سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 91/12/24 | 12:29 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

چرا برخى به دین توجّهى ندارند؟
علل عدم توجّه به دین و گریز از آن را مى توان در موارد زیر جستجو نمود:
1 - عدم شناخت دین
هر چه شناخت ما از چیزى بیشتر باشد و ارزش و اهمّیت آن را بدانیم ، توجّه ما نیز به آن بیشتر خواهد شد. سرچشمه بى توجّهى برخى افراد به دین و مسایل آن ، نداشتن شناخت درست از دین است . امام رضا علیه السلام فرمودند:
اگر مردم زیبایى هاى سخنان ما را بشناسند، از ما پیروى خواهند کرد.
(30)
برخى نسبت به نماز کاهلى مى کنند. هنگامى که از آنها جویاى علّت مى شویم ، پاسخى مى دهند که از عدم آشنایى آنها به نماز حکایت مى کند. آنان مى گویند: خداوند چه نیازى به نماز ما دارد؟ این گروه نمى دانند که نه تنها خدا به نماز ما و حتّى به خود ما نیازى ندارد، بلکه تمام هستى از ما بى نیاز است . زمین چه نیازى به ما دارد؟! زنبور عسل و سایر حیوانات چه نیازى به ما دارند؟ اکسیژن و خورشید چه نیازى به ما دارند؟ اگر گفته اند خانه خود را روبه خورشید بسازیم ، معنایش این نیست که خورشید به ما و اتاق ما نیاز دارد، بلکه این انسان است که به خورشید و نور و گرماى او نیازمند است .
در دعا مى خوانیم :
((
عصَیتُک بجَهلى )) خدایا! به خاطر جهل و نادانى ، فرمانت را عمل نکردم .(31)
اگر انسان ، آثار اعمال صالح را بداند و از مجازات اعمال زشت با خبر باشد، قطعاً اعمال صالح را انجام داده ، از کارهاى ناپسند دورى مى کند. اگر کسى سیگار مى کشد و نماز نمى خواند، به خاطر این است که نه بر ضررهاى سیگار واقف است و نه از اسرار و آثار نماز آگاه است .
براى جذب مردم به دین ، لازم است شناخت از دین و معارف آن در جامعه رواج یابد و رابطه بین اسلام شناسان و نسل نو بیشتر شود. باید هر دانشجو و هر جوان مسلمان ، با یک عالم اسلام شناس در ارتباط باشد تا معارف دینى را بشناسد و همواره از دین ، تحلیل و برداشت صحیح داشته باشد.
در زمان طاغوت ، یکى از استادان مارکسیست در کلاس درس گفته بود: اسلام مى گوید: هر کس دزدى کرد باید فورا دست او را قطع کرد و اگر حکومت اسلامى تشکیل شود، در هر شهرى باید سلاّخ ‌خانه اى براى قطع دست ، درست شود. امّا
((
کارل مارکس )) مى گوید: هر کس دزدى کرد لابد گرسنه بوده است ، شکمش را سیر کنید، دیگر دزدى نمى کند. شکم سیر کردن هنر است ، نه قطع کردن دست !
هنگامى که یک استاد، مسایل را این گونه تحلیل و القاى شبهه مى کند، باید به او پاسخ داد: اوّلاً این حرف غلط است که هرکس دزدى مى کند بر اثر گرسنگى است . گرچه ممکن است دزدى گاهى بر اثر فقر و گرسنگى باشد، امّا در همه جا چنین نیست ، بسیارى از زندانیان ، بر اثر حرص وطمع ، دزدى وکلاه بردارى و گران فروشى مى کنند، ثانیاً: هر کس که دزدى کرد، اسلام دست او را قطع نمى کند، بلکه با بیست وشش شرط، دست دزد قطع مى شود.
خوشبختانه در آن جمع ، دانشجوى با اطلاعى مى گوید: استاد! اسلام با بیست و شش شرط دست دزد را قطع مى کند. لطفاً شما که به اسلام اشکال وارد مى کنید، فقط شش شرط آن را بیان فرمایید!
2- اضافه شدن خرافات در دین
برخى از مردم که از مذهب دورى مى کنند به خاطر خرافاتى است که از طرف دوستان نادان و دشمنان دانا به مذهب اضافه مى شود.
اگر به انسان تشنه اى یک لیوان آب دهند، ولى در آن مگسى باشد، آب را به زمین مى ریزد ونمى آشامد. چه بسیار تشنگان دین که به خاطر وجود خرافات ، از اصل مذهب صرف نظر مى کند، گاهى چیزهایى را که حلال است بر خود حرام مى کنیم و گاهى خود را پایبند آداب و رسوم دست و پاگیرى به نام دین مى نماییم . بنابراین از عمل بعضى مسلمانان که مایه فرار مردم از مذهب مى شود، نباید غافل شد.
3- برداشت و تعبیر ناصحیح از دین
گاهى از دین وتعالیم آن بد برداشت مى شود و این فهم غلط، به نام دین تبلیغ مى شود. صاحب چنین برداشتى بر این باور است که هرکس دیندار است باید این گونه فکر وعمل نماید. بدیهى است فهم نادرست و اشتباه از دین و تعالیم آن و تبلیغ این برداشت هاى ناصحیح به نام دین ، مانع از جذب دیگران مى شود. نحوه تبلیغ دین ، بسیار مهم است . تبلیغ دین هم روانشناسى مى خواهد وهم سلیقه .
4- عمل برخى از متدیّنین
گاهى رفتار برخى از متدیّنین موجب دین گریزى دیگران مى گردد. مانند عرضه غذاى تمیز، توسّط فردى کثیف براى شخصى گرسنه .