سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : دوشنبه 91/11/30 | 10:23 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

کاربرد ذکر در مقابل غفلت و نسیان
از جمله کاربردهاى کلمه ذکر، کار برد آن در مقابل غفلت و نسیان است . این دو کار برد در قرآن نیز ذکر شده است . با توجه به این دو کار برد، باید تفاوت بین آنها را باز شناخت . مرحوم علامه طباطبایى رحمة الله ، در ذیل آیه 152 سوره بقره ، در این باره چنین مى فرمایند:
باید دانست که ذکر گاهى در مقابل غفلت گفته مى شود، مانند: آیه ولا تطع من اءغفلنا قلبه عن ذکرنا (5) و آن عبارت از این است که انسان توجه به علم خود نداشته باشد. یعنى علم به چیزى دارد، ولى خودش متوجه نیست که علم به آن دارد، بنابر این ذکر به معناى علم به علم داشتن است .و گاهى در مقابل نسیان گفته مى شود و آن عبارت از زایل شدن صورت علمى از محفظه ذهن است چنان که مى فرماید: و اذکر ربک اذا نسیت
(6) بنابراین ، ذکر یعنى وجود صورت علمى در حافظه و همان طور که نسیان داراى آثارى است ، ذکر هم آثارى مخصوص به خود دارد. پس همان طور که در بعضى موارد کلمه نسیان را به ملاحظه وجود آثار نسیان ( بدون اینکه حقیقت فراموشى موجود باشد) اطلاق مى کنند و مثلا مى گویند: هنگامى که بدانى دوستت احتیاج به یارى و کمک دارد و او را کمک نکنى ، فراموشش کرده اى در اینجا نه اینکه واقعا او را از یاد برده باشید، ولى چون به یاد او نبودن اثرى را به دنبال ندارد، مثل این است که فراموش کرده اى
(7)
روشن شد که ذکر و یاد در جایى به کار مى رود که دل انسان متوجه چیزى باشد؛ خواه انسان به چیزى که قبلا توجه نداشت توجه یابد، و یا این که پس ‍ از فراموشى چیزى که قبلا توجه نداشت توجه یابد، و یا این که پس از فراموشى چیزى که قبلا به آن توجه داشت ، مجددا به آن توجه یابد. گاه نیز به این صورت است که پس از غفلت از چیزى ، از حالت غفلت خارج مى گردد و مجددا به آن توجه مى یابد. البته براى صدق مفهوم ذکر ضرورتا لازم نیست که غفلت و نسیان و فراموشى بر آن مقدم گردد، بلکه ذکر و یاد در مورد مطلق هوشیارى و استحضار و توجه نیز به کار مى رود.
بیان این نکته لازم است که در سوره کهف ، قبل از آیه و ذکر ربک اذا نسیت ...خداوند به پیامبر صلى الله علیه و آله دستور مى دهد که هرگز نگو من فلان کار را فردا انجام مى دهم و حتما در جایى که از آینده خبر مى دهى ، جمله الا اءن یشاء الله ، مگر این که خدا بخواهد را ذکر کن .این توصیه از آن جهت است که هیچ کس و حتى پیامبر صلى الله علیه و آله هرگز در مقام خداوند نخواهد، کسى توانایى بر انجام کارى ندارد.
نکته دیگر در آیه و اذکر ربک اذا نسیت ...، مساءله نسیان پیامبر صلى الله علیه و آله است که در آیه بدان اشاره شده است .این جا این سؤ ال مطرح مى شود که مگر پیامبر معصوم نبود و مگر طبق اعتقاد ما و بر اساس آنچه از ادله قطعى استفاده مى شود، پیامبر و معصومان علیه السلام از نسیان و غفلت مبرا و مصون نبوده اند؟ و اگر نسیان و فراموشى در فکر پیامبر راه داشته باشد، مردم نمى توانند به گفتار او اعتقاد کامل داشته باشند.
پاسخ این سؤ ال این است که در بسیارى از آیات قرآن کریم گرچه به ظاهر روى سخن خدا با پیامبر است ، اما مقصود و منظور توده مردم هستند. طبق ضرب المثل عرب ، سخن خداوند در این موارد، از باب ایاک اعنى و اسمعى یا جاره است ؛ همان که در فارسى نیز مى گوییم : به در مى گویند که دیوار بشنود.
اطلاقات و استعمالات ذکر
به جز استعمال ذکر در معناى لغوى یاد شده ، این کلمه اطلاقات دیگرى نیز در قرآن دارد که داراى نوعى علاقه و ارتباط با معناى لغوى مى باشد. در این کاربردهاى مختلف ذکر را در قرآن بررسى مى کنیم :
1. قرآن کریم :
- ذلک نتلوه علیک من الایات و الذکر الحکیم ؛ (8) اینها است که ما آن را از آیات و ذکر (قرآن ) حکمت آموز بر تو مى خوانیم .
- وانزلنا الیک الذکر لتبین للناس مانزل الیهم ؛ (9) و این ذکر (قرآن ) را به سوى تو فرود آوردیم ، تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده توضیح دهى .
- انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون ؛ (10)
بى تردید، ما این ذکر (قرآن ) را به تدریج نازل کرده ایم ، قطعا نگهبان آن خواهیم بود.
مى توان گفت علاقه سببیت و مسببیت بى قرآن و ذکر خداوند باعث شده که در آیا مذکور، ذکر در مورد قرآن استعمال شود؛ چون آیات قرآن سبب و علت ذکر حقیقى یعنى توجه به خداوند است .با توجه به وجود همین علاقه است که ذکر در مورد کتاب هاى آسمانى و به خصوص تورات استعمال شده است .
2.وحى :
اءالقى الذکر من بیننا بل هو کذاب اءشر؛ (11) آیا از میان ما ذکر (وحى ) بر او القا شده است ؟ نه (بلکه ) او دروغ گویى گستاخ است .
3. کتاب آسمانى :
و ما اءرسلنا قبلک الا رجالا نوحى الیهم فسئلوا اءهل الذکر ان کنتم لا تعلمون ؛ (12)و پیش از تو نیز جز مردانى را که به آنان وحى مى کردیم گسیل نداشتیم .اگر نمى دانید از اهل کتاب هاى آسمانى بپرسید.
4. خصوص تورات :
و لقد کتبنا فى الزبود من بعد الذکر اءن الارض یرثها عبادى الصالحون ؛ (13)
و در حقیقت ، در زبور پس از ذکر تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
5. رسوالله صلى الله علیه و آله
قد انزل الله الیکم ذکرا.رسولا یتلوا علیکم آیات الله مبینات لیخرج الذین آمنوا و عملوا الصالحات من الظلمات الى النور...؛ (14) راستى که خداوند سوى شما ذکر فرو فرستاده است : پیامبرى که آیات روشن گر خدا را بر شما تلاوت مى کند، تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند از تاریکى ها به سوى روشنایى بیرون برد.
در آیات فوق ، رسولا از نظر ادبیات عرب ، عطف بیان یا بدل براى کلمه ذکرااست و شاید بتوان با تفسیر دیگرى و با تقدیر گرفتن جمله و اءرسلنا الیکم ، در آغاز آیه 11 مفاد آن را مستقل از آیه 10 قرار داد که تقدیر آن چنین است : و ارسلنا الیکم رسولا اما تفسیر اول که در آن ارتباط دو آیه کاملا ملحوظ گشته و با عطف بیان و یا بدل قرار دادن رسولا براى ذکرا واژه ذکر بر پیامبر صلى الله علیه و آله اطلاق گشته ، موافق با سیاق و ظاهر آیات است . طبق این تفسیر علاقه سببیت و مسببیت و علت و معلولى باعث و مصحح اطلاق ذکرا بر پیامبر خواهد بود زیرا وجود مقدس آن حضرت ، بارزترین و مؤ ثرترین وسیله براى یاد خدا است .
6.نماز جمعه :
یا ایها الذین آمنوا اذا نودى للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الى ذکر الله و ذروا البیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون ؛ (15) اى کسانى که ایمان آورده اید، چون براى نماز جمعه ندا در داده شود، به سوى ذکر خدا - یعنى نماز جمعه - بشتابید و داد و ستد را واگذارید.اگر بدانید این براى شما بهتر است .
7.ذکر به معناى شرف و افتخار:
لقد انرلنا الیکم کتابا فیه ذکرکم افلا تعقلون ؛ (16)هر آینه به سوى شما کتابى فرستادیم که یاد شما یعنى آنچه مایه برترى و عزت شما است در آن است ؛ ایا نمى اندیشید؟
8.ذکر به معناى حفظ و به خاطر سپارى :
و اد اخذنا و میثاقکم و رفعنا فوقکم الطور خذوا ما آتیناکم بقوة و اذکروا ما فیه لعلکم تتقون ؛ (17)و به یاد آرید آن گاه که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر فراز شما افراشتیم . آن کتاب را که به شما دادیم با همه نیرو و به جد بگیرید و آنچه را که در آن است به خاطر داشته باشید، باشد که به تقوا گرایید.