بسم رب الشهداوالصدیقین
ابلیس هم عاشورا گریه کرد . . .
پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند:
عصر عاشورای سال 61 هجری ، شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان، به سر و صورت می زند و می گرید.
گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟
گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند.
گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟
گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود هرکس به نحوی خود را در دستگاه امام حسین علیه السلام جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد.
همه گویند چرا لهجه تو لحن غم است
گفتم از بس که دلم
مست و خراب حرم است...
باز گفتند چرا زیر لبت میخندی؟
گفتم از شوق رسیدن چه بگویم که کم است
?? رَبّنا آتنا کربلآ??
??منبع:
داستانهای روح افزا صفحه 127
.: Weblog Themes By Pichak :.