سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 92/3/31 | 5:42 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

تشویق دختران 

از تدابیر مهمی که در بازسازی رفتار فرزندان می‌توان از آن استفاده کرد تشویق است. تشویق از مسائل بسیار مهم تربیت اسلامی و از بهترین شیوه‌های تربیت کودک است. فرزندان از تحسین و تشویق لذّت می‌برند و این از تمایلات فطری آنان است که باید به بهترین شیوه و باری گرایش دادن آن‌ها به فعالیت‌های ارزشمند از آن استفاده کرد.

نیاز به تشویق، نیازی همیشگی است و این خطاست که برخی تصور کنند چون فرزندانشان بزرگ شده‌اند دیگر نیازی به تشویق ندارند. بله جز انبیا و اولیا و برگزیدگان الهی همه‌ی افراد در همه‌ی مراحل زندگی نیازمند تشویق و تمجید هستند[1].

همچنان‌که گفتیم، تشویق امر است ضروری و از دیدگاه اسلام ـ چنان‌چه همگام با برنامه‌های تربیتی و رعایت جنبه‌های مثبت و منفی آن اعمال گردد و ضرر و زیانی برای فرد یا جامعه نداشته باشد ـ به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر در تربیت و پرورش مورد قبول می‌باشد. دانشمندان علوم تربیتی نیز اهمیت آن را مورد تأکید قرار داده‌اند. تشویق و ترغیب، راه پیشرفت و ترقّی را بر کودکان بازتر نموده؛ شعله‌ی امید را در اعمال روان آنان فروزان می‌سازد.

پدران و مادران و مربیان نیز در سایه‌ی تشویق و تحسین می‌توانند سرمایه‌ها و توان‌های بالقوه‌ی آنان را کشف نموده، به شکوفا شدن استعدادهای آن‌ها کمک نمایند. از راه تشویق می‌توان کودک را به کارهای نیک وا داشته و از کارهای ناپسند پرهیز داد. کودکان در سایه‌ی تشویق به‌راحتی از خواسته‌هایی که به‌صلاح آنان نیست چشم می‌پوشند. باید از این وسیله به‌خوبی بهره گرفت و از بی‌اعتنایی و خشونت‌های ناروا که روحیه‌ی آنان را تضعیف نموده و آنان را از انجام کارهای پسندیده دل‌سرد، و عوارض گوناگونی مبتلا می‌سازد پرهیز نمود[2].

کمتر کسی است که در برابر فداکاری‌ها و فعالیت‌ها و اقدامات نیک خود،‌برخرود سرد دیگران را که حاکی از بی‌تفاوتی آنان است بنگرد و در عین حال با شوق و علاقه به تلاش و کوشش خویش ادامه دهد. تجربه نشان داده است که به جز انبیا و اولیای الهی و دست‌پروردگان خاص آنان که تکالیف خود را بدون توجه به نوع برخورد دیگران، محکم و استوار انجام داده، بی‌اعتنایی و یا حتی مخالفت مردم، کوچک‌ترین خللی در اراده‌ی پولادین آنان ایجاد نمی‌کند، نوع مردم هنگامی که عکس‌العمل سرد و منفی معاشران و اطرافیان خود را در برابر تلاش‌ها و اعمال پسندیده‌ی خود مشاهده می‌کنند، نسبت به ادامه‌ی فعالیت خویش بی‌علاقه می‌گردند.

در مقابل، ترغیب و تشویق و یاد نیک از پشتکار و استقامت و بلندی همت و فداکاری انسان را نسبت به کارهای مثبت خویش امیدوار نموده، تشویق و رغبت و تحرّک او را نسبت به تداوم راهش فزونی می‌بخشد.

حضرت علی(ع) به مالک اشتر می‌فرمایند: «وَ واصِلْ فی حُسْنِ الثِّناء عَلَیْهِمْ و تَعْدِیدِ ما أَبْلی ذَوُو الْبَلاء مِنْهُمْ فَإِنَّ کَثْرَةَ الذِّکْرِ لِحُسْنِ أَفْعالِهِمْ تَهُزُّ الشُّجاعَ و تُحَرِّضُ النّاکِلَ إِنْ شاءَ اللهَ تعالی»[3]: «مردم را به نیکی یاد کن و همت کسانی را که مورد آزمایش قرار گرفته، فرد دلیر را تهییج کرده، به حرکت و جنبش می‌آورد، و از کار مانده را به خواست خدای تعالی به کار و تلاش ترغیب می‌نماید».

تشویق، چنان‌چه به‌جا و با رعایت شرایط آن صورت گیرد حسّ رقابت را تحریک کرده، قوای خفته را بیدار، سستی و یأس را مرتفع و انگیزه و علاقه به کار و تلاش را تقویت می‌نماید. انسان به‌خصوص در کاهایی که مغایر تمایلات نفس است نیازمند تشویق اتس. تشویق، تحمل امور بسیار سخت را بر انسان آسان می‌کند. از طریق تشویق، می‌توان نوجوان و جوانان را به انجام امور خیر و مخالفت با هواهای نفسانی ترغیب نمود، کودکان را به کارهای پسندیده و نیک وادار کرد و از امور ناپسند بازداشت.

انسان، در سایه‌ی تشویق از بسیاری از خواسته‌هی خود چشم‌پوشی می‌کند. گذشت، فداکاری، انفاق و خدمت به مردم در پرتو تشویق آسان می‌شود.

ذکر اوصاف مؤمنین در قرآن و روایات و وعده‌های الهی به بهشت و پاداش اعمال نیکوکاران، جلوه‌هایی از تشویق در فرهنگ اسلامی به‌شمار می‌رود[4].

تلقی و برداشت افراد از فرهنگ و مکتبی که در آن، عاملان خیر و نیکوکاران مورد تشویق قرار نمی‌گیرند این است که با نیکوکار و بدکار در آن فرهنگ برخوردی یکسان خواهد شد و همین امر، زمینه را برای بی‌رغبتی افراد نیک نسبت به کارهای خیر، و جرئت و جسارت تبهکاران نسبت به انجام و استمرار تبهکاری فراهم می‌آورد. از این رو، از دیدگاه آگاهان و مربیان امور تربیتی، اصل تشویق، به‌عنوان وسیله و راه‌اری ضروری و مناسب پذیرفته شده است، لیکن تشویق بزرگ‌سالان هنگامی که به‌صورت شخصی انجام گیرد، نظم به پیامدهای منفی تعریف‌های حضوری و شخص از حساسیت ویژه‌ای برخوردار است و عدم مراعات ظرایف و نکات دقیق آن، بازتاب منفی به همراه خواهد داشت[5].

محققین برای این‌که امر تشویق همگام با اصول تربیتی صحیح باشد و زیان و خطری را برای فرد و جامعه موجب نشود نکاتی را یادآور شده‌اند[6].

1ـ تشویق بزرگ‌سالان به‌صورت کلی گرفته، منطبق بر شخص خاص نگردد تا مصداقی برای تعریف حضوری نباشد و موجب پیدایش و یا تقویت صفات مذموم عجب و غرور و ریا در شخص نشود.

2ـ تا ممکن است از ظهور چشمگیر جنبه‌های مالی تشویق جلوگیری گردد، زیرا غفلت از این جهت، فرد را به سمت و سوی دنیاخواهی سوق می‌دهد.

3ـ تشویق زیاده از اندازه نباشد وإلاّ زیانش بیش از نفع آن خواهد بود.

4ـ مکرر نباشد زیرا با تکرار از ارزش آن کاسته خواهد شد.

5ـ حالت رشوه و تملّق به خود نگیرد.

6ـ در هر کاری متناسب با آن کار و برای هر کس درخور شأن او باشد.

7ـ در تشویق، مسائل اجتماعی و مقررات دینی و معتقدات فرهنگی در نظر گرفته شود.

8ـ از مسائلی تشویق به عمل آید که خطر و زیان فردی و اجتماعی به بار نیاورد و به کارهایی ترغیب کنیم که مورد تأیید شرع باشد.



[1]. اسماعیلی عباس، فرهنگ تربیت، ص106.

[2]. همان، ص107.

[3]. نهج‌البلاغه، نامه‌ی 53.

[4]. امین‌زاده محمدرضا، فرهنگ تعلیم و تربیت اسلامی، ص72.

[5]. قنبری حیدر، تربیت فرزند، ص110.

[6]. اسماعیلی یزدی عباس، فرهنگ تربیت، ص108.