سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 91/12/24 | 12:37 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

حقیقت و ابعاد توحید
توحید در فرهنگ اسلامى ، معناى بلند و گسترده اى دارد. توحید در ذات ، توحید در صفات ، توحید در افعال و توحید در عبادت .
توحید یعنى : ایمان به یگانگى خداوند.
توحید یعنى : نفى هوس ها. کسى که هوا پرست است ، از مدار توحید خارج است . (اءفراءیتَ مَن إ تّخَذ إ لهَه هَواه )
آرى ، کسانى که از هوس هاى خود پیروى مى کنند، در حقیقت خداى آنها، هواى نفس آنان است .
توحید یعنى : نفى طاغوت ها. شعار و هدف تمام انبیا این بود: (اءن اعبدوا اللّه و اجْتَنبوا الطّاغوت )

توحید یعنى : نفى نظام هاى طاغوتى . امام رضا علیه السلام پس از آنکه مجبور شد ولیعهدى ماءمون را بپذیرد، در جلسه علنى و در برابر همه مردم شرط کرد که در نظام ماءمون عزل و نصبى و دخالتى نکند.
توحید: یعنى خطّ بطلان کشیدن بر تمام افکار التقاطى و ردّ تمام ایسم ها و مکتب هایى که از مغزهاى بشرى برخاسته است .
توحید یعنى : قطع تمام روابطى که سبب سلطه وسرپرستى بیگانگان است .
توحید یعنى : نفى فرمان کسى که دستورش با دستور خدا هماهنگ نباشد.
توحید یعنى : قبول رهبرى کسانى که خدا رهبرى آنان را امضا کرده است .
توحید یعنى : نق نزدن به دستورات خدا، تسلیم بودن وبندگى در پیشگاه او.
و خلاصه توحید یعنى : سرکوبى بت هاى درونى و بیرونى ، بت عنوان ، بت مدرک ، بت مقام ، بت مال ، تا هیچ یک از آنها ما را از مدار حقّ و پیروى از راه حقّ باز ندارد.
توحید یعنى : آنچه مرا به قیام وامى دارد خدا باشد و آنچه مرا به سکوت فرا مى خواند رضاى خدا باشد.
اقتصاد توحیدى ، یعنى : در تمام برنامه هاى تولید، توزیع ، مصرف و مدیریّت ، حکم خدا اجرا شود.
ارتش توحیدى ، یعنى : هدف ارتش ، خودخواهى ، انتقام ، کشورگشایى و استثمار نباشد، بلکه اعتلاى کلمه حقّ و گسترش قانون خدا باشد. هدف ، سرکوبى ستمگران و نجات مستضعفان و دفاع از حریم مال و جان و ناموس و تلاش براى حفظ مرزها باشد.
جامعه توحیدى ، جامعه اى است که رهبر آن طبق معیارهاى الهى انتخاب شود، یعنى بر اساس علم ، تقوا، جهاد، سابقه ، امانت ، قدرت ، مدیریّت و...، نه براساس زور، پول ، پارتى ، و یا وابستگى به قدرت هاى بزرگ .
جامعه توحیدى ، آن است که قانون خدا بر آن حکومت مى کند و همه مردم ، در برابر آن مساویند و اِعمال غرض در آن را ندارد.
بنابراین آنچه برخى افکار التقاطى در مورد جامعه توحیدى مطرح ساخته و آن را با جامعه بى طبقه کمونیستى یکى دانسته اند، قابل قبول نیست . زیرا در جامعه توحیدى اسلام ، خدا حکومت مى کند نه مردم .
اگر پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:
((قُولوا لاإ له الاّ اللّه تُفلِحوا)) نباید با دید ساده به این جمله بنگریم ، زیرا نتیجه توحید در این شعار پیامبر، فلاح و رستگارى است . قرآن هدف نهایى را فلاح مى داند و اگر به تقوا سفارش مى کند و مى فرماید: (یاایّها النّاسُ اعبُدوا ربّکم الّذى خَلَقکم و الّذین مِن قَبلِکم لعلّکم تَتَّقون ) اى مردم ! عبادت کنید خدایى را که شما و پیشینیان شما را آفرید تا شاید به تقوا برسید. لکن خود تقوا هدف نهایى نیست ، بلکه تقوا مقدّمه اى است براى رسیدن به فلاح ، چنانکه در آیه اى دیگر مى فرماید: (فاتّقوا اللّه یا اُولِى الا لْباب لَعلّکم تُفلحُون ) اى صاحبان عقل ! تقوا پیشه کنید تا شاید به فلاح و رستگارى برسید.
روزى در کلاس درباره توحید و جمله
((لا اله الاّ اللّه )) مطالبى را بیان مى کردم . روى تابلو تصویر دانه اى را کشیدم که در زیر خاک قرار دارد و سپس سبز مى شود و گفتم : این دانه براى رهایى از دل خاک سه عمل انجام مى دهد:
1- فرو بردن ریشه هاى خود در درون خاک .
2- جذب موادّ غذایى خاک .
3- دفع مزاحم و ذرّات خاک و سپس سر بر آوردن از آن .
پس از آن گفتم : انسان هم اگر بخواهد از جهل و تباهى رهایى یابد باید همین سه عمل را انجام دهد:
1- باید ابتدا عقاید خود را مبتنى بر استدلال کند.
2- باید براى پیشرفت ، از تمام امکانات بهره برد وموادّ ریشه را جذب کند.
3- باید هرگونه مانع را از سر راه خود بردارد تا به فضاى توحید برسد.
امّا اگر در هر یک از سه مرحله کوتاهى کند، همچنان در رکود و بدبختى باقى مى ماند. اگر عقایدش محکم ومبتنى بر علم نباشد، از امکانات استفاده نکند و به دفع دشمنان نپردازد مى پوسد، همان گونه که دانه در دل خاک ، اگر دست به این سه عمل نزد خواهد پوسید.
ریشه هاى ایمان به خدا
در بحث تحلیل هاى غلط از دین ، روشن شد که جهل ، ترس وفقر، ریشه ایمان به خدا نیست . اکنون مى پرسیم ، پس منشاء ایمان چیست ؟ چه چیزى انسان را به سوى خدا مى کشاند؟
در پاسخ مى گوییم : ریشه هاى ایمان به خدا، عقل و فطرت آدمى است .