بسم رب الشهداءوالصدیقین
اسلام چه تحولی دربارهی زن پدید آورد؟
زن شکنجهگاه ذلت و پستی زندانی شده بود بهطوری که ناتوانی و ذلت، طبیعت ثانوی زن گردیده بود و گوشت و استخوانش با این طبیعت میرویید. با این طبیعت به دنیا میآمد و با آن میمرد. کلمات زن و ضعف و خواری و پستی نه تنها در نظر مردان بلکه در نظر خود زنان نیز مثل واژههای مترادف شده بود؛ با اینکه در معانی متفاوت وضع شده بودند. این خود امر شگفتی است که چگونه در اثر تلقین و شستوشوی مغزی، فهم آدمی واژگونه و معکوس میگردد. هیچ امتی را نخواهی یافت، نه ا متهای وحشی و نه امتهای متمدن که مَثَلهایی رایج دربارهی ضعف و خواری زنان، در آن فرهنگ آنها وجودنداشته باشد. بلکه در هر یک از فرهنگ ملتها، خواهی دید که ـ با همهی اختلافاتی که در اصل زبان و لحنهای آن هست، انواع استعاره، کنایه و تشبیه مربوط به واژهی زن وجود دارد و خواهی دید که مرد ترسو و یا ضعیف و یا بیعرضه و یا ذلتپذیر و یا تن به ذلتده را زن مینامند[1].این به تنهایی برای اهل تحقیق کافی است که بفهمد جامعهی بشری قبل از اسلام چه طرز فکری دربارهی زن داشته است و دیگر نیازی نیست سیرهنویسان و کتابهای تاریخی، فصل جداگانه و یا کتابی ویژه برای ارائهی آماری از عقاید امتها و ملتها دربارهی زنان بنویسند؛ برای اینکه خصلت روحی و جهات وجودی هر امت و ملتی، در زبان و آداب آن ملت و امت تجلی میکند.
در هیچ تاریخی و نوشتهای قدیمی، یزی که حکایت از احترام وتوجه به منزلت زن و دختر بکند، وجود ندارد، مگر مختصری در تورات و در وصایای عیسی بن مریم(س) ـ که باید با زنان مدارا کرد و تسهیلاتی برای آنان فراهم نمود.
اما اسلام، یعنی دین مستقیم که قرآن برای تأسیس آن نازل گردیده، در حق زن دیدگاهی را تأسیس کرد که از روزی که جنس بشر پا به عرصهی دنیا گذاشت تا آن روزف چنین دیدگاهی در مورد زن وجود نداشت. اسلام در دیدگاه خود، با تمام مردم جهان درافتاد؛ وزن و دختر را آنطور که هست و براساس آن اساسی که آفریده شده، به جهان معرفی کرد. اساس که به دست بشر منهدم شده و آثارش نیز محو شده بود[2].
اسلام عقاید و آرایی را که مردم دربارهی زن داشتند و رفتاری را که عملاً با زن میکردند، بیاعتبار نمود و بر همهی آنها خط بطلان کشید[3].
.: Weblog Themes By Pichak :.