سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 91/9/24 | 6:18 عصر | نویسنده : علی اصغربامری
بررسی ریشه ها و عوامل اسراف از دیدگاه قرآن و اهل بیت(ع)




 

 

پیام مقام معظم رهبری در مورد اصلاح الگوی مصرف

رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به تأکیدی که در پیام نوروزی بر لزوم اصلاح الگوی مصرف داشته اند، افزودند: این حرکت (اصلاح الگوی مصرف)، گامی اساسی در روند پیشرفت و عدالت است چرا که بیماری اسراف، از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آسیبها و مشکلات گوناگونی بوجود آورده و آینده کشور را تهدید می کند.

ایشان، صرفه جویی را درست مصرف کردن و مصرف کارآمد و ثمر بخش خواندند و افزودند: باید اعتراف کنیم که عادتها، سنتها و روشهای غلط، زیاده روی در مصرف را به دنبال آورده و نسبت میان تولید و مصرف را، به ضرر تولید بر هم زده است، به گونه ای که یک سوم نان تولیدی و حداقل یک پنجم آب مصرفی، که با آن همه مشکلات و دشواری ها تهیه می شود عملاً به هدر می رود، متوسط مجموع انرژی مصرفی در ایران، بیش از دو برابر متوسط جهانی شده و شاخص شدت انرژی در کشور ما یعنی نسبت انرژی مصرف شده به کالای تولید شده، متاسفانه هشت برابر کشورهای پیشرفته است.

رهبر انقلاب، اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف را مسئله ای دینی و عقلی برشمردند و در بحث اسراف در سطح ملی و در سطوح مسئولیتی به شبکه های فرسوده انتقال آب و برق، مصارف بی رویه در سازمانها، سفرهای بیهوده و نگاه تجمّلی مسئولان اشاره کردند.

ایشان در جمع بندی این بخش از سخنان تأکید کردند: مقابله با اسراف و صرفه جویی صحیح، با حرف، امکان پذیر نیست و قوای مقننه و مجریه موظفند با قانونگذاری صحیح و اجرا و پیگیری قاطعانه، الگوی مصرف را از تولید تا مصرف و باز یافت اصلاح کنند.(1)

 

مقدمه

یکی از مهمترین عوامل هدایت و رستگاری جامعه، اعتدال و رعایت حدود الهی است، اسراف و خروج از اعتدال و تجاوز از حدود الهی، مانع پیشرفت و اصلاح امّت و سبب نابودی سرمایه ها و ثروت های مادی و معنوی می باشد. جامعه اسرافگرا، جامعه ای بیمار و مبتلا به بدترین مرض و فسادانگیزترین صفتی است که فرجامی به جز هلاکت و بدبختی نخواهد داشت.

بهترین راه پیشگیری از چنین بیماری مهلک و خطرناک و پاک سازی و نجات جامعه مبتلا به این مرض، تمسّک به کتاب آسمانی قرآن و اهل بیت علیهم السلام می باشد، زیرا اگر جامعه ای به توصیه های قرآن و اهل بیت علیهم السلام در کیفیت مصرف سرمایه های مادی و معنوی عمل نماید و الگوی معرفی شده از سوی این ثقلین را در استفاده از ثروت ها بکار بگیرد، هیچگاه به گناه اسراف و فساد و تباهی و ضلالت و گمراهی دچار نخواهد شد و به سعادت دنیا و آخرت نائل خواهد گشت.

ریشه اصلی تمام گرفتاری های بشر، فاصله گرفتن از دو فیض بزرگ الهی است که برای هدایت و نجات بشر به امانت گذاشته شده است.(2) اجابت دعوت این دو امانت الهی است که می تواند بشر را از تاریکی های گناه و تجاوز، رهایی بخشد(3) و مدینه فاضله را به آنها ارزانی نماید.

اکنون که پس از قرن ها سال به لطف پروردگار و تلاش، فداکاری و مجاهدت خستگی ناپذیر انبیا، اولیای الهی، امام خمینی(ره) و شهدای عزیز، زمینه تشکیل حکومت اسلامی در کشور عزیزمان فراهم شد، شایسته است تا با رهروی از رهبر معظم انقلاب، تمام افراد جامعه، هر کس به قدر توان خویش، برای تحقّق ارزش های الهی و پیشگیری از تمام مفاسد و آلودگی ها، خصوصا گناه اسراف و تجاوز از حدود الهی، تلاش نماید و با بهره گیری از فرامین نجات بخش قرآن و اهل بیت علیهم السلام در تطهیر و پاک سازی جامعه از گناه اسراف، قدمی بردارد، به ویژه در عصری که دشمنان قسم خورده مکتب رهایی بخش شیعه، که با تمام توان خویش، تلاش می کنند تا با ترویج تجمّل گرایی و مصرف گرایی، جوامع اسلامی خصوصا جامعه شیعی ایران را به سوی اسراف، مصرف گرایی سوق داده و از استفاده صحیح ثروت و نعمت های فراوان خداوند محروم نمایند و با رواج بی بند و باری و هوسرانی، جوانان ارزشمند کشورمان را به فساد و تباهی بکشند.

بر این اساس، نگارنده تصمیم گرفته است تا با توکّل به خدا و توسّل به اهل بیت علیهم السلام به قدر توان خویش با بهره گیری از معارف نورانی قرآن و سخنان گهربار اهل بیت علیهم السلام به ندای رهبر عزیز و فرزانه انقلاب، که امسال (1388) را به نام اصلاح الگوی مصرف، نام گذاری نموده، لبیک گفته و اثری را درباره موضوع بسیار مهم اسراف به جامعه اسلامی تقدیم نماید، تا شاید بتواند با این تلاش ناچیز، رضایت خداوند و خشنودی حجّت بر حقّش بقیّة الله الاعظم(عج) را فراهم نماید.

یکی از مهم ترین عوامل سعادت و رستگاری جامعه رعایت حدود الهی و پرهیز از هر گونه اسراف می باشد؛ زیرا اسراف از گناهان بزرگی است که مانع پیشرفت و اصلاح امت و سبب نابودی سرمایه ها و ثروت های مادی و معنوی می شود. جامعه اسرافگرا، جامعه ای بیمار و مبتلا به بدترین مرض و فسادانگیزترین ضعفی است که فرجامی به جز هلاکت و بدبختی نخواهد داشت. هشدار جدّی مقام معظم رهبری در سخنان نوروزی سال 1388 به آسیب ها و مشکلات گوناگون اسراف در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، همگان را موظف می کند تا برای پاکسازی خویش و جامعه اسلامی از این بلای خانمانسوز اقدام جدّی نمایند. بر این اساس نگارنده تصمیم گرفته تا با بررسی ریشه ها و عوامل اسراف با بهره گیری از آیات نورانی قرآن و سخنان اهل بیت(ع)، قدم ناچیزی را برداشته و مطالبی را در خور بضاعت خویش به جامعه اسلامی تقدیم نماید.

 

بررسی ریشه ها و عوامل اسراف

یکی از مباحث مهم درباره اسراف، شناسایی ریشه ها و عوامل اسراف می باشد، زیرا با شناخته شدن ریشه های این صفت ناپسند وخطرناک می توان راهکاری مناسب و واقعی جهت پیشگیری از مبتلا شدن افراد و جامعه به آن ارائه نموده و برای تطهیر افراد و جامعه مبتلا به اسراف، شیوه های کار سازتری را انتخاب کرد.

با توجه به گسترده بودن دامنه اسراف در مسایل اعتقادی، اخلاقی و اقتصادی، ریشه ها و عوامل اسراف از دو جهت درونی و بیرونی قابل بررسی می باشد.

 

الف: عوامل درونی

1. بی ایمانی و ضعف باورهای دینی

یکی از عوامل و ریشه های ارتکاب گناه و اسراف که در آیات قرآن به آن اشاره شده است، بی ایمانی و کفر به خداوند(4) و عالم آخرت (5)و یا ضعف ایمان و باورهای دینی می باشد، زیرا اگر انسان ایمان به خداوند داشته باشد و به این باور رسیده، که همه سرمایه و ثروت های داده شده به او، از امانت های الهی هستند و روزی فرا خواهد رسید که باید درباره تمام نعمت های داده شده پاسخگو باشد،(6) تمام سعی و تلاش خود را برای استفاده مفید و ارزشمند آن سرمایه، صرف خواهد کرد. یا به این باور، دست پیدا کرده باشد که همین ثروت در اختیار، هم می تواند سبب بهره مندی از زندگی جاودانه در آخرت و هم سبب خلود در جهنّم شود، حتما، برای استفاده صحیح از سرمایه های مادی و معنوی، برنامه ریزی خواهد کرد و از هر گونه اسراف و ولخرجی، پرهیز خواهد نمود. انسان اگر به این اعتقاد برسد، که تمام سرمایه های مادی و معنوی داده شده به او، فقط برای آزمایش الهی است(7) تا مشخص شود آیا او در مقابل این نعمت ها، شکرگزار است یا ناسپاس،(8) هیچ گاه آن را وسیله گمراهی، تکبّر و مباهات بر دیگران قرار نخواهد داد.

با بررسی خصوصیات افراد اسرافکار در جامعه معاصر، می شود فهمید که بسیاری از آنها به سبب همین عامل که قرآن مطرح نموده است (بی ایمانی یا ضعف ایمان)، مرتکب گناه اسراف می شوند.

 

2. تربیت ناصحیح

یکی از مهمترین عوامل و ریشه های اسراف، تربیت غلط و ناصحیح می باشد، افرادی که در خانواده های اسراف گر، ولخرج و لا ابالی بزرگ می شوند، طولی نخواهد کشید، که همانند خانواده، اسرافگر خواهد شد و در اثر تربیت غلط خانواده، مرتکب این عمل زشت می شود و همانند آنها رفتار خواهد کرد. زیرا به فرموده حضرت علی علیه السلام، قلب نوجوان همچون زمین خالی از هر بذری است که هر چه در آن کاشته شود، می پذیرد.(9) فرزندان اگر در همان دوران کودکی از سخنان و سیره عملی پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده، میانه روی و اعتدال در مصرف سرمایه های مادی و معنوی را یاد بگیرند، دچار اسرافگری در زندگی نخواهند شد.

البته در این مورد، نباید نقش دیگر مراکز تعلیم و تربیت فراموش گردد، زیرا اگر فرزندی در خانواده، میانه روی و پرهیز از اسراف را یاد بگیرد، ولی در دیگر مراکز تربیتی، مثل مدارس و دانشگاه ها، خلاف آن را بیاموزد و ببیند، شاید تحت تأثیر واقع شود و ناخود آگاه مرتکب اسرافکاری در مصرف سرمایه های مادی و معنوی شود.

یکی دیگر از مراکزی که نقش بسیار مهمی در تربیت جامعه دارد که هر گونه غفلت در پخش برنامه های آن، خسارت جبران ناپذیری را می تواند در هدر دادن و اسراف سرمایه های مادی و معنوی داشته باشد، رسانه ملی کشور (صدا و سیما) می باشد. این رسانه با شبکه های مختلف، همانند لبه شمشیر، هم می تواند با معرفی الگوی غلط و تبلیغات ناصحیح، جامعه را به سوی اسراف و اسرافگری سوق دهد و هم می تواند با معرفی الگوی صحیح و پخش برنامه های مؤثر، جامعه را به سوی پرهیز از اسراف و ولخرجی بکشاند.

یکی دیگر از چیزهایی که هم می تواند در سوق دادن جامعه به سوی اسرافگری و تربیت ناصحیح افراد، نقش داشته باشد، و هم در سوق دادن جامعه به سمت دوری از اسراف گری، رسانه های مطبوعاتی و سایت های اینترنتی می باشد. در جامعه معاصر با پیشرفت علم و فناآوری و ارتباطات، بسیاری از افراد جامعه از این امکانات پیشرفته استفاده می کنند. اگر دست اندرکاران و مسئولین مربوطه در اطلاع رسانی و پخش برنامه های خویش، هر گونه اسراف واسرافگری را دامن بزنند مسلما، مخاطبان آنها تحت تأثیر قرار خواهند گرفت و طولی نخواهد کشید که این مرض خانمان سوز، سرمایه های فراوانی از ملت را نابود خواهد کرد.

 

 

3. احساس بی نیازی و غنا

یکی دیگر از زمینه ها و عوامل اسراف و طغیان که در قرآن به آن اشاره شده است، احساس غنا و بی نیازی کردن است کَلاّ اِنَّ الاِنسانَ لَیَطغی اَن رَءاهُ استَغنی(10)واِذا مَسَّ الاِنسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنبِهِ اَو قاعِدًا اَو قائما فَلَمّا کَشَفنا عَنهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَاَن لَم یَدعُنا اِلی ضُرٍّ مَسَّهُ کَذلِکَ زُیِّنَ لِلمُسرِفینَ ما کانوا یَعمَلون(11) هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمیم مَنّاعٍ لِلخَیرِ مُعتَدٍ اَثیم اَن کانَ ذا مالٍ وبَنین(12) ثروت فراوان و غرق شدن در مادیات و رفاه، اگر همراه با ایمان و اعتقاد به خداوند و مالکیت خداوند نباشد، سبب ایجاد روحیه سرمایه داری و بی نیازی و سقوط اخلاقی خواهد شد، چنین انسان هایی با طغیان گری، تجاوز از حدود الهی، حیف و میل، تضییع اموال و اسراف کاری و ولخرجی، زمینه هلاکت و نابودی خویش را فراهم می کنند ...واَهلَکنَا المُسرِفین(13) در منطق اسلام، سرمایه و اموال، اگر سبب فراهم آوردن سعادت زندگی آخرتی و رفع مشکلات دنیوی شود، و الگوی تعیین شده از سوی خداوند در مصرف آن، رعایت گردد و حق و حقوق صاحبان حق، مثل نیازمندان، یتیمان از آن ثروت، پرداخت شود، چنین سرمایه و ثروتی دارای ارزش است. اما اگر ثروتی زمینه فراهم شدن ارتکاب گناه، مثل اسراف، تکبّر، فخر فروشی، گردد، هیچ ارزشی ندارد.

امام صادق علیه السلام با قرائت آیه وکُلوا واشرَبوا ولا تُسرِفوا اِنَّهُ لایُحِبُّ المُسرِفین فرمودند: المال مال الله یضعه عند الرجل ودائع و جوّز لهم ان یاکلوا قصدا و یلبسوا قصدا و ینکحوا قصدا و یرکبوا قصد(14)

مال و ثروت متعلق به خداست و به عنوان ودیعه و امانت در اختیار مردم قرار داده و برای آنها مجاز شمرده با رعایت میانه روی بخورند، بپوشند ازدواج کنند و مرکب تهیه کنند.

آن حضرت در روایتی دیگر فرمود: لاخیر فیمن لایحبّ جمع المال من حلال یکفّ به وجهه و یقضی به دینه و یصل به رحمه (15) در کسی که گردآوری ثروت را برای حفظ آبرو، ادای قرض و دستگیری از خویشاوندان دوست ندارد خیری نیست.

 

4. جهل و نا آگاهی

جهل به آثار منفی و زیانبار گوناگون اسراف و بی اطلاعی از فرجام آن، یکی از ریشه های اسراف می باشد، زیرا اگر فرد اسرافکار بداند، اسراف گری ایشان، سبب ضررهای فردی و اجتماعی برای او و خانواده و نسل و ذریه اش و دیگر افراد جامعه می شود، تلاش می کند تا از این عمل خطرناک، پرهیز نماید. یا اگر بداند، اسراف در عالم قیامت، موجب عذاب های غیر قابل تحمّل و محرومیت از رحمت و لطف پروردگار و شفعای قیامت می شود، سعی می کند تا با این کار، زندگی آخرتی خود را به نابودی نکشاند.

قرآن مجید، جهل و نادانی را یکی از ریشه های اسراف گری قوم لوط بر شمرده است.(16)

آنها با اسراف و تجاوز از حدود الهی در مسایل اخلاقی، گرفتار عذاب الهی شدند.

از منظر اهل بیت نیز، جهل و نا آگاهی به عنوان یکی از عوامل اسراف معرفی شده است.

حضرت علی علیه السلام فرمود: لاتری الجاهل الا مفرطا او مفرّط(17) نمی بینی جاهل را، مگر اینکه تندرو یا کندرو است.

 

امام صادق علیه السلام در بیان سپاه عقل و جهل، هفتاد و پنج صفت زشت را برای سپاه جهل ذکر کرده است، که در مورد یکی از آن موارد، فرمود: القصد و ضدّه العدوان(18) یکی از سربازان عقل، میانه روی و ضد آن تجاوز از حد می باشد.

در بعضی از آیات و روایات، جهل و نادانی ریشه همه زشتی ها و گناهان مطرح شده است. ... یَعمَلونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ...(19)اَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنکُم سوءًا بِجَهالَةٍ...(20) قالَ رَبِّ السِّجنُ اَحَبُّ اِلَیَّ مِمّا یَدعونَنی اِلَیهِ واِلاّ تَصرِف عَنّی کَیدَهُنَّ اَصبُ اِلَیهِنَّ واَکُن مِنَ الجاهِلین(21) لِلَّذینَ عَمِلوا السّوءَ بِجَهالَةٍ...(22) حضرت علی علیه السلام فرمود: الجهل معدن الشر(23) جهل و نادانی، منبع و ریشه هر بدی است.

 

5. کمبود شخصیت

کمبود شخصیت یکی از عوامل اسرافکاری می باشد، بعضی از اسرافگران که به دلائل گوناگون در دوران زندگی دچار سرخوردگی و کمبود شخصیت شده اند، پس از دستیابی به سرمایه و قدرت، برای جبران آن سرخوردگی ها و حقارت ها دست به اسراف کاری و ولخرجی می زنند تا خود را مطرح نموده تا به این وسیله مورد ستایش و تمجید از سوی اطرافیان واقع گردند.

در حدیثی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کسی که ساختمان را از روی ریا و سمعه (شنواندن به مردم، کارهایی را که مایه کسب جاه است) بسازد در قیامت به آتش دوزخ افکنده خواهد شد.

شخصی از آن حضرت پرسید: چگونه بنایی با این وصف ساخته می شود؟ حضرت فرمود: بدین صورت که برای بزرگی فروختن بر همسایگان و فخر فروشی بر برادران دینی اش بیش از حدّ لازم برای خود ساختمان بسازد.(24)

 

6. تقلید کور کورانه و چشم و هم چشمی

با توجه به این که، اسراف و تجاوز از حدود الهی یکی از مصادیق روشن گناه است، آن هم گناه کبیره ای است که خداوند، مرتکبان آن را به آتش دوزخ تهدید نموده است، ... واَنَّ المُسرِفینَ هُم اَصحابُ النّار(25) یکی از عوامل ارتکاب گناه و اعمال زشت، که در قرآن به آن پرداخته شده است، تقلید کور کورانه و چشم و هم چشمی می باشد. واِذا فَعَلوا فاحِشَةً قالوا وجَدنا عَلَیها ءاباءَنا...(26) وکَذلِکَ ما اَرسَلنا مِن قَبلِکَ فی قَریَةٍ مِن نَذیرٍ اِلاّ قالَ مُترَفوها اِنّا وجَدنا ءاباءَنا عَلی اُمَّةٍ واِنّا عَلی ءاثارِهِم مُقتَدون(27)ثَمَّ بَعَثنا مِن بَعدِهِم موسی و هارونَ اِلی فِرعَونَ ومَلاَءِهِ بِآیاتِنا فاستَکبَروا وکانوا قَوماً مُجرِمین قالوا اَجِئتَنا لِتَلفِتَنا عَمّا وجَدنا عَلَیهِ ءاباءَنا وتَکونَ لَکُمَا الکِبرِیاءُ فِی الاَرضِ وما نَحنُ لَکُما بِمُؤمِنین(28)وجوَزنا بِبَنی اِسرءیلَ البَحرَ فَاَتَوا عَلی قَومٍ یَعکُفونَ عَلی اَصنامٍ لَهُم قالوا یاموسَی اجعَل لَنا اِلهاً کَما لَهُم ءالِهَةٌ قالَ اِنَّکُم قَومٌ تَجهَلون اِنَّ هؤُلاءِ مُتَبَّرٌ ما هُم فیهِ وباطِلٌ ما کانوا یَعمَلون(29)قالَ نوحٌ رَبِّ اِنَّهُم عَصَونی واتَّبَعوا مَن لَم یَزِدهُ مالُهُ وولَدُهُ اِلاّ خَسار(30)یاَیُّهَا النّاسُ کُلوامِمّا فِی الاَرضِ حَلالاً طَیِّبًا ولا تَتَّبِعوا خُطُوتِ الشَّیطانِ اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبین واِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعوا ما اَنزَلَ اللّهُ قالوا بَل نَتَّبِعُ ما اَلفَینا عَلَیهِ ءاباءَنا اَولَو کانَ ءاباؤُهُم لایَعقِلونَ شَیئاً ولا یَهتَدون(31)

در عصر حاضر و جامعه امروزی، نیز با بررسی رفتارهای اسراف گران ، مشخّص می شود که تقلید از دیگران و چشم هم چشمی، آن چنان آنها را در گرداب عمل زشت اسراف، قرار داده است که گاهاً این عمل آنان، مشکلات فراوانی را هم برای خودشان و هم برای جامعه به بار آورده است. به عنوان نمونه، چشم هم چشمی در برگزاری مراسم جشن عروسی، ولیمه سفرهای زیارتی ،تعیین مهریه، تهیه جهیزیه، تهیه اتومبیل های شخصی، تزیین خانه های مسکونی و دیگر موارد، آن چنان جامعه را به چالش کشاند و سبب بروز خسارت های جبران ناپذیری در عرصه های گوناگون اخلاقی، فرهنگی شده است که رهبر معظم انقلاب را وادار به هشدار جامعه اسلامی نموده است.

 

7. وسواس

یکی از عوامل اسراف و زیاده روی، وسواسی می باشد که متأسفانه گاهی افراد متدین و مذهبی نیز به آن مبتلا می شوند، این افراد با این که می دانند اسراف حرام است اما با وسوسه نفس، ناخواسته مرتکب اسراف می شوند. این صفت زشت یک بیماری روانی است که ریشه آن از القائات شیطان و نفس امّار می باشد که اگر درمان نشود، سبب هدر رفتن عمر، فرسوده شدن اعصاب، مخالفت با احکام دین و نابودی سرمایه های مادی می شود.

در منطق اهل بیت علیهم السلام وسواسی به عنوان یک فکر و کار شیطانی معرفی شده و شدیداً مورد نهی قرار گرفته است.

پیامبر اکرم (ص) از جایی عبور می کردند، با سعد برخورد کردند که در حال وضو گرفتن بود، حضرت فرمود: ای سعد اسراف نکن، سعد پرسید ای رسول خدا آیا در وضو هم اسراف است، حضرت فرمود: آری، اگر چه در کنار نهر جاری باشی(32)

عبدالله بن سنان گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم، شخصی است دچار وسواسی در وضو و نماز می باشد او مرد عاقلی است. اما مبتلا به این بیماری روانی است، حضرت فرمودند: چه عقلی برای اوست او از شیطان پیروی می کند. عرض کردم: چگونه؟ امام فرمود: از او بپرس این فکر او از کدام ناحیه می آید، او پاسخ خواهد داد، از ناحیه شیطان.(33)

 

ب: عوامل بیرونی

1. قوانین غیر کارشناسی شده

قوانین و دستورالعمل های ناصحیح یکی از عوامل اسراف و زیاده روی و هدر رفتن سرمایه ها و ثروت های مادی و معنوی می باشد. به عنوان مثال، اگر قانونی از سوی قانون گذار تصویب و یا دستور العملی از سوی مدیران صادر شود که فلان مقدار سرمایه ملی، مثل نفت و بنزین در اختیار فلان گروه قرار گیرد با این که آن گروه یا قشر خاص می تواند با مقدار کمتر از مقدار تصویب شده، نیاز خود را بر آورده کند، اما چون بیش از نیاز در اختیار دارد آن را به هر صورتی که هست مصرف می کند که در نتیجه، سرمایه زیادی در این بین، اسراف شده است و علت اصلی در این گونه اسراف ها جز وضع قانون غیر کارشناسی شده، چیز دیگری نیست.

 

2. عادت ها و سنّت های غلط

یکی دیگر از عواملی که سبب اسراف، ولخرجی و زیاده روی در جامعه می شود، وجود عادت ها و سنّت های غلط و غیر عقلایی است (34) گاهی اوقات به سبب آنکه، جامعه ای می خواهد به آن عادت و سنّت غلط خود عمل کند، سرمایه های فراوانی را هزینه می کند که هیچ فایده عقلایی در آن وجود ندارد و جز نابودی و هدر دادن سرمایه، چیز دیگری را به دنبال نخواهد داشت، خصوصا اگر جامعه ای معتاد به عادت غلطی گردد، برای اصلاح آن عادت، باید هزینه های سنگینی پرداخت کرد، زیرا به قول حضرت علی علیه السلام: برگرداندن شخصی از عادتش مانند معجزه(ناشدنی) است.(35)

در جامعه معاصر به افرادی که در بعضی از چیزها مثل ولیمه عروسی، سفرهای زیارتی، تولد فرزندان ،بیش از حد ولخرجی و زیاده روی می کنند، تذکر داده می شود که چرا این قدر اسراف و زیاده روی می کنید، جواب می دهند، سنّت و عادت، اجازه نمی دهد، کمتر از این هزینه کنیم. با این که در همین جامعه، انسان های زیادی هستند که زیر خط فقر زندگی می کنند و محتاج به نان شبشان هستند.

 

3. واگذاری مدیریت به افراد غیر متخصص

یکی از عوامل و زمینه های اسراف، واگذاری مسئولیت های سرمایه و اموال چه شخصی و چه عمومی به افرادی است که شایستگی لازم برای اداره اموال را دارا نیستند.

خداوند در قرآن، از سپردن اموال به افراد سفیه و سپردن اموال یتیمان به آنها قبل از رسیدن به سن رشد عقلی، نهی فرموده است (36) و آگاهی، تخصص و امانتداری را شرط سپردن مدیریت بر سرمایه و اموال عمومی، مطرح نموده است.(37) و در یک توصیه همگانی فرمود: امانت را به اهلش واگذار کنید.(38) سرمایه های جامعه و اموال عمومی از امانت هایی هستند که اگر به افراد ناشایسته واگذار شود با تصمیمات غیر کارشناسانه، زمینه اسراف اموال را فراهم خواهند نمود که این امر، سبب وارد شدن خسارت های جبران ناپذیری به ثروت های ملی خواهد شد. مسئولین مربوطه

اگر از تعهد و امانتداری لازم برخوردار نبوده و انسان های ریاست طلب و تجمل گرا باشند، به هیچ وجه حاضر به پرهیز از ریخت و پاش های آن چنانی در مجموعه مسئولیتی خود نخواهند شد و وجود چنین افرادی خصوصا در پست های کلیدی جامعه سبب می شود تا زیاده روی و ولخرجی در زیر مجموعه آنها نیز سرایت کند و سرمایه های ملت به هدر رود.

 

4. عرضه ناصحیح سرمایه ها

یکی از عوامل اسراف و هدر رفتن سرمایه ها، عرضه ناصحیح ثروت های ملی می باشد به عنوان مثال، یکی از علت های هدر رفتن نان در جامعه، عرضه نامرغوب آن می باشد که موجب می شود، افراد آن را به دور ریخته یا برای خوراکی حیوانات استفاده نمایند. عرضه ناصحیح این نعمت الهی در کشور، در حدی است که خرید و فروش نان زاید و خشکیده، شغل افراد زیادی گردیده است، انسان هایی که می توانند بجای این شغل، نقش بسیار مهمّی را در عرصه تولید و صنعت داشته باشند. اما عدم نظارت قاطع بر عرضه سرمایه های ملی سبب شده است هم سرمایه های فراوانی که برای به دست آوردن آن زحمت های طاقت فرسایی کشیده شده و میلیاردها ریال یارانه پرداخت گردید، به هدر رود و هم از سرمایه های ارزشمند انسانی، استفاده صحیح صورت نگیرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

5. سنّتی بودن شیوه های مصرف

یکی دیگر از عوامل اسراف و هدر رفتن سرمایه ها، قدیمی بودن شیوه های مصرف سرمایه های ملی و استفاده نکردن از سیستم های پیش رفته می باشد. به عنوان مثال، آبیاری مزارع با شیوه سنّتی به جای شیوه قطره ای هم سبب هدر رفتن مقدار زیادی از آب شده و هم به کیفیت محصولات کشاورزی آسیب جدّی وارد می کند با استفاده از ابزار و آلات شبکه آب رسانی قدیمی به جای ابزارهای پیشرفته، خصوصا در اماکن عمومی می تواند سبب هدر رفتن مقدار زیادی از این نعمت خدا دادی شود.

 

6. فرسوده بودن شبکه های انتقال انرژی

یکی از عوامل به هدر رفتن سرمایه های ملی و انرژی هایی هم چون آب، گاز و برق، فرسوده بودن شبکه های انتقال می باشد. (39) در بعضی از شهرها به جهت فرسوده بودن شبکه آب رسانی و ترکیدگی لوله های انتقال آب، مشاهده می شود آن قدر این مایه حیات به هدر رفته که تمام خیابان های اطراف را آب گرفته است و اگر محاسبه دقیق صورت گیرد مشخص می شود اگر تمام اهالی آن شهر در مصرف آب زیاده روی می کردند به این اندازه آب هدر نمی رفت.

 

7. ارزان بودن بهای انرژی و سرمایه های ملی

یکی دیگر از علت های اسراف، زیاده روی و استفاده ناصحیح، پایین بودن بها و قیمت ثروت ها و سرمایه های ملی است، اکثر انسان ها برای سرمایه هایی که ارزان بدست می آورند،

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارزش آن چنانی قائل نیستند و به هر صورت دلخواهی آن را مصرف می کنند.

اما اگر برای آن سرمایه، بهای بیشتری پرداخت کنند به سادگی حاضر نیستند در مصرف آن زیاده روی و ولخرجی کنند. به عنوان مثال، نان در جامعه فعلی، به جهت پرداخت یارانه دولتی به قیمت ارزان در اختیار افراد قرار می گیرد و همین امر، باعث شده تا بیش از یک پنجم این برکت الهی به هدر رود(40) و مقداری زیادی از آن، خوراک دام و دیگر حیوانات گردد.

 

8. ترک نهی از منکر

یکی از عوامل مهمّ اسراف، ترک نهی از منکر می باشد. زیرا هر گناه و فسادی که در جامعه انجام می گیرد، اگر به موقع جلوی آن گرفته نشود، تدریجا از قباحت و زشتی آن فساد کاسته می شود، در حدی که کسی، انجام آن را زشت نمی داند و در نتیجه، انجام آن منکر، جنبه عمومی پیدا می کند، وقتی چنین شد، تطهیر چنین جامعه از آن فساد، بسیار سخت است. بر همین اساس، خداوند افرادی را که نسبت به انجام گناه در جامعه بی تفاوت هستند و نهی از منکر نمی کنند آنها را سرزنش نموده(41) و آنان را مورد لعن قرار داده است.(42)

با توجه به این که نهی عملی اسراف، از مسئولیت های حکومت می باشد، ترک این مسئولیت یا ضعف در انجام این مسئولیت می تواند، سبب قوی تر شدن اسرافگران در هدر دادن سرمایه های مملکت شود. به عنوان مثال، اگر مسئولین با افرادی که سرمایه های ملی مثل آب، گاز، برق، نفت، بنزین، جنگل ها را هدر می دهند و به تذکّر افراد اعتنایی نمی کنند، برخورد قانونی نکنند یا ضعیف برخورد کنند، طولی نخواهد کشید که خسارت جبران ناپذیری به ثروت های ملی وارد خواهد شد.

در پایان لازم به ذکر است که ریشه ها و عوامل اسراف منحصر به موارد ذکر شده نخواهد بود، بلکه شاید از نظر مخاطبان، موارد دیگری قابل طرح باشد که امیدواریم همه دلسوزان و فرهیختگان با پیگیری این مباحث در ارتقای شناخت و آگاهی جامعه نسبت به ریشه ها، آسیب ها و راه های پیشگیری از اسراف، گام های مؤثری بردارند تا ان شاءالله شاهد تطهیر جامعه اسلامی از هر گونه آلودگی اسراف و تجاوز از حدود الهی باشیم.

 

پی نوشت ها:

1. سایت رهبری، سخنان ایام نوروزی سال 1388.

2. قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم: انی تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتی اهل بیتی، ما ان تمسّکتم بهما لن تضل ابد بحارالانوار، ج 23، ص 108، الکافی، ج 2، ص 417.

3. یا ایّها الّذین آمنوا استجیبوا للّه و للرّسول اذا دعاکم لما یحییکم انّ اللّه یحول بین المرء و قبله و انه الیه تحشرون. سوره انفال، آیه 24؛ سوره ابراهیم آیه 1.

4. سوره آل عمران، آیه 178.

5. سوره انعام، آیه 113؛ سوره قیامت، 3 تا 6؛ سوره مدثر، 40 و 41 و 42 و 46.

6. سوره تکاثر، آیه 8.

7. سوره آل عمران، آیه 186؛ سوره مائده، آیه 48؛ سوره انفال، آیه 27 و 28 ؛ سوره طه، آیه 131.

8. سوره نمل، آیه 40.

9. نهج البلاغه، نامه 31.

10. سوره علق، آیه 6 و 7.

11. سوره یونس، آیه 12.

12. سوره قلم،آیه 11 و 12 و 14.

13. سوره انبیاء، آیه 9.

14. بحارالانوار، ج 103، ص 16.

15. وسائل الشیعه، ج 12، ص 19.

16. سوره نمل، آیه 55.

17. نهج البلاغه، حکمت 70.

18. الکافی، ج 1، ص 62.

19. سوره نساء، آیه 17.

20. سوره انعام، آیه 54.

21. سوره یوسف، آیه 33.

22. سوره نحل، آیه 119.

23. غررالحکم، ج 1، ص 24.

24. وسایل الشیعه، ج 3، ص 588.

25. سوره غافر، آیه 43.

26. سوره اعراف، آیه 28.

27. سوره زخرف، آیه 23.

28. سوره یونس، آیه 75 و 78.

29. سوره اعراف، آیه 138 و 139.

30. سوره نوح، آیه 21.

31. سوره بقره، آیه 168 و 170.

32. تفسیر صافی، ج 3، ص 187.

33. الکافی، ج 1، ص 37، ح 1.

34. از پیام مقام معظم رهبری نوروز 1388.

35. بحارالانوار، ج 17، ص 217.

36. سوره نساء، آیه 5؛ سوره انعام، آیه 152؛ سوره اسراء، آیه 34.

37. سوره یوسف، آیه 55.

38. سوره نساء، آیه 58.

39. سایت رهبری از پیام های نوروزی مقام رهبری، سال 1388.

40. همان.

41. سوره مائده، آیه 63؛ سوره هود، آیه 116.

41. سوره مائده، آیه 77 و 78.