بسم رب الشهداءوالصدیقین
دختر، همسر و پرورشکار آیندهی خانواده
ازدواج، یک پیوند مقدسی است که میان زن و مرد، همبستگی ایجاد نموده، و بناء نوینی را در اجتماع، سازمان میدهد و زن در آن، به بزرگترین وظیفهای که خداوند برای او تعیین کرده قیام مینماید؛ و آن عبارت از مراقبت و تربیت کودکان است. این وظیفه، سنتی است از سنتهای الهی، چنانکه قانون طبیعت و جریان تاریخ نیز همین وظیفه را در عهدهی زنان قرار داده اهست. و چون ازدواج یک نوع اشتراک روحی و مادی میان زن و مرد میباشد، پس خوشبختی زندگی زن و شوهری جز بهوسیلهی محبت و تفاهم و احترام متقابل، تکمیل نمیشود. و این سعادت، نیز جز با تدبیر صحیح شئون زندگی خانوادگی ادامه نمییابد. پس مسئولیت این امر در درجهی اول، در عهدهی زن پرورشکار خانه است[1].
و چون دختر امروز، همسر آینده است یکی از وظایف جامعه و پدر و مادر آن است که به دختر معنی زندگی زن و شوهری را بفهمانند. و اهمیت آن را به وی گوشزد نمایند تا در صدد صیانت و حفظ زدنگی خانوادگی برآید. و یکی از وظایف دختر آن است که مقدالی از مشکلات خانوادگی را بشناسد. مدرسهای که دختران را تربیت میکند باید در آن، محیط سازش و آرامش حکومت نماید. و از رو تفاهم و همکاری و فداکاری در خدمت به دیگران اشباع گردد. مدرسه باید همواره وشش کند تا دختران را به درک مسئولیت و مقابله با مشکلات با روح باز و دلی شاد، تمرین دهد. و این تعلیمات میتواند به دختران ـ برای اینکه همسری شایسته گردند و در کنار شوهر آیندهی خود در خوشی و ناخوشی همگام و همراه باشند ـ کمک نماید[2].
دختر پرورشکار آیندهی خانواده است. زیرا تدبیر منزل در دنیای امروز یکی از فنون قابل ملاحظهای است که مربیان را وادار نموده که روشهای تعلیم دختران را، تعدیل، و مواد جدید درسی و معارف علمی وسیعی به آن اضافه نمایند. تا دختران را برای آنکه پرورشکار شایستهای در آینده، برای خانه باشد، آماده سازند.
از جملهی این مواد، علوم بهداشتی و حفظ الصحه و طرق پیشیگری از بیماری و درمان آنها و همچنین معارف مربوط به تهیهی خوراک و آماده کردن غذاها و تهیهی آن با شکلهای اشتهاآور و جذاب، دوزندگی و خیاطی، و شناختن انواع پارچهها و طرق حفظ آنها، تدبیر شئون مالی خانه و امثال آنها. و البته بهتر است با این راهنماییها برخی دروس هنری و فنی مختص به منزل نیز تعلیم داده شود، مانند اثاث خانه، و ترتیب گلها، و امثال آنها که از ذوق سلیم حکایت میکند[3].
مهمترین عواطفی که مدرسه میتواند در دختران ایجاد نماید روح افتخار به دختر بودن و مباهات به اعمال مهمی است که یک مربی خانه باید آنها را انجام دهد با اینگونه تعلیمات دختران در آینده به اشتغالات خانوادگی علاقهمند میشوند. سپس بالمآل سعی آنها متوجه این جهت میشود که اشتغالات خانوادگی را هنر مهمی تلقی نموده، و در اعماق قلب خود احساس نمایند که هدف نهایی وجود او ـ هر چند که دارای شخصیت علمی عالی باشند ـ ایجاد خانهی خوب و تأسیس خانوادهی ایدهآل است. و سرانجام، مؤثر بودن در ایجاد جامعهی پیشرفته و مترقی است.
یکی از اشتباهات مهم آن است که کسی تصور نماید وظیفهی مادر منحصر به زاییدن فرزند میباشد. پدر و مادری که فرزند از آنها بهوجود میآید اگر به تربیت او عنایتی ننمایند به فرد و جامعه ـ هر دو ـ زیان رساندهاند. مربیان و دانشمندان روانشناسی دربارهی اهمیت بزرگ دورهی اول زندگانی کودک مقالاتی دارند. چون در این دوره است که عوامل شخصیت و تهذیب و تربیت او بنیانگذاری میشود. بدیهی است که مادر، نخستین مربی کودک در دورهی پیش از آموزشگاه میباشد. پس شایسته است دختران برای مادری آینده ـ به وجه صحیحی ـ تربیت شوند. و ادوار رشد کودک و نواحی مختلف تریبت او را به دختران بیاموزند[4].
پس لازم است دختر، معنی آبستنی و طرز صحیح بارداری و توجه به جنین را بیاموزد. و مبادی بهداشت عمومی را فرا گیرد. .و همچنین طرق نظافت و تغذیه و اهمیت آفتاب و هوای آزاد و ورزشهای بدنی خود و کودک را بداند. و نیز انواع پوشاکهای مانسب، و راه جلوگیری از بیماریهای کودک، و درمان آنها را بداند. این امور مهم نباید زیر سایهی خرافات و افسانهها تعلیم شود[5].
بدیهی است که دختر، این امور را تنها از کتب و گفتههای معلمان نمیآمزود. بلکه از مشاهدات و تجربههای شخصی در خانه و مدرسه نیز کسب مینماید. بنابراین مربیان دختران، باید راهنماییها و نصایح خود را با تجربههای شاگردان هماهنگ نمایند. به این معنی که در صورت امکان، درسهای علمی را برای دختران نوآموز مطرح نمایند. مخصوصاً در امور مربوط به بهداشت کودک و استحمام او، و امثال آنها[6].
علاوه بر توجهی که باید مادر به نیازمندیهای بدنی کودک نماید، باید به جهات اخلاقی و اعتقادی و عقلانی کودک نیز اهتمام داشته باشد. مننتهی باید در این امر، مراحل تطورو رشد کودک را منظور نماید. و لذا لازم است که دختر بیاموزد که چگونه میتوان کودک را از عادات بد بازداشت و عادات پسندیده از قبیل: طاعت، فرمانبرداری و اعتماد به نفس، احترام حقوق دیگران و امثال آنها را در او ایجاد کرد و بداند که به چه وسیله میتوان حس کنجکاوی و کاوش و بحث را در کودک بیدار اسخته و نیروی تفکر و استنباط را در او برانگیزد. بهتر است اینگونه تعلیمات علمی با جنبههی علمی ـ برای تربیت دختر برای امر مادری آینده ـ تطبیق و هماهنگ گردد. به این معنی که او را وادار سازند تا کودکان را در گردشگاهها و خانهها مراقبت نماید، و با بازیهای مناسب سن آنها آنان را بیاموزد. تا بتوان عملاً نیازمندیهای کودک را درک کند[7].
[1]. حجتی، محمدباقر، اسلام و تعلیم و تربیت، ج2، ص104.
[2]. همان، ص104.
[3]. حجتی، محمدباقر، اسلام و تعلیم و تربیت،ج2، ص105.
[4]. همان، ص105.
[5]. حجتی، محمدباقر، اسلام و تعلیم و تربیت، ج2، ص106.
[6]. همان، ص106.
[7]. همان، ص107.
.: Weblog Themes By Pichak :.