سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 91/12/24 | 12:23 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

کارایى دین
شاید بتوان طرح کلّى دین را براى ساختن جامعه اى پویا و رو به رشد، به کارهایى که براى ساختن یک وسیله نقلیه براى حرکت به جلو انجام مى دهیم تشبیه کرد. ما در ساختن یک ماشین چند مرحله را طىّ مى کنیم :
1- اوّل معدن آهن را کشف مى کنیم .
2- معدن کشف شده را استخراج مى کنیم .
3- مواد را ذوب مى کنیم .
4- قطعات ماشین را مى سازیم .
5 - قطعات ساخته شده را مونتاژ و به یکدیگر متّصل مى کنیم .
و در نهایت با یک راننده ماهر، اتومبیل ساخته شده را هدایت مى کنیم .
دین نیز همین پنج عمل را روى انسان انجام مى دهد:
کار اوّل
کار اوّل دین ، کشف انسان است . انسانى که خودش را فراموش کند، راهش ، رهبرش ‍ و هدفش را گم کند، تا سرحد یک حیوان تنزّل مى کند و چون هدف اصلى خود را تنها رفاه و زندگى مادّى مى داند مانند یک مرده مى شود که دیگر حقّ در او اثر نمى کند و همچون گرگ مى شود در دریدن ، روباه مى شود در حیله ، موش مى شود در دزدى ، سنگ مى شود در قساوت . این انسان گم شده باید پیدا شود، خودش را بشناسد و کشف کند.
اگر دین نباشد، ما نمى توانیم به خوبى و درستى خود را کشف کنیم و بشناسیم ، لذا کسانى که با انبیا ارتباطى ندارند، انسان را به درستى نشناخته اند، برخى از آنها مى گویند: انسان در اصل حیوان بوده است و برخى دیگر مى گویند: جوهره انسان شهوت است ومنشاء تمامى حرکات اوشهوات اوست ، برخى انسان را حیوانى اقتصادى مى دانند که منشاء تمامى حرکات او شکم اوست . اساساً آنها زندگى و سعادت و خوشبختى را به گونه دیگرى فهمیده اند و معنا کرده اند.
دین به ما مى گوید: اى بشر! تو شهوت و شکم نیستى ، امتیاز و کمال تو در اینها نیست . حتّى امتیاز تو به پرواز کردن ، بلند کردن وزنه و خانه ساختن نیست ، زیرا حیوانات در تمامى این امور از تو برتر و بالاترند.
اگر نگاهى به قرآن کنیم به راحتى درمى یابیم که اسلام چگونه انسان را معرّفى مى کند. در برخى آیات مى فرماید:
1- تو خلیفه خدا هستى .
(17)
2- هر چه در زمین و آسمان است براى توست .(18)
3- تو حامل امانت الهى هستى .(19)
4- در تو از روح خدا دمیده شده است .(20)
5 - تو بهترین مخلوق خدا در آفرینشى .(21)
6- ما تو را گرامى داشتیم .(22)
7- ما تو را فضیلت دادیم .(23)
و سپس هشدار مى دهد که مبادا خود را فراموش کنى و گم کنى ، که خسارت ببینى و در تجارتت سود نکنى ، مبادا خود را ارزان بفروشى و به غیر خدا بفروشى ، و این جاست که انسان از خود مى پرسد: اگر من براى زندگى مادّى و اشباع غرائز حیوانى آفریده شده ام ، پس چرا هستم ؟ و چرا این همه نبوغ و استعداد و آرزو در من قرار داده شده است ؟
کار دوّم
کار دیگر دین ، استخراج این معدن کشف شده است . انسان باید استخراج شود از ظلم ها، جهل ها، تفرقه ها، خرافات ، شرک ها و.... چنانکه قرآن مى فرماید: (یُخرجُهم من الظلماتِ الى النّور)(24) خداوند مؤ منان را از تاریکى ها به سوى نور خارج مى سازد.
کار سوّم
دین ، انسان را در بوته حوادث ذوب مى کند، همان گونه که آهن در کوره ذوب مى شود.
دین ، عشق به بى نهایت را در انسان ایجاد وآدمى را به آن وصل مى کند، آن گاه بى نهایت کوچک را در بى نهایت بزرگ ذوب مى کند. آرى ، انسان به کمک دین وبر اثر مناجات وبا توبه وگریه ، ذوب شده وناخالصى هاى او جدا مى گردد.
کار چهارم
کار چهارم دین ، تربیت فردى انسان است . برنامه هاى خودسازى ، از راه عبادت و تقواپیشگى و شکوفا کردن صفات نیک وکمال انسانى ، یعنى ساختن یک مهره مفید وانسان واقعى ؛ همان کارى که پیامبر اسلام در دوران مکّه و در زمان خفقان انجام دادند. تمام دستوراتى که جنبه اجتماعى ندارد در این مسیر قرار مى گیرد تا انسان ها یک به یک ساخته شوند.
عبادت هاى فردى ، مقدّمه خودسازى وخودسازى مقدّمه جامعه سازى است . تربیت جامعه را باید از تربیت افراد آغاز کنیم . خداوند از پیامبرش مى خواهد ابتدا خودش را پاکیزه گرداند، (وثِیابِکَ فَطهّر)
(25) در مرحله دوّم مى فرماید: به زنان و دخترانت بگو پاک باشند، (قل لا زواجک وبَناتک ...)(26) در مرحله سوّم خویشان نزدیک خود را انذار کند، (و اءنذر عشیرتک الاقربین )(27) و در مرحله چهارم ، ماءمور انذار اهل مکّه واطراف آن مى گردد. (لِتُنذرَ اُمّ القُرى و مَن حَولَها)(28) آن گاه نوبت به ارشاد وهدایت جهانیان مى رسد. (کافّةً لِلنّاس )(29)
کار پنجم
کار پنجم دین ، پیوند دادن مهره هاى ساخته شده و ایجاد ارتباط و وحدت بین انسان هاى مؤ من و تربیت یافته و در نهایت ، تشکیل یک حکومت جامع الهى در تمام ابعاد است ، - همان کارى که پیامبر در مدینه انجام دادند - تشکیل یک جامعه اسلامى که معیارها و هدف هاى آن الهى باشد و از هر جهت با جامعه هاى غیر اسلامى تفاوت داشته باشد.
اساساً اسلام دین وحدت ، جماعت و اجتماع است ، شما در نماز، حتّى اگر به تنهایى نماز بخوانید، به صورت جمع با خداوند متعال سخن مى گویید: (ایّاک نَعبد و ایّاک نستعین ) تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو کمک مى خواهیم . (اِهدنَا الصّراط المستقیم ) ما را به راه راست هدایت فرما.
((
السّلام علینا و على عباد اللّه الصّالحین )) سلام بر ما و بر بندگان شایسته . اسلام با روش هاى مختلف سعى دارد مسلمانان را به تشکیل اجتماعات با شکوه تشویق کند، لذا مى فرماید: تعداد نمازگزاران ، هر چه بیشتر باشد ثواب نماز جماعت افزون مى گردد.
اگر غیبت و تهمت و... در اسلام امرى ناپسند است ، شاید به خاطر آن باشد که عامل تفرقه و تشتّت است . و اگر هدیه دادن ، صله رحم ، سلام کردن و مشورت امرى پسندیده است ، براى آن است که این گونه امور ایجاد محبّت مى کند و باعث انسجام و وحدت مى گردد.
کار ششم
آخرین کار دین آن است که جامعه متّحد وتشکّل یافته را به دست رهبرى لایق و معصوم بسپارد، تا او امّت را از خطر تسلّط افراد مفسد، مسرف ، مترف ، جاهل و ظالم حفظ نموده ومردم را از وابستگى و دنیاپرستى برهاند. به راستى ، سپردن رهبرىِ جامعه به دست شخص غیر معصوم ، ظلم به مقام انسانیّت است .
این است دورنمایى از طرح کلّىِ مکتب که اگر بخواهیم آنا را در یک سطر بیان کنیم ، مى گوییم : دین ، یک برنامه جامعى است که نوع
((
بینش ))، ((کوشش )) و ((روش ))

را براى فرد و جامعه ، با معیارهاى خاصّ الهى معیّن مى کند.