بسم رب الشهداءوالصدیقین
علم على علیه السّلام
آنکه امیرالمؤ منین علیه السّلام اَعْلَم و داناترین مردم بود و اعلمیّت آن جناب به جهاتى چند ظاهر است .
اوّل : آنکه آن جناب در نهایت فطانت و قوّت حدس و شدّت ذکاوت بود و پیوسته ملازم خدمت حـضـرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم بود و از آن حضرت استفاده و از نور مشکات نـبـوّت اقـتـبـاس مى نمود و این برهانى است واضح بر اَعْلَمیت آن جناب بعد از نبى صلى اللّه عـلیـه و آله و سـلّم ؛ بـعـلاوه آنـکـه رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم در هنگام رحـلت از دنـیـا هـزار بـاب علم تعلیم آن حضرت علیه السّلام نمود که از هر بابى هزار بـاب دیـگـر مـفـتـوح مـى شد؛ چنانکه از اخبار معتبره مستفیضه بلکه متواتره استفاده شده و شـیـعـه و سـنـّى روایـت کـرده انـد کـه پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلّم در حق آن جناب فرمود: اَنَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وَعَلِىُّ بابُها.و معنى آن چنان است که حکیم فردوسى گفته :
شعر :
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحى |
که من شهر عِلمم عَلیّم در است |
درست این سخن قول پیغمبر است |
گواهى دهم کاین سخن راز او است |
تو گوئى دو گوشم بر آواز اوست |
دوّم : آنـکـه بـسـیار اتّفاق افتاد که صحابه احکام الهى بر آنها مشتبه مى شد و بعضى غـلط فـتـوى مـى دادنـد و رجـوع بـه آن حـضـرت مـى کـردند و آن جناب ایشان را به طریق صـواب مـى داشـت و هـیـچ گـاهى نقل نشده که آن حضرت در حکمى به آنها رجوع کند و این دلیـل اَعـْلَمـیّت آن حضرت است و حکایت خطاهاى صحابه و رجوع ایشان به آن حضرت بر ماهر خبیر واضح و مستنیر است .
سـوم : مـفـاد حـدیث (اَقْضاکُمْ عَلِىُّ) است که مستلزم است اعلمیّت را؛ چه قضا مستلزم علم است .