا، ختم و مانند آن زمینه خوبی برای یادگیری و شروع مرثیه خوانی است.
94. فقط برای دیگران مرثیه نخوانیم؛ بلکه در بعضی اوقات و در تنهایی برای خود یا خانواده مان نیز مرثیه بخوانیم.
95. جلسه مرثیه میتواند برای مخاطبان، جلسه توبه و بازگشت به سوی خدا باشد، به آن توجّه کنیم و از آن استفاده نماییم.
96. مرثیه خوان نباید بر مسموعاتی (شنیده ها) که دروغ و غیر صحیح یا غیر قابل قبول است، تکیه کند.
97. در مجالس مرثیه خوانهای خبره و مشهور شرکت نماییم تا از روش و کیفیت مرثیه خوانی آنان نیز بهره مند شویم.
98. مرسوم است که در هر یک از روزها یا شبهای دهه محرم، مرثیه یکی از شهدای کربلا را میخوانند. از مرثیه خوانان با تجربه این را سؤال کنیم.
99. اگر مثلاً در دو جا مرثیه خوانی میکنیم، بهتر است برای هر کدام مرثیه جداگانه یا دو قسمت مختلف از یک مرثیه را بخوانیم. زیرا ممکن است برخی از شنوندگانِ هر دو جا یکی باشند.
100. مرثیهها را طوری بازگو نکنیم که خواری و ذلّت خاندان عصمت و طهارت از آن برداشت شود.
101. در مرثیه میتوان به جای آمار و اعدادی که از نظر صحت مورد تردید یا انکار است، به کلماتی از قبیل: جمعیت بسیار، عدهای زیاد و تعدادی فراوان اکتفا نمود؛ مثلاً، به جای این که بگوییم: امام حسین چندین هزار نفر از دشمنان را کشت، بهتر است بگوییم: امام حسین علیه السلام تعداد فراوانی از دشمنان را کشت.
102. شایسته است از ذکر مراثی یا آماری که موجب انکار یا عکس العمل منفی شنوندگان میشود، خودداری کنیم. به ویژه در مقابل شنوندگانی که کمتر از اعتقاد راسخ و ایمان بالا برخوردار هستند. مثلاً در چنین مجالسی شاید لازم نباشد که بگوییم: نوجوان کربلا حضرت قاسم علیه السلام سی و پنج نفر از دشمنان را کشت.
103. میتوانیم برخی از قسمتهای مرثیه یا اشعار و رَجَزها را با همان زبان عربی بخوانیم و سپس آنها را ترجمه کنیم، مگر در مواردی که ترجمه آنها لازم نباشد.
104. اگر از کلمات و جملات عربی در مرثیه خوانی استفاده میکنیم، آنها را به طور صحیح تلفظ کنیم. به ویژه در مجالسی که آشنایان به زبان عربی مانند علما و طلاب حضور دارند.
105. اگر به زبان عربی آشنایی داریم، مراثی حضرت فاطمه زهرا علیها السلام در جلد (43) بحار الانوار و مراثی امام حسین و اصحابش علیهم السلام در جلدهای (44) و (45) بحار الانوار گردآوری شده اند.
106. اگر بعد از غذا یا با حالت کسالت، بیماری، خستگی، عصبانیت، ناراحتی، خواب آلودگی و مانند آن مرثیه خوانی نکنیم، بهتر است. از این رو آرامش، سلامت و استراحت کافی پیش از مرثیه خوانی را فراموش ننماییم.
107. میتوان برای یادگیری مرثیهها و اشعار زیبا، دفتری تهیه کرد و آنها را در آن نوشت تا در هنگام مرثیه خوانی به تناسب موضوع از مرثیهها و اشعار آن استفاده نمود.
108. کسب تجربه از خود و دیگران از رموز موفقیت در این امر است.
109. دقّت کنیم محتوای مرثیه را اشتباه نگوییم. مثلاً توجه داشته باشیم که حضرت عباس علیه السلام مشک آب را اوّل به دست راستش گرفت یا به دست چپش یا مثلاً امام حسین علیه السلام زبانش را در دهان حضرت علی اکبر علیه السلام گذاشت یا به عکس؟
110. از این شاخه به آن شاخه نپریم. بلکه همان موضوع و محتوای مرثیه را برای شنوندگان بازگو کنیم.
111. سعی کنیم مرثیه را برای شنوندگان «مجسّم» نماییم.
112. مواظب باشیم به جای تقویت روحیه، تضعیف روحیه نکنیم.
113. اگر مرثیه خوانهای دیگری حضور دارند، وقت آنان را نیز در نظر داشته باشیم.
114. خواندن مرثیه را بیش از حد، طولانی نکنیم تا موجب خستگی شنوندگان نشود و بر آنان اثر منفی نگذارد. به ویژه در مجالسی که علاقه و زمینه کمتری نسبت به مرثیه در آنها وجود دارد.
115. در غیر موارد ضروری، مرثیهها را متناسب با زمان خود بخوانیم مثلاً، مرثیه ورود امام حسین علیه السلام به کربلا را در همان اوایل محرم و مرثیه جابربن عبدالله انصاری به کربلا را در روز اربعین بخوانیم.
116. سعی کنیم حتماً در ایام خاص و ویژه، مانند ماههای محرّم، صفر، ایام فاطمیه، شبهای قدر، وفات و شهادت مرثیه بخوانیم. و شایسته است در این ایام از خنده و مزاح پرهیز کنیم.
117. از کتابهای مَقتَل و مرثیههایی که دارای مدرک، سند و مأخذ صحیح و معتبر هستند، استفاده کنیم و از هر مرثیه خوانی، مرثیهها را نقل ننماییم. کتابهای منتهی الآمال، نفس المهموم، بیت الاحزان محدّث قمی، لُهوف سید بن طاووس، جلاء العیون مجلسی و ارشاد شیخ مفید در زمینه مرثیه خوانی کتابهای خوب، مفید و معتبری هستند.
118. اگر مأخذ و مدرک مرثیه را به شنوندگان بگوییم بهتر است. بخصوص در مجالسی که طلاب، علما و بزرگان حضور دارند.
119. آرام و شمرده شمرده مرثیه بخوانیم و با فریاد و شتاب مرثیه خوانی نکنیم.
120. هنگام خواندن مرثیه فاصله مناسب دهان خود با میکروفون را رعایت کنیم تا صدا خوب منتقل شود و بلندگو سوت نکشد. توجّه داشته باشیم که صدای بلندگو بیش از اندازه، کم یا زیاد نباشد.
121. اگر مرثیه را با صورت زیبا بخوانیم، دلنشینتر است. اگر صوت زیبا نداریم، مرثیه را به صورت عادی و معمولی و بدون صوت بخوانیم.
122. مرثیه خوانی را به خاطر نداشتن صوت زیبا ترک و رها نکنیم.
123. در جاهایی که مرثیه، سوزناک است، بهتر است هماهنگ با آن، صدایمان را سوزناک و چهره مان را اندوهناک نماییم.
124. شایسته است صوت ما هنگام خواندن مرثیه یکنواخت نباشد. صوت خود را به تناسب محتوای مرثیه و به گونهای که زننده نباشد، تغییر دهیم.
125. اگر در شیوه مرثیه خوانی از کسی تقلید میکنیم، آن را به مرور زمان ترک نماییم تا خودمان صاحب سبک شویم. البته در آغاز راه، تقلید از مرثیه خوانها دیگر اشکالی ندارد.
126. اگر مرثیه خوانهای دیگری نیز در مجلس حضور دارند، از روی احترام، از آنان کسب اجازه کنیم و به آنها تعارف نماییم.
127. کتابها، اشعار مرثیه و نوحه خوانی را مطالعه کنیم و به نوارهای مرثیه و نوحه خوانی گوش دهیم.
128. از بانی، مؤسس و دست اندرکاران مجلس روضه خوانی تشکر نماییم، امّا به صورت مبالغه آمیز و خارج از حد و فراتر از واقعیت نباشد.
در پایان این نوشتار، شایسته مینماید که «مرثیه وداع امام حسین علیه السلام» را که برگی جان سوز از سوگ نامه آل محمدعلیهم السلام است، بازگو کنیم. به آن امید که اشکی از دیگانمان جاری شود و خرسندی خدای سبحان را نصیبمان سازد.
مرثیه وداع امام حسین علیه السلام
چون امام حسین علیه السلام دید که همه خاندان و یارانش به شهادت رسیده اند، برای وداع با اهل بیت علیهم السلام خود به زنها رو کرد و فرمود:
«یا سکینه! یا فاطمه! یا زینب! یاام کلثوم! علیکنّ منّی السّلام! ای سکینه!ای فاطمه!ای زینب! ایام کلثوم! خداحافظِ همگی شما!»
حضرت سکینه علیها السلام دختر کوچک امام حسین علیهم السلام عرض کرد:
«یا أبة! أإستسلمت للموت؟ای پدر جان! آیا تن به مرگ دادهای؟»
حضرت فرمود:
«کیف لا یستسلم للموت من لا ناصر له و لا معین؟؛ چگونه تن به مرگ ندهد کسی که یار و یاور ندارد؟»
حضرت سکینه علیها السلام عرض کرد:
«یا أبة! ردنا إلی حرم جدّنا؛ ای پدر جان! ما را به حرم جدّمان بازگردان.»
امام حسین علیه السلام فرمود: «اگر شکارچی از مرغ قطا دست بر میداشت، آن پرنده آرام سر در آشیانه میگذاشت.» (کنایه از این بود که لشکر دشمن دست از من بر نمیدارد و نمیگذارد که شما را به حرم جدّتان ببرم.)
زنها صدای خود را به گریه بلند کردند. حضرت آنان را ساکت نمود و به حضرتام کلثوم علیها السلام فرمود:
«ای خواهرم! تو را سفارش میکنم که خویشتن را نیکو بداری و من اینک برای نبرد با گروه دشمنان میروم.»
حضرت سکینه علیها السلام فریادکنان نزد امام حسین آمد. حضرت که او را خیلی دوست میداشت. به سینه خود چسباند و اشکهایش را پاک کرد و به وی فرمود:
سیطول بعدی یا سکینه فاعلمی منک البکاء اذا الحمام دهانی
لا تحرقی قلبی بدمعک حسرة مادام منّی الروح فی جسمانی
فاذا قتلت فانت أولی بالّذی تأتینه [1] یا خیرة النّسوان
«ای سکینه! بدان که پس از مرگ من، گریه تو بسیار خواهد بود. دل مرا از روی حسرت و افسوس به اشک خود مسوزان، تا زمانی که جان در تن من است.ای برگزیده زنان! چون کشته شوم، تو سزاوارترین کسی خواهی بود که بر بالین من میآیی.»
میرزا یحیی ابهری نقل کرده است: «در عالم خواب، علامه مجلسی) را دیدم که در صحن مطهر سید الشهداء و در طرف پایین پای آن حضرت ـ در طاق الصفا ـ نشسته و مشغول تدریس است. علامه به موعظه و پند و اندرز پرداخت و چون خواست مرثیه و مصیبت بخواند، شخصی آمد و گفت: حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام میفرماید:
«أذکر المصائب المشتملة علی وداع ولدی الشّهید؛ مصیبتهایی را بخوان که بازگو کننده وداع فرزند شهیدم باشد.»
علامه مجلسی نیز مصیبت وداع را خواند و گروه زیادی جمع شدند و گریه بلندی نمودند. به طوری که مانند آن را در عمر خود ندیده بودم. در همان خواب است که امام حسین علیه السلام به علامه مجلسی میفرماید:
«قولوا لأولیائنا و أمنائنا یهتمّون فی اقامة مصائبنا؛ به دوستان و درستکاران ما بگویید که در برپایی مصیبتهای ما کوشش کنند.»
امام باقر علیه السلام روایت کرده است: «امام حسین علیه السلام دختر بزرگ خودش فاطمه علیها السلام را صدا زد و به او دست نوشته سربسته و وصیتی سرگشتاده داد. امام سجاد علیه السلام بیمار بود و فاطمه علیها السلام آن نوشته را به ایشان داد و امام سجاد علیه السلام نیز آن را به من داد.»
در اثبات الوصیه آمده است: «امام حسین، امام سجاد علیهما السلام را فرا خواند، در حالی که امام سجاد علیه السلام بیمار بود. امام حسین اسم اعظم و مواریث پیامبران را به او داد و به امام سجاد علیه السلام فرمود که علوم و صُحُف و مصاحف و سلاح را که از مواریث نبوّت است، نزدام سلمه علیها السلام گذاشته و به او دستور دادهام همه آنها را به تو بدهد.»
قطب راوندی در کتاب دعوات خود از امام زین العابدین علیه السلام روایت کرده است که: «پدرم در روز شهادتش مرا به سینه خود چسباند، در حالی که خون در بدن مبارکش میجوشید، به من فرمود:ای پسرم! دعایی از من به یاد بسپار که مادرم فاطمه علیها السلام آن را به من یاد داد و او نیز از پدرش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم یاد گرفته بود و جبرئیل نیز آن را برای برآورده شدن حاجات و انجام کارهای مهم و برطرف شدن اندوه و بلاهای سخت و کارهای دشوار به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یاد داده بود و آن دعا این است:
بحقّی یس و القرآن الحکیم! و بحقّ طه و القرآن العظیم! یا من یقدر علی حوائج السائلین! یا من یعلم ما فی الضّمیر! یا منفّساً عن المکروبین! یا مفرّجاً عن المغمومین! یا راحم الشّیخ الکبیر! یا رازق الطّفل الصّغیر! یا من لا یحتاج الی التّفسیر! صلّ علی محمد و آل محمّد [وافعل بی کذا و کذا] .»
در کتاب کافی روایت شده است که: «امام سجاد علیه السلام در هنگام وفاتش امام باقر علیه السلام را به سینه خود چسباند و به او فرمود:ای پسر جان! به تو وصیتی میکنم که همین وصیت را پدرم امام حسین علیه السلام در هنگام شهادتش به من فرمود و او نیز این وصیت را از پدرش آموخته بود، و این وصیت آن است که:
«ای پسر جان! بپرهیز از ستم بر کسی که یاوری جز خدا علیه تو ندارد.»
در کتاب بحار الانوار آمده است که در این هنگام امام حسین علیه السلام به سمت راست خود نگاه کرد، کسی از یارانش را ندید. به سمت چپ خود نگاه کرد، باز کسی از یارانش را ندید. امام سجاد علیه السلام چون پدر خود را تنها و بی کس دید، با آن که بیمار بود و از ناتوانی توان برداشتن شمشیر را نداشت، به سوی میدان رفت. حضرتام کلثوم علیها السلام از پشت سر، او را صدا زد و گفت:ای نور دیده! برگرد. امام سجاد علیه السلام به او فرمود:ای عمّه! دست از من بردار و بگذار تا در رکاب پسر پیامبر خدا نبرد کنم. امام حسین علیه السلام به حضرتام کلثوم علیها السلام فرمود: او را باز دار تا زمین از خاندان آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم خالی نماند.
آن گاه امام حسین علیه السلام برای وداع با کودک خردسالش به سوی خیمهها رفت.»