سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 91/12/19 | 2:47 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

نماز و تشکّر
یکى از اسرار نماز، تشکّر از ولى نعمت است ، قرآن مى فرماید: ((واعبدوا ربّکم الّذى خلقکم والّذین من قبلکم ))(35)
عبادت کنید پروردگارى را که شما و نیاکان شما را آفرید، هستى شما و همه از اوست .
در سوره کوثر مى خوانیم :
((انّا اعطیناک الکوثر فصلّ)) ما به تو ((کوثر)) دادیم ، خیر زیاد عطا کردیم پس نماز بخوان . یعنى به شکرانه عطایاى ما نماز به پا دار.
نماز بهترین نوع شکرگزارى است که شیوه آن را خداوند بیان فرموده و تمام انبیا و اولیا هم آن شیوه را به کار بسته اند. نماز تشکّرى است عملى ، زبانى ، دائمى و سازنده .
نماز و قیامت
مردم نسبت به رستاخیز و معاد، چند دسته هستند:
1- گروهى به قیامت شک دارند:
((ان کنتم فى ریب من البعث ))(36)
2- گروهى به قیامت گمان دارند:
((یظنّون انّهم ملاقوا اللّه ))(37)
3- گروهى به قیامت یقین دارند:
((و بالاخرة هم یوقنون ))(38)
4- گروهى منکر قیامت هستند: ((و کنا نکذب بیوم الدّین ))(39)
5 - گروهى ایمان دارند ولى فراموش مى کنند: ((نسوا یوم الحساب ))(40)
قرآن براى رفع شک استدلال کرده و از مؤ منین وگمان دارندگان ستایش کرده است و از منکران ، برهان خواسته که دلیل انکار شما چیست ؟ و براى گروه پنجم دائما تذکّراتى داده که انسان فراموش نکند.
نماز، هم شک زدایى مى کند و هم غفلت ها را به
((یاد)) تبدیل مى سازد. در نماز با گفتن ((مالک یوم الدّین )) در هر شبانه روز حداقل ده بار، انسان مسئله قیامت را به خود تلقین مى کند و تذکّر مى دهد.
نماز و راه یابى
ما در هر نماز با گفتن ((اهدنا الصرط المستقیم ))از خداوند راه مستقیم را مى خواهیم .
انسان هر لحظه فکر تازه اى دارد، دوستان و دشمنان ، نزدیکان و بیگانگان ، طاغوت ها و وسوسه گران وشیاطین نیز با تلقین و تشویق و تهدید و تبلیغ ، براى انسان طرح هائى را دارند و برنامه ریزى هائى مى کنند که انسان جز با امداد الهى هرگز نمى تواند در میان این همه راه که از هوسها مایه مى گیرد، نجات یابد و راه مستقیم را بپیماید.
((اهدنا الصراط المستقیم )) ، را مستقیم :
راه خدا و اولیاى خداست .
راهى است که از هرگونه خطا و انحراف دور است .
راهى است که ترسیم کننده آن مرا دوست دارد و نیازم را مى داند.
راهى است که به بهشت منتهى مى شود.
راهى است که با فطرت سالم هماهنگ است .
راهى است که اگر در آن راه بمیرم شهید محسوب مى شوم .
راهى است که از عالم بالا و بالاتر از علم ماست .
راهى است که انسان در آن دچار شک وپشیمانى نمى شود.
راهى است از همه راه ها صاف تر، نزدیک تر و روشن تر.
وبالاخره راه مستقیم ، راه انبیا، شهدا، صالحان وصدیّقین است .
اینها نشانه هاى راه حقّ ومستقیم است که شناخت آن مشکل و دقیق است وحرکت وپایدارى در آن نیاز به امداد الهى دارد.
نماز، جنگ با شیطان است
همه ما با کلمه محراب آشنا هستیم ، این کلمه در قرآن نیز درباره محلّ نماز زکریّا علیه السّلام آمده است . (( هو قائم یصلّى فى المحراب ))(41)
محراب در لغت یعنى محلّ حرب وجنگ ، پس نماز وحضور در محرابِ عبادت ، قیام براى جنگ با ابلیس است .
اگر انسان هر روز چند بار در محلى قرار بگیرد که نامش محل جنگ باشد، جنگ با هوس ها و شیطان ها و طاغوت ها، القاى این کلمه چه تاءثیرى در فرد و جامعه دارد؟
بگذریم که امروز به خاطر فرهنگ غلط، محراب ها را تزیین مى کنند وگل بوته هاى کاشى کارى ها، صحنه را درست به عکس کرده وبه جاى فرار شیطان جولانگاه او قرار داده است .
روزى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به فاطمه علیها السّلام فرمود:
این پرده را از جلو دید من بردار، زیرا گلِ روى این پارچه ، در حال نماز توجّه مرا از بین مى برد.
ولى ما امروز مبلغ سنگینى خرج مى کنیم تا محراب را با انواع کاشى تزیین کنیم . نمى دانم چرا به اسم شعائر مذهبى و هنر معمارى ، از متن اسلام دور مى شویم ؟ اسلام هر چه عمیق ولى بى آلایش معرفى شود جاذبه بیشترى خواهد داشت . ما با این همه تزیینات چند نفر را به مسجد جذب کرده ایم و اگر بودجه این تشریفات را صرف نیازهاى ضرورى جوانان کنیم چقدر جذب خواهیم کرد؟
نماز و توحید
((انّنى انا اللّه لااله الاّ انا فاعبدنى واقم الصلوة لذکرى ))(42)
رابطه نماز و توحید بسیار نزدیک است ، توحید ما را به سوى نماز مى کشاند و نماز روح توحید ما را زنده مى کند. نماز با تکبیر آغاز مى شود و در هر رکعت بعد از پایان سوره ، قبل و بعد از رکوع و هر سجده و در پایان هر نماز، مستحب است اللّه اکبر بگوئیم . در ذکر رکوع و سجود، سبحان اللّه مى گوئیم و در رکعت سوم وچهارم ((لااله الا اللّه )) مى گوئیم که همه مایه صیقل دادن روح توحید و جلوه دادن روح ایمان است .
بریدن از نماز، زمینه گرایش به مفاسد
((فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة واتّبعوا الشهوات ))(43)
پس از انبیا گروهى جانشین آنها شدند که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروى نمودند.
این آیه ، ابتدا ضایع شدن نماز را مطرح کرده و سپس در دام شهوات قرار گرفتن را. چون نماز ریسمان ارتباط با خداست ، همین که پاره شد، افتادن در وادى تباهى حتمى است ، همچون گسستن بند تسبیح ، که همه دانه ها در اثر آن پخش و گم مى شوند.
جهاد تا شهادت براى حفظ نمازخانه دیگر ادیان
در آیه 40 سوره حج مى خوانیم :
((ولولا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم اللّه ))اگر مؤ منان دست به اسلحه نبرند و جلو مفسدین را با قدرت و جنگ نگیرند، تمام نمازخانه ها و عبادتگاه هاى یهودیان و مسیحیان و مسلمانان خراب مى شود.
صَوامع ، جمع صُومعه ، به مکان عبادت در بیرون شهر (دِیر) گفته مى شود که براى زُهّاد ساخته مى شد. بِیَع جمع بیعة ، محل عبادت نصارى است که همان کلیسا و کِنیسه است .
صلوات ، جمع صلوة ، محل عبادت یهودیان است که بعضى آن را معرّب ثلوثا در زبان عبرى دانسته اند و مسجد محل عبادت مسلمین است .
به هر حال باید به قیمت خون دادن ، از مکان نماز و عبادات حفاظت کرد.
طهارت و سلامت قلب
همان گونه که براى انجام نماز، طهارت ظاهرى ، در قالب وضو و غسل و تیمم ، شرط است ، قبول و پذیرفته شدن نماز نیز، به طهارت باطنى نیاز دارد.
بارها قرآن به پاکى دل اشاره کرده است . گاهى مى فرماید: تنها قلب سلیم به درگاه خداوند راه دارد. قلبى است که در آن شک و شرک وجود نداشته باشد.
به هر حال ، نماز نیز همانند قرآن کریم ظاهرى دارد و باطنى و آنچه ما انجام مى دهیم اگر درست باشد ظاهر نماز است که باید سکّوى پرواز به باطن آن باشد.
نمازى بر اساس معرفت و عشق .
نمازى برخاسته از اخلاص و محبّت .
نمازى با حال خشوع .
نمازى دور از غرور و عُجب و ریا.
نمازى سازنده و محرّک .
نمازى از قلبى بى هوى و بى مرض .
نمازى که پرتوى از آن را فهمیدیم و نوشتیم و گفتیم ، ولى لیاقت خواندن یک رکعت آن را نویسنده در تمام عمرش پیدا نکرده است .
نماز و صداقت
کسى که دیگرى را دوست دارد سخن گفتن با او را هم دوست دارد. آنها که با زبان ، مدّعى خداخواهى و خدادوستى اند، ولى علاقه اى به نماز ندارند در ادّعاى خود صداقت ندارند. نماز ملاک و میزان مقدار تعهّدى است که انسان در اظهارات خود دارد. به همین دلیل نماز منافق همچون سایر اعمالش همراه با صداقت نیست .
نماز و نیّت
علاوه بر حضور قلب و خشوع در نماز که سفارش اسلام و از علامات مؤ من است و اهمیّت آن تا آنجاست که اگر نمازى با توجّه خوانده نشود قبول نمى شود و از نماز همان مقدارى مورد قبول است که با حضور قلب باشد، ولى با این همه اسلام سفارش کرده که نماز با بهترین لباس از نظر پاکى و نو بودن ، همراه با عطر و وقار و آرامش انجام گیرد، تا جائى که بعضى به امام سجاد علیه السّلام که به سوى مسجد مى رفت ، گفتند: گویا منزل عروس مى روى ! امام فرمود: ملاقات با خالق زیبائى ها دارم .
به خصوص زنان خوب است به هر نحو خود را براى نماز بیارایند، به این معنا که زیورهایى گرچه ساده و اندک هنگام نماز با خود داشته باشند.
نماز، یک معامله پُر سود
خداوند مى فرماید:((فاذکرونى اَذکرکم ))(44) شما مرا یاد کنید من هم شما را یاد مى کنم .
یاد ما براى خدا سودى ندارد، ولى یاد او از ما، لطفش را نصیب ما مى فرماید، لغزش ما را مى بخشد، دعاى ما را مى پذیرد، مشکل ما را حل مى کند، لطف او براى ما بى نهایت ارزش دارد. پس در نماز که یاد خدا مى کنیم ، کالاى پرارزشى را گرفته ایم .
نماز و آرامش
تنها مشکلى که دنیاى علم وصنعت امروز آن را حل نکرده ، مشکل آرامش روحى است . هر روز آمار بیمارى هاى روانى ، و مصرف قرص ‍ اعصاب زیاد مى شود. هیچ چیز به انسان آرامش نمى دهد جز یاد خدا و ایمان و اُنس و عشق و توکّل به او.
آرى نماز یاد خداست و فقط با یاد خدا دل ها آرامش مى یابد.
افرادى را مى شناسیم که داراى قدرت ، مال و علم هستند، امّا آرامش لازم را ندارند. در مقابل ، افرادى تهیدست هستند که به خاطر ایمان به سرچشمه هستى داراى قلبى آرامند، دید و بینش و اعتقاد خاصّى دارند که حوادث تلخ و شیرین را مى پذیرند و براى آنها تحلیل منطقى دارند.
آرى با یاد خداوند دل ها آرام مى گیرد و بهترین یاد خدا همان نماز است ، کمبود امروز بشر علم و تخصصّ نیست ، بلکه دل آرام است . نه فرعون ها و ابرقدرت ها دل آرام دارند، نه قارون ها، و نه ابولهب ها، و نه منافقان چند چهره .
تنها رهبرى را که ما در زمان خودمان داراى دل آرام دیدیم ، حضرت امام خمینى قدّس سرّه بود که روز 12 بهمن 57 وقتى در هواپیما نشست تا به ایران بیاید، خبرنگار از او پرسید چه احساسى دارید؟ فرمود: هیچ .
با اینکه هنوز نظام شاهنشاهى سرِ پا بود و احتمال سرنگونى هواپیما داده مى شد.
در وصیّت نامه خود نیز نوشت من با قلبى آرام به سوى خدا مى روم . این دل آرام از زور و پول و مقام نیست ، از پیوند با خداست که بهترین نوع آن نماز است .
نماز، یعنى ایمان
بعد از حدود 15 سال که مسلمانان به سوى بیت المقدّس نماز مى خواندند، وقتى به دلائلى قبله به سوى کعبه تغییر کرد، سؤ الى براى مسلمانان پیش آمد که نمازهاى قبلى ما چه حکمى دارد؟ این مسئله را از پیامبر پرسیدند.
آیه نازل شد که نمازهاى قبلى شما صحیح است و خداوند پاداش نمازهاى شما را ضایع نمى کند.
لکن آیه اى که نازل شد این بود:
((وماکان اللّه لیضیع ایمانکم ))(45) خداوند ایمان شما را ضایع نمى کند. یعنى به جاى اینکه بگوید: نمازهایتان از بین نرفته و صحیح است ، مى فرماید: ایمانتان ضایع نشده ، که این تعبیر نشان دهنده آن است که نماز یعنى ایمان و ترک نماز یعنى ترک ایمان .
نماز و بزرگى خداوند
اوّلین کلمه واجب در نماز((الله اکبر)) است و کسى که خداوند نزدش بزرگ شد، همه چیز را کوچک خواهد دید.
کسانى که سوار هواپیما مى شوند، همین طور که بالا مى روند خانه هاى بزرگ ومحلّه ها و شهرها نزد آنان کوچک مى شود و هر چه پرواز بالاتر باشد، زمین کوچک تر جلوه خواهد کرد.
کسى هم که خداوند نزد او بزرگ شود، دیگر طاغوت ها و قدرت ها و مال و مقام ها نزد او ارزش نخواهد داشت .
حضرت امیر علیه السّلام در بیان صفات متّقین مى فرماید:
((عظم الخالق فى اعینهم فصغر مادون ذلک فى انفسهم ))(46)
چون خداوند در چشم مؤ منین بزرگ شد، غیر او هر چه و هرکس باشد کوچک جلوه خواهد کرد. اگر دنیا نزد ما کم ارزش شد وابستگى ما به آن کم مى شود و قهرا براى مال و مقام آن این همه جنایت و خلاف مرتکب نمى شویم .
از سخنان امام خمینى قدّس سرّه این بود که
((آمریکا هیچ غلطى نمى تواند بکند.)) این یک تهدید تو خالى و شعار نیست ، کسى که یک عمر باور داشته که خدا بزرگ است ، آمریکا نزدش کوچک جلوه مى کند و هر حادثه اى پیش او ساده است .
حضرت زینب کبرى علیها السّلام عصر عاشورا گفت :
((ربّنا تقبّل منّا هذا القلیل )) خداوندا! این اندک را از ما بپذیر.
حادثه کربلا و شهادت امام حسین علیه السّلام بسیار بزرگ بود، ولى کسى که خدا را بزرگ ببیند آن حادثه را هم کوچک مى بیند.
و در پاسخ حاکم ستمگر بنى امیّه که پرسید در کربلا چه دیدید؟ فرمود:
((ما راءیت الاّ جمیلا))من جز زیبائى چیزى ندیدم .
آرى در دید عارفان ، تمام کارهاى خداوند حکیمانه وزیباست .