سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 91/10/9 | 4:22 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

تمدن‏سازى‏

یکى دیگر از ابعاد اعجاز قرآن، تمدن‏آفرینى آن است. سنگ‏پایه‏هاى تمدّن، چند چیز است:

1- قوانین شایسته اجتماعى داشتن.

2- سازمان و تشکیلات اجتماعى و حکومتى سالم.

3- انس و ارتباط و پیوندهاى اجتماعى سالم.

4- مرکزییت و اجتماع.

5- رشد و تربیت اجتماعى.

6- امکانات‏

با توجه به این شش اصل در مى‏یابیم که قرآن شریف، مهمترین نقش را در ایجاد تمدّن سالم داشته است. چون سازنده‏ترین و شایسته‏ترین قوانین اجتماعى را ارائه کرده است، بهترین سازمانهاى اجتماعى و حکومتى را برپا کرده، عادلانه‏ترین ارتباطات اجتماعى را شکل داده.

به تبعیضات نژادى، قومى پایان داده به خشونتها و جنگ‏هاى قومى خاتمه بخشیده و زمینه‏هاى رشد و تربیت و تعالى اجتماعى را پدید آورده است.

بدین‏گونه:

1- به برکت جاذبه شگفت قرآن شریف، اندیشه‏ها و نیروهاى انسانى گوناگون از ملل مختلف جذب اسلام شد و بلعام رومى، سلمان فارسى، بلال حبشى، ابوذر عرب و ... گرد آمدند.

2- امکانات علمى، اقتصادى، هنرى اقوام مختلفى جذب شد.

3- با حاکمیت فرهنگ قرآن، هنر، روند کارساز و پیشروى پیدا کرد که در ایجاد تمدّن برین اسلام سخت مؤثر بود.

جامعه عرب و بسیارى از اقوام هم‏عصر رسول اکرم- صلى اللّه علیه و آله- بت‏تراش و بت‏ساز و بت‏فروش و بت‏پرست بودند. هنر آنان اگر در قلمرو مجسمه‏سازى به کار مى‏افتاد آفتى مى‏شد براى هنر سازنده و مفید معمارى. لیکن فرهنگ قرآن با تحریم بتگرى و بت‏سازى، هنر معمارى را تشویق کرد و با بسیج نیروها در زمینه هنر معمارى، هنر معمارى اسلامى را با ساختن مسجدهاى گوناگون به اوج شکوهمند شکوفایى رساند که هر کدام از آنها امروز ستاره‏اى از آسمان هنر است.

در جامعه‏اى که قرآن مجید فرود آمد آن‏قدر، کار معمارى ناتوان بود که هر جا سقفى از گل داشت به «سقیفه» شهرت مى‏یافت و سقیفه‏ها انگشت شمار و مورد توجه بود. در جامعه‏اى که قرآن فرود آمد حتى یک کارگاه تولیدى نیز نبود لیکن با حضور قرآن نستوه، تمدن اسلامى در جهان درخشید.

4- قرآن، دعوت به همکارى، همدستى، و زدودن کینه‏هاى قومى کرد و اقوام آتش‏افروزى را که در آستانه ورود در شعله‏ها بودند به اجتماع همدل، همسو و همداستان تبدیل کرد.

5- جاذبه قرآن، عاملى شد براى اجتماع شگرف مردم در مدینه و این اجتماع در قلمرو رهبرى پیامبر اکرم- صلى اللّه علیه و آله- بسیار کارساز بود.

6- قرآن، نظام صالح اجتماعى را در ساختن یک جامعه برین ارائه کرد.

بدون توجه به زیرساختهاى اجتماعى هر کارى کم‏فایده است اسلام در ساختن جامعه برین، نظام سیاسى، اقتصادى، اجتماعى را نیز دگرگون مى‏کند فقط نمى‏گوید: جوانان، ازدواج کنند یا عفت داشته باشند اسلام با ایجاد امکانات عمومى و رفع تبعیضهاى اقتصادى، دستور عفت هم مى‏دهد. اسلام هیچگاه بدون در نظر گرفتن یک نظام صالح سیاسى، اجتماعى، یک مجموعه اخلاقى ارائه نکرده است. از دیگرسو مکارم اخلاقى اسلام، در ارتباطات اجتماعى تبلور مى‏یابد اسلام اخلاق مردم‏گریزى و عزلت خواهانه را تجویز نمى‏کند.

7- قرآن، از مردم خواسته است تا زمین را آباد کنند.

«هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها».سوره هود، آیه 61.

«خدا شما را از زمین پدید آورد و از شما خواست تا در زمین آبادانى پدید آورید.»

آسانیها

یکى دیگر از ابعاد اعجاز قرآن، آسان‏فهمى قرآن است. قرآن شریف، کانون آسانیهاست. فهمش آسان، حفظش آسان و قوانینش آسان است در حالى که غنى‏ترین کتاب جهان است. مسأله آسان‏فهمى قرآن چهار بار در سوره قمر با تأکید ذکر شده است.

«وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ ...»*

«سوگند، ما قرآن را براى یادآورى آسان کردیم».

قرآن، یک پیام است پیام براى بیدارى، براى هوشیارى، براى حرکت، براى ایجاد حیات نوین اجتماعى و انسانى و این پیام باید آسان فهم باشد تا رشد ایجاد کند. و خروش و شور و شعور و جهش و انقلاب پدید آورد.این آسان‏گویى (نه عامیانه‏گویى نه شکسته‏گویى نه غلطگویى) از ویژگیهاى پیامبران بوده همه آنان به زبان مردم سخن مى‏گفته‏اند و مردم‏فهم حرف مى‏زده‏اند. حضرت موسى- علیه السلام- در آغاز رسالتش از خداوند مى‏خواهد که بیانش آسان گردد تا مردم، گفتارش را بفهمند و این یکى از مرزهاى بین پیامبران، و فلاسفه و روشنفکران است. پیامبران مردم‏فهم سخن مى‏گفته‏اند ولى فلاسفه و روشنفکران و گاهى ادیبان با زبانى ویژه و در برج عاج اصطلاحات و گاهى چنان سمبلیک سخن گفته‏اند. که کسى غیر از اندکى از همگنانشان نمى‏فهمد.

و اوج اعجاز قرآن شریف در این است که این آسان فهمى از اوج علمى قرآن نکاسته و آن را کتاب عوام نساخته هنوز هم‏چون اقیانوس بى‏مرزى دانشمندان را تغذیه مى‏کند.

آسان‏حفظى قرآن‏

قرآن مجید، بیشتر از هر کتابى در جهان، حافظ و از برکننده داشته و دارد.

کودکان مسلمان، از آغاز آموزش، با حفظ قرآن نستوه آشنا مى‏شوند. همه کسانى که در روند تعالیم اسلام کار کرده‏اند آسان‏حفظى قرآن شریف را تجربه کرده‏اند.

آسان‏حفظى قرآن به جهت روند آبشارآساى واژه‏ها، روانى سبک و سجع‏هاى آسان و دلنشین آن است. به انگیزه همه این لطافتهاست که آسانتر از هر نثرى یا شعرى حفظ مى‏شود. حتّى بسیارى از بى‏سوادها بسیارى از قرآن را حفظ دارند.

قوانین آسان‏

بسیارى از کیشها و مذاهب، با قوانین سخت و طاقت‏سوز، توان بدنى و روحى و اجتماعى پیروانشان را مى‏فرسایند و روند عادى زندگى مادیشان را به‏تنگنا مى‏کشانند؛ لیکن قرآن، با ارائه قوانین آسان، زیستن آسایشمند و رشدآفرین و لذّت‏بخش مادى را با شکوه معنوى آمیزش داده و انسان را در تنگناى سختیها نمى‏کشاند.

«یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ». سوره بقره، آیه 185.

«خداوند، آسانى شما را مى‏خواهد نه سختى را».

در دو آیه به طور کلى نفى حرج شده و در آیاتى چند از گروهى ویژه، نفى حرج شده بدین ترتیب:

«ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ» سوره مائده، آیه 6. «وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ» سوره حج، آیه 78.«لَیْسَ عَلَى الْأَعْمى‏ حَرَجٌ»*. «وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ»*. «وَ لا عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ»*.سوره نور، آیه 61. مفردات راغب آورده: «حرج و حراج جاى گرد آمدن چیزى است و تنگى و تنگنا نیز از آن فهمیده مى‏شود. مفردات، صفحه 112.

در چندین آیه بر این مسأله، تأکید شده است که تکلیف تا مرز توانایى مردم است. «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها». سوره انعام، آیه 152.

معجزه عددى‏

یکى از ابعاد اعجاز قرآن، شماره عدد بسیارى از واژه‏هاست. کشف تناسب و تقابل عدد واژه‏هاى قرآنى را ما وامدار نویسنده معاصر عرب آقاى «عبد الرزاق نوفل» هستیم.

من به برگزیده پاره‏اى از اعجاز عددى قرآن که دستاورد این نویسنده است اشاره مى‏کنم:

واژه، «یوم» (روز) سیصد و شصت و پنج بار در قرآن شریف آمده و هماهنگ با روزهاى سال.

واژهّ «شهر» (ماه) دوازده بار آمده به اندازه ماههاى سال.

واژه تثنیه و جمع «یوم» سى بار به کار آمده به اندازه روزهاى ماه.

واژه «اجر» (مزد) صد و هشت بار یاد شده واژه «فعل» (کار) نیز صد و هشت بار.

واژه «شدّت» (سختى) صد و دو بار در قرآن ذکر شده است.

واژه «صبر» و همخانواده‏اش نیز صد و دو بار یاد شده است.

واژه «ملائکه» و «شیاطین» هر کدام هشتاد و هشت بار در قرآن آمده است.

واژه «دنیا» و «آخرت» هر کدام صد و پانزده بار ذکر شده است.

واژه «شجر» (درخت) بیست و شش بار در قرآن آمده همین اندازه نیز واژه «نبات» (گیاه) آمده است.

واژه «حساب» بیست و نه بار یاد شده از «عدل» و «قسط» هم بیست و نه بار.

واژه «الباب» (مغزها) شانزده بار ذکر شده واژه «فواد» و «افئده» هم شانزده بار.

واژه «نفع» و «فساد» هر کدام پنجاه بار به کار آمده است.

واژه «سیئات» (کارهاى ناشایست) صد و شصت و هفت بار، واژه «صالحات» و همخانواده‏هایش نیز صد و شصت و هفت بار.

واژه «رغبت» با تمام مشتقاتش هشت بار به کار آمده، واژه «رهبت» نیز هشت بار.

از آسمانهاى هفتگانه هفت بار نام آورده شده است.

کشف اعجاز عددى در قرآن این نکته را مى‏آموزد که تمام ابعاد اعجاز قرآن، هنوز کشف نشده و چه رازها و رمزهاى بى‏کرانى که در روند زمان تجلى خواهد کرد.

یکى از رازهاى عددى قرآن، تضاعف و چند برابرى عدد برخى واژه‏هاست نسبت به برخى دیگر مثلا: واژه «مغفرت» و همخانواده‏هایش 234 بار ذکر شده است ولى جزاء 117 بار یعنى نصف واژه‏هاى مغفرت.

از ضلالت و همخانواده‏هایش 191 بار یاد شده و واژه آیات 382 بار یعنى دو برابر. واژه عسر (سختى) 12 بار و واژه یسر (آسانى) 36 بار ذکر شده یعنى سه برابر.

اخیرا کاوشهاى شگرفى به وسیله کامپیوتر، در زمینه کشف رازهاى عددى قرآن کریم، شکل گرفته است و برخى از این پژوهشها منتشر شده. تحقیقات دکتر رشاد خلیفه، دستاوردى از همین دست است. دکتر رشاد خلیفه مى‏نویسد: «رمزپیچیده‏اى که از طریق کاربرد کامپیوترهاى الکترونیکى کشف گردیده نشان مى‏دهد که تک‏تک کلمات قرآن، بلکه یکایک حروفش به نحوى که ملاحظه خواهد شد طبق سیستمى استادانه و پیچیده جاى‏گذارى شده که خارج از توانایى هر نوع قدرت انسانى است.»

به امید روزى که قرآن، کران تا کران زمین را فرا گیرد. خدا یارتان.

الحمد للّه ربّ العالمین‏