سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 91/11/8 | 2:30 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

دین رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم پیش از بعثت

س.حضرت رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم پیش از بعثت چه دینى داشته است ؟
ج -
در روایت آمده است که آن حضرت متدین به دین حضرت ابراهیم علیه السّلام بوده اند، و در حدیثى آمده است : (شریعت هر یک از انبیاى اولواالعزم که داراى کتاب و شریعت بودند، تا شریعت اولواالعزم دیگر جارى بود و به آن عمل مى شد، از حضرت نوح علیه السّلام تا حضرت ابراهیم علیه السّلام به شریعت حضرت نوح علیه السّلام عمل مى شد، تا اینکه شریعت حضرت ابراهیم علیه السّلام آن را نسخ کرد و تا زمان حضرت موسى علیه السّلام ادامه داشت . و انبیاى دیگر تا شریعت حضرت عیسى علیه السّلام تابع شریعت قبل بودند. تا اینکه شریعت ایشان ، شریعت حضرت موسى علیه السّلام را نسخ نمود، و پیغمبران بعد از شریعت حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم ، تابع حضرت عیسى علیه السّلام بودند).

دین اجداد رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم

س - آیا اجداد پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم به دین حضرت عیسى علیه السّلام عمل مى کردند؟
ج -
البته موحد بودند، و به دین حضرت ابراهیم علیه السّلام عمل مى کردند. توضیح اینکه : شریعت حضرت ابراهیم علیه السّلام به دو شعبه تقسیم گردید:
یکى ، شعبه بنى اسرائیل که حضرت موسى علیه السّلام با تورات و احکام آن ، و نیز حضرت عیسى علیه السّلام با انجیل و تصدیق تورات ،به سوى آنان فرستاده شدند.
شعبه دیگر، اعراب حجاز بودند که عمل حج را نیز داشتند و اجداد پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم از دسته دوّم بودند.

مقامات معنوى رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم پیش از بعثت

س - آیا حضرت رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم قبل از بعثت صاحب مقامى از مقامات بودند؟
ج -
طبق روایات ، علامات و معنویاتى از ایشان ظهور و بروز داشته است ، و در حالى که کودک بود، ملک قلبش را شستشو داد. بدون تردید مقصود شستشوى مادى نبود به این صورت که واقعا قلبش شکافته شود و ملک داخل آن گردد، بلکه تمثل بوده ، مانند قصه حضرت مریم علیهاالسلام که خداوند مى فرماید: فتمثل لها بشرا سویا (مریم : 17)
یعنى واقعا حقیقت جبرئیل علیه السّلام بشر نشد، بلکه تمثل بود و در دید جناب مریم علیهاالسّلام به صورت بشر و انسان نمایان گردید. درباره رسول صلى اللّه علیه و آله و سلم نیز در روایت آمده است : و لقد قرن الله به اعظم ملک منذ فطم
)(
از زمانى که از شیر گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته را قرین و همدم او نمود.
مقصود از
(اعظم ملک )
همان روح است که آفریده اى اعظم از جبرئیل است که همیشه آن بزرگوار به او مؤ ید بوده اند. و این معنى را خداوند متعال در قصه حضرت ابراهیم علیه السّلام نیز نقل نموده و مى فرماید: و جعلناهم ائمه یهدون باءمرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات ... (انبیاء: 73)
و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که (مردم را) به فرمان ما هدایت مى کردند، و انجام دادن کارهاى نیک را به ایشان وحى کردیم ...
در این جمله ،
(مصدر) یعنى کلمه (فعل ) به (مفعول خودش ) یعنى کلمه (الخیرات ) اضافه شده و علماى ادب گفته اند: هرگاه مصدر به مفعول اضافه شود تحقق را مى رساند؛ پس منظور این است که فعل خیرات از آنها محقق است ؛ زیرا به نحو فعلى نفرموده است : و اوحینا الیهم ان افعلوا الخیرات که در این صورت افاده تحقق نمى کرد؛ بنابراین ، از این آیه شریفه مى توان استفاده کرد که امام و هر پیغمبرى که داراى مقام امامت است ، افعالش خیر است و همیشه به وحى (روح القدس )
مؤ ید است .

نماز خواندن پیامبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم پیش از نبوت


س - آیا از آیات سوره علق استفاده نمى شود که پیامبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم پیش از نبوت نماز مى خوانده است ، آنجا که مى فرماید: ارایت الذى ینهى عبدا اذا صلى ؟ (علق : 9 و 10)
آیا دیدى آن کسى را که بازمى داشت ، بنده اى را آنگاه که نماز مى گزارد؟
ج -
بله ، بنابراینکه تمام سوره در شب مبعث نازل شده باشد، استفاده مى شود که پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم قبل از نبوت نماز مى خوانده و کسانى بوده اند که ایشان را از نمازگزاردن باز مى داشتند.

نبوت قبل از رسالت


س - آیا رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم پیش از رسالت ، نبوت داشته و بعد رسالت پیدا کرده است ؟
ج -
بله پیش از مبعوث شدن به رسالت ، نبوت داشته اند. و در بعضى از احادیث آمده است : (شش ماه قبل از رسالت ، به نبوت مشرف شدند.)

نبوت رسول اکرم صلى الله علیه و آله وسلم پیش از انبیاء علیهم السلام


س - معناى فرمایش زیر حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم چیست که مى فرماید:
کنت نبیا و آدم بین الماء و الطین .
در حالى که حضرت آدم علیه السّلام میان آب و گل بود، من پیامبر بودم .
ج -
یعنى امضاى نبوت حضرت صلى اللّه علیه و آله و سلم از آن وقت بوده است .

س -
آیا تمام انبیاء علیهم السلام چنین هستند؟
ج -
گویا همه انبیاء علیهم السلام چنین باشند.
دلیل افضلیت پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم بر سایر انبیاء علیهم السلام

س -
دلیل افضلیت پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم چیست ؟
ج -
شریعت حضرت ، و خود حضرت ، و مقاماتش ، و اینکه او رسول است تا آخر عالم و براى همه ، و کتاب او که قرآن است حجت براى اهل عالم ، و بهترین دلیل براى افضلیت ایشان مى باشد.

س -
آیا دلیلى بر افضلیت پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم غیر از قرآن داریم ؟
ج -
حالات حضرت و دعوت ایشان به معارف الهى و توحیدى که لم یاءت بها الانبیاء السابقون علیهم السلام . (که پیامبران پیشین علیهم السلام مانند آن را نیاورده اند)

پیغمبر جن و انس


س - آیا پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم بر جنیان هم مبعوث گردیده است ؟
ج -
خداوند متعال مى فرماید: و اذ صرفنا الیک نفرا من الجن یستمعون القرآن ، فلما حضروه قالوا: انصتوا، فلما قضى ، و لوا الى قومهم منذرین (احقاف : 29)
و چون تنى چند از جن را به سوى تو روانه کردیم که قرآن را بشنوند، پس چون بر آن حاضر شدند، به یکدیگر گفتند: گوش فرا دهید و چون به انجام رسید، براى انذار به سوى قوم خود بازگشتند.
از این آیه شریفه استفاده مى شود که پیامبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم بر آنان نیز مبعوث گردیده است .

بنده محض خدا


س - چرا خداوند متعال در برخى از آیات قرآن ، از رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم به عنوان (عبد) یاد کرده ؟
جمله مى فرماید: سبحان الذى اسرى بعبده لیلا من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى ... (اسراء: 1)
منزه است آن خداوندى که بنده اش را شبانگاهى از مسجدالحرام به سوى مسجد الاقصى سیر داد...
و نیز مى فرماید: فاوحى الى عبده ما اوحى (نجم : 10)
آنگاه به بنده اش آنچه را باید وحى کند، وحى فرمود.
ج -
اطلاق (عبد) به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ، تشریفى است .
آیا خاتمیت دلیل عقلى دارد؟
ج -
دلیل قرآنى و استدلال به قرآن که جهانى و جاودانى است ، دلیل خاتمیت است .

س -
آیا دلیل عقلى هم دارد؟
ج -
دلیل عقلى در کلیات و نبوت عامه است ، نه در جزئیات و نبوت خاصه .

اطاعت از پیامبر، عین اطاعت از خداوند


س - آیا اطاعت از رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم در عرض اطاعت از خداوند متعال است ؟
ج -
خیر، بلکه اطاعت از رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم اطاعت از خدا، و سرپیچى از اوامر و نواهى او، سرپیچى از اوامر و نواهى خدا است . خداوند متعال مى فرماید: من یطع الرسول ، فقد اطاع الله (نساء: 80)
هر کس از پیامبر فرمان برد، در حقیقت خدا را فرمان کرده است .

علت فرستادن صلوات بر رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم


س - صلوات فرستادن ما بر پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم و آل او علیهم السلام براى ترفیع درجه ما است ، و یا پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم و خاندان او علیهم السلام ؟
ج -
براى ترفیع درجه ما است ، چرا که پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم اشرف موجودات است ، پس باید یک کمال وجودى اى را داشته باشد که (لاکمال فوقه ): (هیچ کمالى بالاتر از آن نباشد.)
بنابراین ، اعطاى کمال جدیدى به ایشان که داراى آن نباشد، تصور نمى شود، پس صلوات ما یک نحوه تعظیم و تکریم است ، که در اثر آن به کمال و مرتبه آن بزگوار هیچ اضافه نمى شود. و عینا مثل این مى ماند که یک سیب به باغ سیب ببرند و براى تعظیم و تکریم و صاحب باغ ، به او بدهند؛ زیرا هر مزیت دینى و دنیایى از برکات رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم است و آن حضرت صاحب همه خیرات و مبرات مى باشد.

شفاعت کبراى رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم

س - منظور از شفاعت در جمله و تقبل شفاعته چیست ؟
ج -
شفاعت کبرى منظور است ، در حدیثى از امام باقر علیه السّلام آمده است : (همه انبیاء و اولیاء علیهم السلام محتاج به شفاعت رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم هستند). و دیگران هم که از این خوان لقمه اى بر مى دارند به رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم ملحق مى گردند.

اندوه رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم در سوگ فرزندش


س - حضرت رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم در سوگ فرزندش ابراهیم فرمود: القلب یحزن ، و العین تدمع ، و لااقول الا الحق  دل اندوهگین مى گردد و اشک مى ریزد، ولى جز سخن حق بر زبان جارى نمى کنم .
آیا این حزن پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلم با آیه شریفه الا، ان اولیاء الله لاخوف علیهم ، و لا هم یحزنون (یونس : 62) منافات ندارد؟
ج -
حزن مراتب دارد، بعضى از مراتب حزن نسبت به بعض دیگر حزن محسوب نمى شود.سخنان عادى رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم نیز وحى است

س - خداوند متعال مى فرماید: و ما ینطق عن الهوى ، ان هو الا وحى یوحى (نجم : 3 و 4)
و از روى هوس سخن نمى گوید، سخن او جز وحى نیست .
آیا از این آیه استفاده مى شود که صحبتهاى عادى رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نیز وحى بود؟
ج -
ظاهر آیه ، تعمیم را مى رساند، حتى راجع به سخنان عادى ایشان ، چنانکه از آیه شریفه زیر استفاده مى شود که سخن گفتن رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم با مردم یک نوع وحى الهى است با آن ها. خداوند متعال مى فرماید: و ما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا، او من و راء حجاب ، او یرسل رسولا فیوحى باذنه ما یشاء (شورى : 51).
و هیچ بشرى را نرسد که خدا با او سخن گوید، جز از راه وحى ، یا از فراسوى حجاب ، یا فرستاده اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نماید.
از این آیه شریفه بر مى آید که نحوه تکلم خداوند متعال با مردم سه گونه است :
1- (وحیا) یعنى وحى مستقیم بدون واسطه ملک .
2- (او من وراء حجاب ) یعنى با واسطه .
3- او یرسل رسولا فیوحى باذنه ما یشاء که همان تکلیم رسول الله صلى اللّه علیه و آله و سلم با مردم است .
بنابراین ، تکلیم حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلم با مردم یک نوع از وحى است .

وحى بودن الفاظ قرآن


س - آیا عین الفاظ قرآن به زبان عربى بر پیغمبر اکرم نازل شده است ، یا تنها تنهاى آن ؟
ج -
خداوند متعال مى فرماید: حم ، و الکتاب المبین ، انا جعلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون (زخرف : 1 3)
حم ، سوگند به این کتاب روشنگر که ما قرآن را به صورت عربى قرار دادیم ، باشد که بیندیشید.
و نیز مى فرماید:
(الر، تلک آیات الکتاب المبین ، انا انزلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون
(یوسف 1 و 2)
الر، این است آیات کتاب روشنگر، براستى که ما قرآن را به صورت عربى نازل کردیم ، باشد تا بیندیشید.
یعنى قرآن را در مقام نزول عربى ، و عربیت را جزء وحى قرار دادیم ، تا شاید در آن تعقل کنید و مطالب آن را بفهمید، بنابراین ، غرض ‍ از نازل کردن قرآن به صورت عربى ، براى فهم مردم و تعقل آنهاست ، ولى در وحى ها و کتب آسمانى غیر قرآن مانند تورات و انجیل این گونه نیست که الفاظ آنها هم جزء وحى باشد، بلکه مطالبى به پیغمبر وحى مى شد و او آن را با الفاظ و بیان خود به مردم ابلاغ مى نمود، مانند احادیث قدسى که به پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم وحى مى شد و حضرت با بیان خود آن را به دیگران ابلاغ مى نمود.
این همه درباره قرآن در مقام نزول است ، ولى قرآن داراى مرتبه دیگرى است که خداوند متعال بدان اشاره نموده و مى فرماید: و انه فى امّالکتاب لدینا لعلى حکیم (زخرف : 4)
و براستى که قرآن در امّالکتاب ( لوح محفوظ) به نزد ما بلند مرتبه و استوار است .
یعنى قرآنى که پیش ما در لوح محفوظ است ، از لحاظ قدر و منزلت عالى ، و محکم و استوار است و درزى ندارد که کسى یا چیزى یا فهمى به آن رخنه کند مگر مطهرون چنانچه در آیه دیگر مى فرماید: انه لقرآن کریم ، فى کتاب مکنون ، لایمسه الا المطهرون (واقعه : 77 79)
براستى که قطعا این قرآنى ارجمند است که در کتابى نهفته قرار دارد و جز پاک شدگان به آن دسترسى ندارند.
منظور از (لایمسّه ) آن است که فکر و فهمشان نمى تواند آن را مسّ کند. و این پاک شدگان ، اهل بیت علیهم السلام هستند، چنانکه که در جاى دیگر درباره آنان مى فرماید: انما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (احزاب : 33)
خداوند اراده فرموده که پلیدى و آلودگى را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.

تعداد روایات اهل تسنن از رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم

س - تعداد روایات اهل تسنن از رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم چقدر است ؟
ج -
عامه تقریبا 250 روایت در تفسیر، و 500 روایت در فقه از رسول الله صلى اللّه علیه و آله و سلم نقل کرده اند و البته 100 روایت از این 500 حدیث فقهى یا از جهت متن و دلالت غیر قابل قبول است ، و یا از حیث سند ضعیف است و تنها 400 روایت مورد قبول دارند.
و سند بقیه روایات عامه به صحابه یا تابعین بر مى گردد، و بعد از آنها معلوم نیست از چه کسى نقل مى کنند.