اینقدر قسم نخور!
سوگند یاد کردن (قسم خوردن) مسئله ایست که بسیاری از ما بدون در نظر گرفتن جایگاه آن سر هر چیز ریز و درشتی قسم ها غلیظی میخوریم و آنی هم به آن پایبند نیستیم و چه بسیار افرادی که همه چیز را رها میکنند و برای هر امر لغو بیهوده ای نام با عظمت خداوند را به عنوان قسم به میان می آورند آنهم نه در مسائل حیاتی و با اهمیت بلکه همچون تکیه کلام و یا عادت به راحتی در هر صحبتی چندین بار بدون ضرورت و اقتضای کلام “سوگند به خداوند” را به زبان می آورند. قرآن کریم مردم را از این امر باز میدارد .
«وَ لا تجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضةً لاَیْمَنِکمْ أَن تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصلِحُوا بَینَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سمِیعٌ عَلِیمٌ»1 ؛ خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهید! و براى اینکه نیکى کنید، و تقوا پیشه سازید، و در میان مردم اصلاح کنید (سوگند یاد ننمایید)! و خداوند شنوا و داناست .
«لا یُؤَاخِذُکمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فى أَیْمَنِکمْ وَ لَکن یُؤَاخِذُکم بمَا کسبَت قُلُوبُکمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ»2 ؛ خداوند شما را به خاطر سوگندهایى که بدون توجه یاد مى کنید، مؤ اخذه نخواهد کرد، اما به آنچه دل هاى شما کسب کرده ، (و سوگندهایى که از روى اراده و اختیار، یاد مى کنید،) مؤ اخذه مى کند. و خداوند، آمرزنده و بردبار است .
تا مى توانید سوگند نخورید :
در نخستین آیه مى فرماید: خدا را در معرض سوگندهاى خود براى ترک نیکى و تقوا و اصلاح در میان مردم قرار ندهید و (بدانید) خدا شنوا و دانا است
و عرضه کردن به معنى در معرض قرار گرفتن چیزى است ، مثلا جنسى را که به بازار براى فروش مى برند و در معرض معامله قرار مى دهند، عرضه مى نامند، گاهى به موانع نیز، عرضه اطلاق مى شود، زیرا در معرض انسان و بر سر راه او قرار دارد.
بعضى نیز گفته اند: منظور این است که حتى براى کارهاى نیک ، اعم از کوچک و بزرگ ، قسم یاد نکنید، و نام خدا را کوچک ننمایید، و به این ترتیب سوگند یاد کردن جز در مواردى که هدف مهمى در کار باشد عمل نامطلوب است این موضوع در احادیث زیادى نیز به چشم مى خورد، از جمله اینکه در حدیثى امام صادق (علیه السلام ) مى فرماید: و لا تحلفوا بالله صادقین و لا کاذبین فان الله سبحانه یقول و لا تجعلوا الله عرضة لایمانکم ؛ هیچ گاه سوگند به خدا یاد نکنید چه راستگو باشید، چه دروغگو، زیرا خداوند سبحان مى فرماید: خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهید.
سوگند یاد کردن در کارهاى خوب عملى پسندیده نیست تا چه رسد به اینکه کسى سوگند یاد کند کارهاى خوب را ترک کند.
در آیه بعد براى تکمیل این مطلب که قسم نباید مانع کار خیر شود مى فرماید: خداوند شما را به خاطر سوگندهائى که بدون توجه یاد مى کنید مؤ اخذه نخواهد کرد.
قسم هایى که به نام خدا باشد، و موضوع آن کار خوب یا لااقل کار مباحى است ، وفا کردن به آن واجب است ، و اگر کسى با آن مخالفت کند کفاره دارد.اما به آنچه دل هاى شما کسب کرده (و سوگندهائى که از روى اراده و اختیار یاد مى کنید) مؤ اخذه مى کند و خداوند آمرزنده و داراى حلم است .
در این آیه خداوند به دو نوع سوگند اشاره کرده است ، نوع اول قسم هاى لغو است که هیچ گونه اثرى ندارد و نباید به آن اعتنا کرد، این نوع قسم ها آنهائى است که مردم بدون توجه ، تکیه کلام خود قرار مى دهند و به آن عادت کرده اند و در هر کارى لا و الله (نه به خدا قسم …) یا بلى و الله (آرى به خدا سوگند…) مى گویند، این نوع قسم ها را قسم لغو مینامند.
زیرا لغو در لغت به تمام کارها و سخنانى گفته مى شود که داراى هدف مشخصى نیست ، یا از روى اراده و تصمیم سر نمى زند.
بنابراین سوگندهائى که انسان در حال غضب (در صورتى که غضب سبب بیرون رفتن از حال عادى شود) یاد مى کند، جزء قسم هاى لغو است و طبق آیه فوق ، خداوند مواخذه اى بر این گونه قسم ها نمى کند و نباید به آن ترتیب اثر داد (هر چند انسان باید خود را چنان تربیت کند که این گونه سوگندها را نیز کنار بگذارد)، به هر حال این گونه قسم ها واجب العمل نیست و مخالفت آن کفاره ندارد. زیرا از روى اراده و تصمیم نیست . و این گویای لطف بی منتهای خداوند کریم به ما بندگان حقیر میباشد نباید سوء استفاده بکنیم و یادمان باشد که نهی شده ایم نه اینکه چون مؤاخذه نمیشویم بی مهابا بنای سوگند خوردن را بگذاریم .
نوع دوم سوگندهائى است که از روى اراده و تصمیم انجام مى گیرد و به تعبیر قرآن قلب انسان آن را کسب مى کند، این گونه قسم معتبر است و باید به آن پایبند بود، و مخالفت با آن ، هم گناه دارد، و هم موجب کفاره مى شود این همان است خداوند در موردش چنین می فرماید
«اَ یُؤَاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَـکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَیْمَانَ فَکَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاکِینَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلاَثَةِ أَیَّامٍ ذَلِکَ کَفَّارَةُ أَیْمَانِکُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَیْمَانَکُمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»3 ؛ خدا شما را به سوگندهاى بیهودهتان مؤاخذه نمىکند، ولى به سوگندهایى که [از روى اراده] مىخورید [و مىشکنید] شما را مؤاخذه مىکند. و کفّارهاش خوراک دادن به ده بینواست- از غذاهاى متوسّطى که به کسان خود مىخورانید- یا پوشانیدن آنان یا آزاد کردن بندهاى. و کسى که [هیچ یک از اینها را] نیابد [باید] سه روز روزه بدارد. این است کفاره سوگندهاى شما وقتى که سوگند خوردید. و سوگندهاى خود را پاس دارید. این گونه خداوند آیات خود را براى شما بیان مىکند، باشد که سپاسگزارى کنید.
سوگندهاى بى اعتبار
قسم یاد کردن از نظر اسلام کار خوبى نیست ، ولى در عین حال حرام نمى باشد، و اگر به خاطر هدف هاى مهم تربیتى و اجتماعى و اصلاحى انجام گیرد ممکن است واجب یا مستحب گردد، ولى با این حال یک سلسله از سوگندهاست که از نظر اسلام به کلى بى اعتبار است ، از جمله :
1 – سوگندهائى که به غیر نام خدا باشد، حتى قسم خوردن به نام پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) و ائمه هدى (علیهمالسلام ) واجب العمل نیست ، یعنى اگر کسى به غیر نام خدا قسم یاد کند ملزم به انجام آن نمى باشد و مخالفت آن کفاره ندارد.
سوگند یاد کردن در کارهاى خوب عملى پسندیده نیست تا چه رسد به اینکه کسى سوگند یاد کند کارهاى خوب را ترک کند
2 – سوگندهائى که براى انجام کار حرام یا مکروه ، یا ترک واجب و مستحب باشد آن هم اعتبارى ندارد، مثل اینکه کسى سوگند یاد کند که دین خود را نپردازد یا با بستگان خویش ترک رابطه کند، یا از آشتی ایجاد کردن میان مردم خود دارى نماید همان گونه که کرارا دیده شده ، بعضى از اشخاص به سبب خاطره بدى که از یک میانجیگری پیدا مى کنند قسم یاد مى کنند که هرگز سراغ چنین کارى نروند، به این گونه سوگندها نباید اعتنا کرد، هر چند با نام خدا باشد و یکى از تفسیرهاى «لا یواخذکم الله باللغو فى ایمانکم» همین است ، ولى قسم هایى که به نام خدا باشد، و موضوع آن کار خوب یا لااقل کار مباحى است ، وفا کردن به آن واجب است ، و اگر کسى با آن مخالفت کند کفاره دارد.
کفاره آن اطعام ده مسکین یا لباس پوشاندن بر ده نفر نیازمند و یا آزاد کردن یک برده است (که در ترجمه آیه شریفه آمد) و اکنون که برده وجود ندارد باید یکى از دو کار اول را انجام داد.
منبع : تفسیر نمونه جلد 9
فرآوری : محمدی – گروه دین و اندیشه تبیان
1- سوره بقره آیه 224?
2- سوره بقره آیه 225?
3- سوره مائده آیه 89?
.: Weblog Themes By Pichak :.