سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : سه شنبه 92/4/18 | 5:57 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

راهکارهای مقابله باتهاجم فرهنگی

1. بسیج همگانی اصلی‏ترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی

وظیفه ما در برابر این خطرات چیست؟ مسلماً در برابر این خطرات کسانی هستند که باید پیش از همه این مسئولیت را بپذیرند و بیشتر تلاش نمایند. ولی تجربه نشان داده است که اگر مشکلات اجتماعی بر دوش یک گروه خاص یا یک قشر خاص باشد هیچگاه این مشکلات حل نخواهد شد. به عنوان نمونه، عراق به ایران حمله کرد، چه کسی باید در برابر لشکر عراق مقاومت می‏کرد؟ بدیهی است که در درجه اول این کار وظیفه ارتش ایران است. اما آیا ارتش ایران به تنهایی جواب جنگ را داد؟ آمریکا کشور ما را محاصره اقتصادی کرد، چه کسی باید بیشتر تلاش می‏کرد تا این توطئه دشمن خنی شود؟ واضح است که ثروتمندان وکارخانه‏‏داران چنین وظیفه‏ای بر عهده داشتند و باید به طبقات زیردست کمک می‏کردند تا قشار کمتری تحمّل کنند. اما آیا این چنین شد یا آنها از بازار سیاه بیشتر سوء استفاده نکردند؟ در مقابل هجوم فرهنگی دشمن هم ابتدا دانشگاه و حوزه باید قد علم کنند و این مشکل را حل کنند. اما اگر ارتش توانست، به تنهایی، هجوم عراق را دفع کند حوزه و دانشگاه هم به تنهایی می‏توانند این کار را انجام دهند؟ این قبیل خطرها که تمام جامعه را تهدید می‏کند به یک بسیج همگانی نیازمند است. اگر همت بسیجیان ما، که حزب‏الله و جندالله هستند نبود کی خطر دشمن از ایران دفع می‏شد؟ آیا اسمی از ایران روی صفحه گیتی باقی می‏ماند؟ )إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمْ الْغَالِبُونَ[1]( اگر بنا بود فقط ارتش آن زمان این مشکل را حل کند من و شما امروز در کشوری به نام ایران زندگی نمی‏کردیم. بسیج مردم بود که توانست پاسخ تجاوز دشمن را بدهد. در مقابل این هجوم فرهنگی هم، باید یک بسیج همگانی وجود داشته باشد.

نباید گفت که ما شصت یا هفتاد سال از عمرمان گذشته، دیگر کافر نمی‏شویم. کسانی بوده‏اند که در هشتاد سالگی هم شک پیدا کرده‏اند. از این گذشته، ما باید به فکر جوانان و نوجوانان این کشور باشیم که اکثر افراد این ملت را تشکیل می‏دهند. بنابراین، باید برای آنها تلاش کرد تا سالم بمانند و گرنه تا چشم باز کنیم می‏بینیم که )یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا( تا کی خود را به خواب خرگوشی بزنیم و توطئه‏های دشمن را ندیده و نشنیده انگاریم؟ مسائل زندگی اجتماعی و اقتصادی متولّیانی دارد که، کم یا زیاد یا زیاد یا دیر یا زود، آنها را اصلاح می‏کنند - خدا توفیقاتشان را بیشتر کند و راه‏های بهتری را به آنها الهام کند و در انجام وظایفشان موفق بدارد- اما متولّی اصلاحات دینی و فرهنگی مردم کیست؟ آیا آنها که تاکنون هستند از عهده حل این مشکل برمی‏آیند یا نه؟

اگر از عهده برنمی‏آیند، که چنین است، وظیفه عمومی مردم است که در این مسأله مشارکت کنند، هر کس به هر اندازه که می‏تواند. ساده‏ترین و واجب‏ترین کاری که از عهده هیچکس ساقط نمی‏شود، خواه پیر باشد یا جوان، مردم باشد یا زن؛ احیای جلسات مذهبی است. اگر مشکل جنگ فقط به دست ارتش حل شود. مشکل فرهنگی هم فقط به دست حوزه حل می‏شود.

 

2. احیای جلسات مذهبی

هر جلسه مذهبی که بینش ما را نسبت به اسلام و ارزش‏های آن اندکی بالاتر ببرد یا دست کم، در همین حدّی که هست نگه می‏دارد واجب است در آن شرکت کنیم.

یکی از راه‏های جلوگیری از تهاجم فرهنگی، برگزاری جلسات مذهبی است که در آنها اعتقادات تقویت می‏شود و جوانان به این راه ایمان پیدا می‏کنند به فرمایش امام راحل; محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است یاد شهداء اسلام را زنده می‏کند و عقاید را تقویت می‏کند.

 

3. کسب فضایل اخلاقی و معنوی

آراستگی به صفات پسندیده اخلاقی در جامعه اسلامی سبب می‏شود حرکت‏های مخرّب فرهنگی در جامعه اثری نداشته باشد.

در آیات بسیاری خداوند انسانها را تشویق و ترغیب به تزکیه و کسب فضایل اخلاقی فرموده است:

)قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى(؛[2]

حقّاً فلاح و رستگاری یافت آن کسی که تزکیه نفس کرد.

و یا در آیات دیگر پیامبر گرامی6 و مردان و زنان مسلمان به اقامه نماز شب سفارش شده‏اند نیز در جهت کسب هرچه بیشتر فضایل اخلاقی است.

اگر انسان‏ها در جامعه اسلامی خود را مزین به صفات پسندیده اخلاقی بنمایند و از طرفی خود را از رذائل اخلاقی دور نگه دارند، جامعه‏ای سالم که هیچ توطئه‏ای فرهنگی در آن اثر نداشته باشد به وجود می‏آید.

«نماز شب خواندن، نافله خواندن، دعا خواندن، ذکر گفتن، متوجه خدا بودن، زیارت رفتن و توسل کردن، همه اینها سازنده است و شما را پولادین می‏کند».[3]

 

4. ترویج و ارتقاء فرهنگ جامعه

ارتقای فرهنگ جامعه موضوعی است کلی که شامل موارد زیادی از قبیل ترویج فرهنگ کتابخوانی، تحقیق و پژوهش‏های علمی و دیگر مواردی که به نحوی با فرهنگ جامعه سر و کار دارد، می‏شود.

اصولاً جامعه اسلامی، جامعه‏ای است فرهنگی. در اولین آیاتی که بر پیامبر گرامی6 نازل شده است، در آن پیامبر6 امر به خواندن و قرائت می‏شود. )اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ(.[4]

اولین آیاتی که بر پیامبر6 نازل شده است سخن از خواندن و تعلیم و نگارش است، اموری که ارتباط مستقیم با فرهنگ یک جامعه دارد، در جای دیگر خداوند به قلم سوگند می‏خورد. )ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ(.[5]

ارزش قلم و نگارش علم به حدی است که خداوند به قلم و آنچه که با آن می‏نویسند سوگند یاد می‏کند. با این اوصاف جامعه اسلامی به عنوان جامعه‏ای فرهنگی مطرح است، به همین دلیل باید بر روی مسائل فرهنگی جامعه بیشتر کار کرد تا در برابر هجوم فرهنگی دشمنان کمترین تأثیر را بپذیرد.



[1]. مائده، 56.

[2]. اعلی، 14.

[3]. سید علی خامنه‏ای، پیشین، ص 282.

[4]. علق، 1.

[5]. قلم، 1.