اسما و القاب حضرت حجّت علیه السلام
اسماء و القاب حضرت مهدى علیه السلام را مىتوان به چند دسته تقسیم نمود.نامها و لقبها و کنیههاى حضرت فراوان است، محدّث نورى 182 عدد آنها را اسم مىبرد و مىفرماید: اینها نامهائى است که براى حضرت از قرآن و کتب سماوى و اخبار اهل بیت استفاده شده و بعضى بر اساس استنباط خود نامهائى را مطرح کردهاند که ما از آوردن آنها احتراز نمودیم.
اوّل: اسم و کنیهاى که در روایات متعددى نهى شده از اینکه حضرت را با این نام و کنیه بخوانیم و آن همان نام و کنیه مشهور و معروف جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مىباشد، و بر اساس همین روایات بعضى از فقها مىگویند: در زمان غیبت ذکر نام حضرت مهدى جایز نیست و عدّهاى از علما ادعاى اجماع نمودند بر حرمت نام بردن حضرت، حتّى پیامبر اکرم که کراراً نام جانشینان خود را برده و ائمه بعد از خود را یک به یک اسم مىبرد، مع ذلک به نام دوازدهمین امام که مىرسد مىفرماید: آن امامى که (اسْمُهُ اسْمی وَکُنْیَتُهُ کُنْیَتی) نام او، نام من است و کنیه او کنیه من.
با توجه به این روایات در مىیابیم که سرّى در کار است که ما آنرا درک نمىکنیم و باید مانند سایر احکام فقهى آنرا تعبداً بپذیریم تا حضرت ظهور کند و سرّ این مطلب را فاش نماید.
با این بیان دیگر براى ما مهم نیست که افراد معدودى که عدّه آنها از انگشتان یک دست تجاوز نمىکنند قائل بهجواز شوند و بگویند: چطور مىتوان پذیرفت که نام و کنیه حضرت مهدى را نباید بهزبان آورد و حال آنکه در روایات صریحاً آمده: نام و کنیه او، نام و کنیه رسول خدا است و نام پیامبر صلى الله علیه و آله براى همگان معلوم و روزى چندبار بالاى مأذنهها برده مىشود، در جواب مىگوئیم: آرى، از این روایات مىتوان دریافت که نام و کنیه حضرت مهدى علیه السلام چیست، امّا بر اساس روایاتى که مخاطب قرار دادن حضرت مهدى را با این نام نهى کرده، باید گفت که ذکر ایننام و کنیه براى حضرت مهدى، حرام و یا خلاف احتیاط است.
او حجة اللَّه و خلیفة اللَّه و داعى اللَّه است
دوّم: بعضى از اسماء حضرت با سایر انبیا و ائمه مشترک است مثلًا حضرت را با القابى چون (حجة اللَّه، خلیفة اللَّه، داعى اللَّه) هر سه عنوان در زیارت آل یس آمده.خطاب مىکنیم و این عناوین بر همه انبیا و امامان اطلاق مىشود، امّا در اثر طول عمر حضرت مهدى و کثرت اطلاق حجت خدا وخلیفة اللَّه بر ایشان، در حال حاضر این الفاظ اختصاص به حضرتش پیدا نموده و نیز کلمه (داعى اللَّه) انس بیشترى با وجود امام عصر دارد زیرا دعوت به سوى خدا و اجابت مردم از آن دعوت بهطور کامل در زمان حکومت حضرت مهدى انجام مىگیرد در حدیثى که از امام صادق علیه السلام در تفسیر سوره شمس رسیده مىفرماید: مراد از الشَّمْسِ/ 1، على بن ابى طالب است و مراد از (ضُحاها)ضحى، بهمعناى انتشار نور آفتاب و گسترش شعاع آن است و در آیه 59 سوره طه آمده. «وأنْ یُحْشَرَالنّاسُ ضحىً» اشاره به همان وقت گسترش آفتاب است و خورشید بالاى سر آمده.قیام حضرت قائم علیه السلام استتفسیر برهان، ج 4، ص 467. آرى آنروزى که ولایت و حکومت خاندان عصمت همانند نور خورشید همه جا را فرا مىگیرد و دعوت الى اللَّه به گوش همگان مىرسد، زمان ظهور و حکومت حضرت مهدى خواهد بود.
او «ناطق» است
یکى از اسماء امام زمان (عج)، ناطق است، در زیارت عاشورا مىخوانیم... أن یرزُقَنّی طَلَبَ ثارِکُم مَعَ امامٍ هدىً ظاهرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِ مِنْکُمْ و نیز پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در ضمن حدیثى کهنام ائمه را براى سلمان ذکر مىکند، امام دوازدهم را اینگونه نام مىبرد:
(حجّة ابن الحسن المهدی الناطق القائم بحقّ اللَّه)نجم الثاقب، ص 62.
بنابر این یکى از اسماء حضرت عنوان (ناطق) است، در حالى که ما پیامبر و یا امامى که خاموش باشند نداشتیم و اصولًا رسالت و نبوت با مسئله تبلیغ در کنار هم قرار مىگیرند و قرآن هم مىفرماید:
«وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ»*(4) مائده: 99.
وثانیاً: سالیان دراز است که حضرت در خفا بهسر مىبرند و از بیانات و سخنان ایشان محروم هستیم، پس چطور به ایشان لقب (ناطق) اطلاق شده و او را ناطق به حق معرّفى کردهاند؟
در پاسخ مىتوان همان علتى را که در اختصاص (داعی اللَّه) نسبت به حضرتمهدى علیه السلام گفته شد در اینجا نیز بگوئیم، زیرا آن گوینده و ناطقى که سخن خود را به گوش همه جهانیان مىرساند و حجّت را بر یکایک انسانها تمام مىگرداند، وجود مقدس امام زمان خواهد بود.
عالم جلیل القدر و محّدث بزرگ حاج میرزا حسین نورى توجیه دیگرى نیز براى این لقب ذکر نموده، مىفرماید: ائمه اطهار و پدران بزرگوار امام زمان، مهر خموشى بر لب زده بودند و آنگونه که باید، اسرار و معارف و حکم را براى مردم بیان کنند، یا بهجهت تقیّه، و یا براى نیافتن مخاطب. کما اینکه نقل شده على علیه السلام علوم خود را با چاه بازگو مىکرد و لذا بعضى گفتهاند اگر به على علیه السلام گفته شده: بطین، بهمعناى مبطن است یعنى مخفى کننده علوم و اسرارىکه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به او آموخته بود.حضرت مهدى تمام آن علوم و اسرار را ظاهر مىکند و چیزى از حقایق را ناگفته نمىگذارد.
در دعاى افتتاح از خداوند متعال مىخواهیم: اللَّهم أظهِر بِه دِینک وسنّة نبیّک حتى لا یسْتَخفِیَ بِشیءٍ مِنَ الْحقِّ مَخافَةَ أحَدٍ مِنَ الْخلقِ.
در تفسیر آیه: «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»زمر: 69. از امام صادق علیه السلام نقل شده با قیام قائم ما، زمین نورانى مىشود و ظاهر این است که این روشنائى، به گسترش علوم بهوسیله امام زمان اشاره دارد. مخفى نماند که یکى از اسماء امام زمان (عج) نور آلمحمد مىباشد نکتهاى که ذکر آن خالى از لطف نیست آن است که آن بزرگوار بنابر قولى که بعضى آن را مشهورتر مىدانند در سال 256 هجرى قمرى متولّد گردیده که بهحساب ابجد، تاریخ تولّد ایشان مطابق با کلمه نور خواهد شد.
.: Weblog Themes By Pichak :.