بسم رب الشهداءوالصدیقین
یـــارى کـــردن عـــلى عــلیـه السـّلام بـه پـیـامـبـر اسـلام صـلى اللّه علیه و آله و سلّم
اخـتـصـاص آن حـضـرت اسـت بـه فـضـیـلت نـصرت و یارى کردن حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم چنانچه حق تعالى فرموده :
(فَاِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْلا هُ وَ جِبْریلُ وَصالِحُ الْمُؤ مِنینَ).
(مـولى ) در اینجا به معنى (ناصر) است و به اتفاق مفسّرین مراد از (صالح المؤ منین )، امـیـرالمؤ منین علیه السّلام است . و نیز اختصاص آن جناب است به اُخوّت و برادرى با رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم و به پا نهادن بر دوش پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سـلّم و شـکستن بُتها و به فضیلت (خبر طائر) و (حدیث منزلت ) و (رایت ) و (خبر غدیر) و غیره .
وَلَقَدْ اَحْسَنَ مَنْ قالَ:
شعر :
غیر على کس نکرد خدمت احمد |
غم خور موسى نباشد الا هارون |
کرد جهانى زتیغ زنده به معنى |
از دم تیغش اگرچه ریخت همى خون |
سُبحان اللّه از این مرکّب معجون |
ساحت جاهش به عقل پى نتوان برد |
نتوان با موزه در گذشت زجیحون |
سوى شریعت گراى و مهر على جوى |
از بن دندان اگر نه قلبى و واروُن |
بـالجـمـله ؛ در کـمـالات نفسانیّه و بدنیّه و خارجیّه ، آن حضرت متمیّز بود از سایرین ؛ چه کـمـالات نـفـسـانـیـة آن جـناب مانند علم و حلم و زهد و شجاعت و سخاوت و حُسن خلق و عفّت و غـیرها به مرتبه اى بود که احدى را معشار آن نبود و دشمنانش اعتراف به آن مى نمودند و انـکـار آن نـمـى تـوانستند نمود و جوانمردى و ایثار او به مرتبه اى بود که در فراش رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیـه و آله و سـلّم خـوابید و شمشیرهاى برهنه کفّار قریش را در عوض رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم به جان خود خرید و در غزوه اُحد به اندازه اى جـوانـمـردى و فـتـوّت از آن حـضـرت ظـاهـر شـد کـه از جـانـب ملا اعلا نداى لا سَیْفَ اِلا ذُوالفِقار وَلا فَتى اِلاّ عَلى بلند شد.