بسم رب الشهداءوالصدیقین
تقرب به سوی سگ
مرحوم هیدجى ، محشى منظومه ملا هادى ، دیوانى دارد، او قضیه جالبى نقل مى کند، مى گوید: مقدسى بود در محله اى و یا روستایى ، شبى براى عبادت به مسجد رفت ، مسجد خالى بود، دو رکعت نماز که به جا آورد، صداى خش خشى از گوشه هاى مسجد شنید، با خود گفت : پس من تنها در مسجد نیستم ، کس دیگرى هم گویى در مسجد هست ، سپس شیطان او را وسوسه کرد و شروع کرد با صداى بلندتر نماز خواندن ولا الضالین را با مد تمام کشیدن ! به خیال این که فردا آن ناآشنا، در ده و محله منتشر مى کند که فلانى ، دیشب در مسجد، تا صبح مشغول راز و نیاز بود و نماز نافله به جا مى آورد این مقدس مآب بیچاره ، به همین خیال ، حتى شب را هم به منزل نرفت و تا صبح مشغول نماز و راز بود. صبح که هوا روشن شد، وقتى که خواست از مسجد خارج شود، دید سگى نحیف و ضعیف از گوشه شبستان آمد و از در بیرون رفت . یک باره فهمید که همه آن خش خش ها، از این سگ بوده که از سرماى شب ، به داخل مسجد پناه آورده است و همه نماز نافله ها و گریه ها و اشک هاى جناب مقدس هم به جاى تقربا الى الله ، تقربا الى الکلب بوده است .
.: Weblog Themes By Pichak :.