سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 91/12/18 | 12:53 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

شرح حال مقداد
ابـومـعـبـد مـقـداد بـن الاسـود ، اسم پدرش عمرو بَهْرائى است و چون اسود بن عـبـدیـغوث او را تبنّى نموده معروف به مقداد بن الاسود شده است . آن بزرگوار قدیم الا سـلام و از خـواصّ اصحاب سیّد اَنام و یکى از ارکان اربعه و بسیار عظیم القدر و شریف المنزله است ؛ دیندارى و شجاعت او از آن افزون است که به تحریر آید سُنّى و شیعه در فـضـیـلت و جـلالت او هـمـداسـتانند. از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم روایت کرده اند که فرمود خداوند تعالى مرا به محبّت چهار تن امر فرموده و فرموده که ایشان را دوسـت بـدارم ، گفتند: ایشان کیستند؟ فرمود: على علیه السّلام و مقداد و سلمان و ابوذر رضوان اللّه علیهم اجمعین .(412) و ضُباعة بنت زبیربن عبدالمطّلب که دختر عـمـوى رسـول خـدا بـاشـد زوجـه او بـوده و در جـمـیـع غـزوات در خـدمـت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم مجاهده کرده و او یکى از آن چهار نفر است که بهشت مشتاق ایشان است (413) و اخبار در فضیلت او زیاده از آن است که در اینجا ذکر شـود و کـافـى است در این باب آن حدیثى که شیخ کَشّى از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت کرده که فرمود:
(
اِرتَدَّ النّاسُ اِلاّ ثَلاثَ نَفَرٍ سَلْمانُ وَ اَبُوذَر وَالْمِقْدادُ، قالَ فَقُلْتُ عَمّار؟ قالَ کانَ حاصَ حـَیـْصـَةً ثـُمّ رَجـَعَ ثـُمّ قـالَ اِنْ اَرَدْتَ الذی لَمْ یـَشـُکَّ وَلمْ یـَدْخـُلْهُ شـَىٌ فَالمِقدادُ)؛(414)
یعنى حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام فرمود که مردم مرتد شدند مگر سه نفر که آن سـلمـان و ابـوذر و مـقـداد است ، پس راوى پرسید که آیا عمّار بن یاسر با ظهور محبّت او نـسـبـت بـه اهـل البـیـت عـلیـهـمـاالسـّلام در ایـن چـنـد کـس داخـل نـبـود؟ حضرت فرمود که اندک میلى و تردّدى در او ظاهر شد بعد از آن رجوع به حق نـمـود؛ آنـگـاه فـرمـود کـه اگـر خـواهـى آن کـسـى را کـه هـیـچ شـکـّى بـراى او حـاصـل نـشـد پـس بـدان کـه او مـقـداد اسـت و در خـبـر اسـت کـه دل مقدّس او مانند پاره آهن بود از محکمى .
وَعـَنْ کـِتاب
(
الاِخْتِصاص ) عَنْ اَبى عَبْدِاللّهِ علیه السّلام قالَ إِنَّما مَنْزِلَةُ الْمِقْدادِ بْنِ الاَسـْوَدِ فی ه ذِهِ الاُمَّةِ کَمَنْزلَةِ اَلِف فِى الْقُرْآنِ لا یَلْزَقُ بِها شَىٌ.(415) جایگاه مقداد در این امّت مانند جایگاه الف در قرآن است که حرف دیگر به آن نمى چسبد
در سـنـه 33 در
(
جـُرْف ) کـه یـک فـرسـخـى مـدیـنـه اسـت وفـات کـرد. پـس جـنازه او را حـمـل کـردند و در بقیع دفن نمودند و قبرى که در شهر (وان ) به وى نسبت دهند واقعیّت ندارد بلى محتمل است که قبر فاضل مقداد سیورى یا قبر یکى از مشایخ عرب باشد.
پسر مقداد دشمن على علیه السّلام بود
و از غـرائب آن اسـت کـه مـقـداد بـا ایـن جـلالت شـاءن پـسـرش مـعـبـد نـااهـل اتـّفـاق افـتـاد و در حـَرْب جـَمـَل بـه هـمراهى لشکر عایشه بود و کشته شد و چون امـیـرالمـؤ مـنین علیه السّلام بر کشتگان عبور فرمود به معبد که گذشت فرمود: خدا رحمت کند پدر این را که اگر اوزنده بود راءیش اَحْسَن از راءى این بود. عمّار یاسر در خدمت آن جـنـاب بود عرضه داشت که الحمد للّه خدا معبد را کیفر داد و به خاک هلاکش انداخت به خدا قـسـم یـا امـیـرالمـؤ مـنـیـن کـه مـن بـاک در کـشـتـن کـسـى کـه از حـق عـدول کـنـد از هـیـچ پـدر و پـسـرى نـدارم ، حضرت فرمود: خدا رحمت کند ترا و جزاى خیر دهد.

منبع:منتهی الامال