بسم رب الشهداوالصدیقین
فداکردن دنیا برای دین
از نوع انتخابی که انسان بر سر دو راهیها انجام میدهد، میزان اهتمام او به امور به دست میآید. بعضیها برای تأمین دنیا، از دین مایه میگذارند و دین را خرج دنیایشان میکنند. بعضی هم حاضر نیستند برای رسیدن به دنیا، ذرّهای به دینشان آسیب بزنند. پس، فداکردن دنیا برای دین، یکی دیگر از شاخصههای دینداری است. امام در نامهای به یکی از کارگزاران حکومتی، از سوء استفادههای مالی او در خصوص بیتالمال انتقاد کرده، میفرماید:
«لَا تُصْلِحْ دُنْیَاکَ بِمَحْقِ دِینِکَ فَتَکُونَ مِنَ الْأخْسَرِینَ أعْمَالًا؛630 با نابودکردن دینت، دنیای خودت را آباد مکن که از زیانکارترین افراد خواهی بود.»
630. نهج البلاغه، نامه 43.
بدتر از این، جایی است که کسی دین خود را فدای دنیای دیگران کند؛ مثل عمروعاص که به نفع معاویه دینفروشی میکرد. حضرت در نامهای خطاب به او مینویسد:
«فَإِنَّکَ قَدْ جَعَلْتَ دِینَکَ تَبَعاً لِدُنْیَا امْرِئٍ ظَاهِرٍ غَیُّهُ...؛631 دین خودت را تابع دنیای کسی کردهای که گمراهیاش آشکار، بیپرده و بیآبروست... (یعنی معاویه).»
در پاسخ به درخواستهای ناحق برادرش عقیل از بیتالمال، در خطبهای فرمود: برادرم پنداشته که دینم را به او میفروشم و تسلیم خواستهاش میشوم و از روش عادلانهام عدول میکنم؛ «فَظَنَ أنِّی أبِیعُهُ دِینِی وَأتَّبِعُ قِیَادَهُ مُفَارِقاً طَرِیقَتِی.»632 سپس حضرت آهن گداخته را به دست عقیل نزدیک میکند و بیان میدارد که اگر اقالیم هفتگانه را به من بدهند تا برگی را از دهان ملخی بگیرم، چنین نخواهم کرد.
همچنین در نامهای در اعتراض به خیانت مالی یکی از والیان، نوشته است:
«تَعْمُرُ دُنْیَاکَ بِخَرَابِ آخِرَتِکَ وَتَصِلُ عَشِیرَتَکَ بِقَطِیعَةِ دِینِکَ؛633 دنیای خود را به بهای خرابکردن آخرتت، آباد میکنی و با بریدن از دینت، به بستگانت میرسی.»
سخنان حضرت در این مورد، بسیار است؛ چرا که گرفتار کسانی بود که برای رسیدن به دنیا، دین خود را حراج میکردند.634
631. همان، نامه 39.
632. همان، خطبه 224.
633. مجلسی، بحارالأنوار، ج33، ص 506.
634. نهج البلاغه، حکمت 228.
.: Weblog Themes By Pichak :.