سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 92/2/13 | 9:7 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

فلسفه اجتماعی حجاب و پوشش 

الف) تعدیل جاذبة طبیعی بین زنان و مردان

براساس قانون خلقت (تکوین) بین زن و مرد جاذبه­ای طبیعی قرار داده شده که ضامن سعادت و سلامت خانوادگی آن دو خواهد شد امّا محور و مدار این جذب طبیعی زن است از این رو در آیات شریفه برای حفظ آرامش زن و مرد، اصالت به زن داده شده است.

زن مظهر جذب طبیعی است و مرد مظهر انجذاب طبیعی است یعنی مورد جذب قرار می­گیرند. اولین کانال برای جذب شدن مردان، نگاه آنان است از این رو، ابتدا آنها با کنترل و حفظ نگاه امر می­شوند و سپس زنان به حفظ و کنترل نگاه حدود و پوشش.

نکته قابل توجه این که تفاوت­های جسمی، روانی و رفتاری زنان و مردان موجب این جاذبه­ها شده است. برخی از عوامل جذب در زنان عبارتست از:

-    زیبایی­های ظاهری مانند لطیف و بدون مو بودن چهرة زنان، ظریف و باریک­تر بودن حنجرة زنان که باعث ظرافت لحن و سخن آنها می­شود، فک و چانة باریک و لطیف زنان و نیز دست و پای آنان، از تفاوت­های آشکار زنان با مردان است. بنابراین، گفتار، رفتار و حرکت­های زن به طور طبیعی برای مردان جاذبه دارد.

-    وجود حالت آهنگین در حرکت زنان به ویژه که اثبات شده است زنان هنگام راه رفتن، انداحت تحتانی آنها به صورت موزون و ریتم دار حرکت می­کند ولی مردان فاقد این آهنگ در حرکت هستند از این رو پوشاندن اندام تحتانی (باسن) توسط جلباب (چیزی که همة بدن را می­پوشاند) و یا به اصطلاح امروزی، چادر این جاذبة طبیعی را حفظ می­کند.

-        حس خود آرایی و جلوه­گری زن، این جاذبة طبیعی را چند برابر کرد و مردان را به نگاه بیشتر وامی­دارد.

-    عوامل تحریک بیرونی مانند فیلم­های تحریک­آمیز و عکس­های مبتذل که از طریق گوناگون (نرم­افزارها، مجلات، رایانه­ها و تلفن­های همراه) حساسیت زن و مرد را نسبت به جاذبه­های طبیعی یکدیگر افزایش می­دهد.

پوشش زنان موجب تعدیل جاذبه­های طبیعی شده و این نعمت الهی را در مسیر و مجرای طبیعی خود قرار می­دهد به این معنا که حسِّ خودآرایی و زیباپسندی زن و زیبایی­های ظاهری او و جاذبه­های طبیعی­اش محدود به خانه و خانواده شده و همین امور که در جامعة بیرون، فسادآور است در درون خانواده نقش مثبت ایفا خواهد کرد.

از این رو در فرهنگ عرب معروف است:

«خیر النساء المبتذلة لزوجها و الخفره فی قومها»[1]

بهترین زنان مبتذل­ترین آنها نزد همسرش و باحیاترین آنها نزد قومش است.

و نیز پیامبر(ص) فرمود:

«خیر نساءکم ... المتبرجة مع زوجها»[2]

بهترین زنان شما آنها هستند که در برابر همسرشان تبرج و خودنمایی دارند.

بنابراین جذب و انجذاب طبیعی بین زن و مرد یک نعمت است و حجاب زنان آن را جهت­دهی می­کند.

ب) ایجاد زمینه مشارکت سیاسی ـ اجتماعی زنان

پوشش و حجاب مانند قانونی است که اصل وجود آن بیانگر یک حرکت اجتماعی است. زنان به عنوان نیمی از پیکرة اجتماع با وجود استعدادها و قابلیت­ها و نیروی خلاقیت خود حق حضور اجتماعی و مشارکت در امور سیاسی ـ اجتماعی دارند و تنها در صورتی این حضور، براساس تخصص و دانش و توانایی­ها خواهد بود که ویژگی­های جنسی (زنانة) زنان در پشت حجاب پنهان گردد و ویژگی­های انسانیتی آنها همانند اندیشه، ابتکار و خلاقیت، دانش و توانایی­های علمی آنان مورد توجه قرار گیرد. اگر قائل به حضور اجتماعی زنان هستیم زیرا هر حضوری دارای شرایط و قوانین است.

لازمة حضور اجتماعی زنان، حفظ حدود و پوشش و دوری از اختلاط و خودنمایی و تبرج است.

پیامبر اکرم(ص) می­فرماید:

«باعدوا بین انفاس الرجال و النساء فانّه اذا کانت المعاینة و اللقاء کان الداء الذی لادواء به»[3]

بین مردان و زنان فاصله ایجاد کنیدچشم در چشم با هم داشته باشند، جامعه به دردی گرفتار می­شود که درمانی برای آن نخواهد بود.

توصیه به پوشش و وقار زنان، حفظ نگاه مردان، عدم خلوت زن با مرد نامحرم و عفیفانه با نامحرم برخورد نمودن از جمله دستورهای دین برای حضور اجتماعی صحیح و آسیب­ناپذیر است. از سویی تبرجّ، خودنمایی و خودآرایی و تلاش برای جلب نظر نامحرم و دعوت قلبها به خود از آفت­های حضور اجتماعی بدون قاعده و قانون زنان است.

ج) بهداشت روانی جامعه

جامعة انسانی از مجموعة انسان، ساختار اجتماعی و روابط بین این دو شکل می­گیرد و ارتباطات انسانی از مهم­ترین مسائل جامعه است. این انسان­ها از دو گروه همجنس و دو جنس مخالف تشکیل می­شوند و هر یک از گروههای ویژه خاص خود را دارند. ارتباط مرد با مرد و زن با زن (همجنس) از قانون­های ساده­تری پیروی می­کند زیرا آسیب­پذیری کمتری بین دو جنس موافق وجود دارد اما در روابط بین دو جنس مخالف، (مرد و زن) به علت ویژگی­های (خَلقی) خِلقتی و خُلقی متفاوت، روابط پیچیده­تری وجود دارد از این رو قواعد و قوانین ویژه­ای برای این نوع ارتباطات وفع شده است تا از میزان آسیب­پذیری این گونه ارتباط­ها کاسته شود.

پوشش و حجاب در تمام ابعاد ارتباطات تضمین کنندة سلامت جامعه خواهد بود زیرا پاک نمودن جامعه از جاذبه­های کاذب و محرک­های جنسی و روانی مانع از غرق­شدن جامعه در مسایل شهوانی و ضد اخلاقی خواهد شد. از هم گسیختگی نظام خانواده و وجود بیماری­های روانی ناشی از تحریک مستمر در جوانان، سیر نزولی اخلاق اجتماعی و معنویت در سطح اجتماعی از آسیب­های جدی است که منشاء اصلی آنها عدم توجه به احکام و حدود الهی همچون حجاب و پوشش است و همین بی­توجهی بهداشت روانی جامعه را به خطر می­اندازد.

بنابراین برای ایجاد آرامش روانی فرد و جامعه باید از قوانین تشریع شده از سوی خداوند متعال پیروی نمود.[4]

فارابی می­نویسد:

همانطور که تحصیل سلامت بدن بر عهدة طبیب است، تحصیل سلامت جامعه نیز بر عهدة مَلکِ یعنی مسئول مدینة فاضله است. مسئول رهبری و هدایت جامعه، هم ملک، هم فیلسوف و هم امام نامیده می­شود.[5]



[1]- ابن سلام، غریب الحدیث، ج 3، ص 254.

[2]- اسحاق، کلینی، اصول کافی، ج 5، ص 326.

[3]- أمین اسلام أبی علی الفضل لاحسن، الطریحی، مجمع البیان، ج 10، ص 304.

[4]- ناهید، طیبی، عطر عفاف، ص 160-125.

[5]- عبدالله، جوادی آملی، میادی اخلاق، ص 274.