سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 91/9/19 | 2:59 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

گفتار سیّد علیخان مدنى کبیر درباره صحیفه‏

محقّق علیم و حکیم خبیر: سیّد علیخان کبیر رحمه الله علیه در کتاب «ریاض السّالکین‏     در معرّفى صحیفه کامله سجّادیّه چنین مى‏فرماید:

وَاعْلَمْ أنَّ هَذِهِ الصَّحیفَةَ الشَّریفَةَ عَلَیْهَا مَسْحَةٌ مِنَ الْعِلْمِ الإلَهِىِّ، وَ فِیهَا عَبْقَةٌ مِنَ الْکَلَامِ النَّبَوىِّ. کَیْفَ لَا وَ هِىَ قَبَسٌ مِنْ نُورِ مِشْکَوةِ الرِّسَالَةِ، وَ نَفْحَةٌ مِنْ شَمِیمِ رِیَاض‏الإمَامَةِ، حَتَّى قَالَ بَعْضُ الْعَارِفِینَ: إنَّهَا تَجْرِى مَجْرَى التَّنْزِیلَاتِ السَّمَاوِیَّةِ، وَ تَسِیرُ مَسِیرَ الصُّحُفِ اللَّوْحِیَّةِ وَ الْعَرْشِیَّةِ، لِمَا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ مِنْ أنْوَارِ حَقَائقِ الْمَعْرِفَةِ وَ ثِمَارِ حَدَائقِ الْحِکْمَةِ. وَ کَانَ أخْیَارُ الْعُلَمَاءِ وَ جَهَابِذُ الْقُدَمَاءِ مِنَ السَّلَفِ الصَّالِحِ یُلَقِّبُونَهَا بِزَبُورِ آل مُحَمَّدٍ وَ إنْجِیلِ أهْلِ الْبَیْتِ:.

قَالَ الشَّیْخُ الْجَلِیلُ مَحَمَّدُ بْنُ عَلِىِّ بْنِ شَهْرَآشُوبٍ فِى «مَعَالِمِ العُلَماءِ» فِى تَرْجِمَةِ الْمُتَوَکِّلِ بْنِ عُمَیْرٍ: رَوَى عَنْ یَحْیى بْنِ زَیْدِ بْنِ عَلِىٍّ علیه السّلام دُعَاءَ الصَّحِیفَةِ وَ تَلَقَّبَ بِزَبُورِ آل مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله و سلّم‏- انتهى‏

. وَ أمَّا بَلَاغَةُ بَیَانِهَا وَ بَراعَةِ تبْیَانِها فَعِنْدَهَا تَسْجُدُ سَحَرَةُ الْکَلَامِ، وَ تَذْعَنُ بِالْعَجْزِ عَنْهَا مَدَارَة الاعْلَامِ، وَ تَعْتَرِفُ بِأنَّ النُّبُوَّةَ غَیْرُ الْکِهَانَةِ وَ لَا یَسْتَوِى الْحَقُّ وَ الْبَاطِلُ فِى الْمَکَانَةِ؛ وَ مَنْ حَامَ حَوْلَ سَمَائِهَا بِغَاسِقِ فِکْرِهِ الْوَاقِبِ رُمِىَ مِنْ رُجُومِ الْخِذْلَانِ بِشِهَابٍ ثَاقِبٍ.

حَکَى ابْنُ شَهْرَآشُوبٍ فِى مَنَاقِبِ آلِ أبیطَالِبٍ:: إنَّ بَعْضَ الْبُلَغَاءِ بِالْبَصْرَةِ ذُکِرَتْ عِنْدَهُ الصَّحِیفَةُ الْکَامِلَةُ، فَقَالَ: خُذُوا عَنِّى حَتَّى امْلِىَ عَلَیْکُمْ مِثْلَهَا، فَأخَذَ الْقَلَمَ وَ أطْرَقَ رَأسَهُ فَمَا رَفَعَهُ حَتَّى مَاتَ. وَ لَعَمْرِى لَقَدْ رَامَ شَطَطاً فَنَالَ سَخَطاً.

«بدانکه: تحقیقاً بر این صحیفه شریفه اثر بارزى است از علم إلهى، و در آن رائحه و بوى عطرى است از کلام نبوى. و چگونه این طور نباشد در حالى که آن شعله‏اى است از نور مشکوة رسالت و وزش هواى عطرآگینى است از بوى جان پرور باغهاى امامت تا به جائى که بعضى از عارفان درباره آن گفته‏اند: صحیفه سجّادیّه در همان مجراى الهامات و وحیهاى آسمانى، و در همان منهج و مسیر صحیفه‏هائى است که به صورت لوح از عرش حضرت بارى نازل مى‏شده است، به جهت آنکه مطالبى که در آن مندرج مى‏باشد مشتمل است بر أنوار حقایق معرفت، و میوه‏هاى شیرین باغها و بستانهاى حکمت. و علماء أخیار، و صرّافان و ناقدان‏     قُدَما از پیشینیانِ اهل صلاح به آن لقب زبور آل محمّد داده و انجیل اهل بیت مى‏گفته‏اند.

شیخ جلیل و بزرگوار محمّد بن على بن شهرآشوب در «معالم العلماء» در ترجمه احوال متوکّل بن عُمَیر ذکر کرده است که: وى دعاى صحیفه را که ملقَّب به زبور آل محمّد است، از یحیى بن زید بن على علیه السّلام روایت نموده است.- تا اینجا کلام او به پایان رسید.

و امّا بلاغت بیان و برترى گفتار صحیفه به حدّى است که: سخنوران ساحر و فصیحان و ادیبان سحرانگیز باید در برابر آن به سجده درآیند، و سران و سروران دانشمند از آوردن مثل آن به عجز و ناتوانى معترفند و اقرار نمایند که: نبوّت غیر از کهانت مى‏باشد؛ و حقّ و باطل در یک مرتبه و یکسان نمى‏باشند. و کسى که بخواهد در اطراف و جوانب آسمان بلند و درخشان آن گردشى کند و چرخى بزند با فکر ظلمانى و اندیشه تاریک خود که داخل در کسوف جهل و خسوف نادانى فرو رفته است، با تیرهاى خِذلان و سهام نکبت و سرافکندگى روبرو شده، ستارگان نورانى و متحرّک آسمان علم و شِهاب ثاقِب درایت و معرفتْ او را با تیر هلاکت هدف گرفته، محو و نابود مى‏گردانند.

ابن شهرآشوب در کتاب «مناقب آل أبى طالب:» حکایت نموده است که: چون نزد بعضى بلغاء بصره سخن از صحیفه کامله به میان آمد، گفت: اینک بگیرید از من که من مثل آن را براى شما املاء و انشاء مى‏کنم. وى قلم را به دست گرفت و سرش را پائین آورد که بنویسد؛ دیگر نتوانست سرش را بلند کند تا اینکه بمرد. و به جان خودم قسم، او در گفتارش افراط نمود و از حقّ بدور افتاد پس سخط إلهى به وى رسید.»

محدِّث قمّى؛ چون نقل کرده است که به صحیفه لقب انجیل اهل بیت و زبور آل محمّد: را داده‏اند و به آن‏ اخْتُ الْقُرْآن‏ گفته مى‏شود، و در دنبالش قضیّه عالم بصرى و مردنش را در برابر عجز از امکان آوردن مثل صحیفه ذکر نموده است،

گوید: سیّد محمّد بن على بن حیدر موسوى در کتاب «تَنْبیه و سَنِ الْعَیْن» در حقّ صحیفه کامله مى‏گوید: این همان صحیفه مشهوره‏اى است که در دست مردم بسیار یافت مى‏شود، وَ فِیهَا مِنَ الْبَلَاغَةِ وَ الإخْباتِ‏ مَا یَقَعُ عَنْ مُعَارَضَتِهِ بِمَا یُقَارِبُهُ إلْیَاسُ. «در آن از بلاغت و از دلبستگى و گرایش و اطمینان و تخشّع به سوى خداوند متعال و انکسار و شکستگى در مقابل او چیزهایى است که الیاس پیامبر از معارضه به آوردن چیزى نزدیک به آن (نه عین آن) سقوط مى‏کند و از پا در مى‏آید.»

زیدیّه و امامیّه آن را از رجالشان روایت نموده‏اند، و ابن حَمْدُون ندیم در تذکره عظیمه مشهوره‏اش در میان علماء و ادباء از اهل سنّت و غیرهم بعضى از أدعیه آن را ذکر کرده است.

و شیخ عبد الرّحمن مُرشدى در مصنَّف خود که آن را «بَرَاعَةُ الاسْتِهْلال» اسم گذارده است، دعاى رویت هلال را از آن نقل نموده است.- انتهى کلام صاحب «تنبیه وَ سَنِ العین».