سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 92/2/13 | 4:2 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

فطری ­بودن عفاف و حجاب

در بحث ماهیت و چیستی حجاب می­توان به موارد زیر اشاره نمود:

هنگامی که بحث از فطرت می­شود مجموعه­ای از ویژگی­های انسانی به ذهن می­رسد که از ابتدای تولد با آدمی بوده، در همة افراد انسانی مشترک است و زمان­بردار و مکان­بردار نیست و مهم­تر از همه اینکه قابل تبدیل و تغییر نمی­باشد.

لاتَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ [1]

هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد.

اگر از فطری­بودن نیاز به پوشش سخن گفته می­شود به استناد آیاتی است که در مورد پوشش آدم و حوّا، اولین زوج انسانی که ریشة طبیعی انسان­های کنونی هستند، مطرح شده است.

یَا بَنِی ءَادَمَ لاَ یفْتِنَنَّکُمُ الشَّیطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیکُم مِّنَ الْجَنَّةِ ینزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیرِیهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاء لِلَّذِینَ لاَ یؤْمِنُونَ [2]

ای فرزندان آدم مبادا شیطان شما را فریب دهد چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد جامعه عترت از تن آنان برکند و قبایح آنان را در نظرشان پدید آورد همانا آن شیطان و بستگانش شما را می­بینند در صورتی که شما آنان را نمی­بینید ما نوع شیطان را دوستدار آنان که ایمان نمی­آورند قرار داده­ایم.

براساس این آیه شریفه آدم و حوّا در بهشت دارای لباس بودند؛ لباسی که عورتهای آنان را می­پوشاند و داثر «ترک اولی» و خروج از بهشت به عنوان نوعی تنبیه لباسهای آنها برکنده و عورتهایشان بر خودشان نمایان می­گردد.[3]

ابن جریر طبری می­نویسد:

آدم مردی بلند قدی بود و موهای بسیار داشت و هنگامی که آن لغزش از وی سر زد، عورتش بر او نمایان شد و سپس با ذکر روایاتی نوع پوششی که آدم و حوا از آن استفاده کردند تا عریان بودن خود را چاره سازند، ذکر کرده و می­نویسد؛ برگ درخت انجیر بوده است. البته گفته شده لباس آدم و حوا نوری بوده که فرج آنها را می­پوشاند و به این وسیله آنها عورت همدیگر را نمی­دیدند و با خوردن شجره منهیه لباس آنها کنده شد و عورتهایشان آشکار گردید و نیز برخی لباس آنها را تقوی دانسته­اند و بنابر قولی این لباس، ظفر بوده و یا لباسهای بهشتی.

شیخ طوسی می­نویسد:

غرض شیطان در این که زشتی­های آنها را آشکار نمود این بود که آنان را اندوهگین سازد و از این که برای غیر خودشان عیب­هایشان آشکار می­شود، ناراحت شوند و این صفت هر جوانمردی است.[4]

این مطلب نشان می­دهد که براساس آیات و روایات نیاز به حجاب و پوشش امری فطری می­باشد.

شرم و عفت باری دختر همچون وسیلة دفاعی است که به او اجازه می­دهد از میان خواستگاران خود، شایسته­ترین آنان را برگزیند و یا خواستگاری آنان را برگزیند و یا خواستگار خود را ناچیز سازد که پیش از دست یافتن به وی به تهذیب خود بپردازد.

یکی از دلایل فطری­بودن پوشش و حجاب، ارتباط تنگاتنگ آن با حیا و عفاف است. در تعریف حیا، آن را ملکه­ای نفسانی ذکر کرده­اند که انسان را در مواجهه با حرامی شرعی، عقلی و عرفی در تنگنا قرار می­دهد و در تعریف عفاف نیز گفته شده: عفت، به دست آوردن حالت درونی است که توسط آن از غلبة شهوت بر آدمی ممانعت می­شود.

بنابر تعاریف فوق حیا و عفاف، ملکه و حالت درونی و نفساسنی هستند که ثمرة آنها ظاهری و عینی است یعنی دوری از حرام شرعی، عقلی و عرفی و عدم غلبة شهوت بر وجود آدمی نشانگر عفیف و با حیا بودن است.

پوشش، حجاب و کنترول نگاه و  سخن در برابر نامحرم، نمودها و مظاهر حیا و عفاف است و در صورت همراهی پوشش با حیا «حجاب مطلوب» به وجود خواهد آمد. بنابراین از آنجا که حیا و عفت نفسانی است و از سرمایه­های خدادادی و فطرت بشر است، نیاز به پوشش و مصون­بودن در برابر نگاه­های آلوده و افکار ویرانگر نیز از فطرت برمی­خیزد و در نتیجه با حفظ حجاب و پوشش مناسب، فطرت آدمی احیا می­گردد.


[1] - سوره روم، آیه 30.

[2]- سوره اعراف، 27.

[3]- ابن جرید، طبرسی، تفسیر جامع البیان، ج 8، ص 18-188.

[4]- شیخ طوسی، التبیان، ج 4، ص 380.