سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 92/2/26 | 2:11 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

زهد و ساده زیستى آیت الله بهجت(ره)
اولیاى خدا برخلاف عموم مردم که به ظاهر دنیا چشم دوخته اند و سرگرم آن هستند، همواره به حقیقت دنیا مى نگرند، و به فرداى خویش مى پردازند و بدینسان هماره از قید مطامع گریخته و با صفاى قناعت و ساده زیستى ، روحى سرشار از معنویّت را به دست مى آورند، در حالى که مردم در انبوه ظلمت هاى غفلت و تشریفات زندگى و آزمندیهاى آن غرق و سرگردانند.
آیت الله بهجت نیز از این دسته اولیاى خدا مى باشد. ایشان زاهد عارفى است که پیوسته بى رغبت به دنیا و آزاده و بى تکلّف زیسته است ، آن بزرگوار از برجسته ترین چهره هاى زاهد و وارسته زمان ماست که چنان در جاذبه معنویّات قرار گرفته و به حقیقت و باطن دنیا توجّه داشته که ذرّه اى به تعلّقات و مادیات آلوده نگشته و از هر چه رنگ تعلّق پذیرفته آزاد بوده است . او نه تنها چنین اندیشیده و از دنیا و مظاهرش گریزان بوده بلکه در عمل و زندگى معیشتى نیز در همین راستا حرکت کرده است .
زندگى ساده او در خانه اى قدیمى و محقّر در قم ، و مقاومت ایشان در برابر خواسته هاى مکرّر علما و مردم براى تعویض خانه ، گواهى صادق بر روح بزرگ و زاهدانه این پیر فرزانه است .
آیت الله مصباح در مورد زهد و ساده زیستى ایشان مى گوید: ((آیت الله بهجت منزلى جنب مدرسه حجتیه اجاره کرده بودند، و بعد تغییر منزل دادند و در اوائل خیابان چهار مردان فعلى یک خانه اى اجاره کرده بودند که ظاهراً دو اتاق بیشتر نداشت ، و در وسط آن اتاقى که ما خدمت ایشان مى رسیدیم پرده اى کشیده شده بود که پشتش ‍ خانواده شان زندگى مى کردند و ما این طرف پرده مى نشستیم و از حضور ایشان بهره مند مى شدیم . زندگى بسیار ساده و دور از هر گونه تکلف و تواءم با یک عالم نورانیّت و معنویّت ...
الا ن نیز خانه ایشان ظرفیت اینکه تعداد زیادى در آن اجتماع بکنند ندارد، و دو سه اتاق کوچک دارد با همان گلیمهایى که از چهل - پنجاه سال پیش داشتند. بعد از مرجعیت نیز منزلشان هیچ تغییرى نکرده ، لذا جاى پذیرایى و ملاقات از بازدید کنندگان کم است ، از این رو در اعیاد و ایّام سوگوارى در مسجد فاطمیه جلوس ‍ مى فرمایند، و کسانى که مى خواهند ایشان را زیارت کنند آنجا خدمتشان مى رسند.))
آیت الله مسعودى نیز مى گوید: ((بارها آمدند براى ایشان خانه بخرند قبول نکردند، من خودم چند مرتبه به ایشان گفتم : آقا! این منزل خراب است ، از نظر وضع شرعى هم معلوم نیست آدم بتواند اینجا زندگى کند. اصلاً توجهى نکردند)).

منبع:برگی ازدفترآفتاب