سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 92/3/30 | 8:54 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

 

بسم رب الشهداءوالصدیقین

هفت سال نخست تربیت مستمر 

کیفیت ارائه‌ی برنامه‌های آموزشی و کارگیری روش‌های تربیت به فراخور استعدادها، نیازها و شرایط سِنّی فرزندان متفاوت است. چنان‌کا مروزه بخشی از دوران کودکی را رای دریافت برنامه‌های آموزشی کلاسیک مناسب ندانسته ارائه‌ی بازی‌های سرگرم‌کننده را برای آمادگی و رشد استعداد کودکان پیشنهاد می‌کنند.

اسلام نیز چهارده قرن پیش با توجه به خصوصیات روحی و نیازهای فطرت و طبیعی کودکان ضمن توصیه به فراهم نمودن زمینه‌ی مناسب برای سرگرمی و بازی آنان برای یک دوره‌ی شش یا هفت ساله، از کودک به‌عنوان سیّد (آقا، فرمانروا) و ریحانه (گل خوش‌بو) یاد کرده است.

امام صادق(ع) می‌فرمایند: «أَمْهِلْ صَبِیِّکَ حَقّ یأتِیَ لَهُ سِتُّ سِنینَ...»[1]: «کودک خود را تا شش سالگی آزاد بگذار...».

و در جای دیگر فرمودند: «دَعْ إِبْنَکَ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنَینَ و ألزِمهِ نَفْسک سَبْعَ سِنینَ، فإن أفلح و الاّ فإِنَّهُ مَنْ لا خَیْرَ فِیهِ»[2]: «فزرندت را تا هفت سال بگذار بازی کند، سپس هفت سال او را ملازم خود گردان و او را زیر نظر بگیر و تحت تربیت مستمر و بی‌وقفه‌ی خود داشته باش اگر رستگار شد که چه بهتر وگرنه معلوم می‌شود در او خیری نیست».

پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «اَلْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنینَ...»[3]: «فرزندت تا هفت سال آقاست (باید به خواسته‌های او جامه‌ی عمل بپوشاند)...».

حضرت علی(ع) فرموده‌اند: «وَلَدُکَ رَیْحانَتُکَ سَبْعاً...»[4]: «فرزندت مدت هفت سال گل خوش‌بوی توست (بر ساقه‌ی درخت وجودت)».

باید همون گل او را ببویی و مراقبش باشی و از هر کاری ـ ولو آموزش و تعلیم ـ که به پژمرده شدن او می‌انجامد بپرهیزی. جسمش ناتوان، روحش لطیف و حسّاس، تحمل و بردباری او بسیار اندک، و از دست شستن از خواسته‌هایش عاجز است، اما با رفتاری شایسته و مناسب با نیازها و استعدادهایش، آرام آرام زمینه‌ی تعلّم و فراگیری در او احیاء گشته، دیری نمی‌پاید که با نشاط کامل از هر گونه برنامه‌ی آموزشی و تربیتی استقبال خواهد نمود.

البته حسّ کنجکاوی و پرسش و جست‌وجو از منشأ و علل اشیاء بسیار زودتر از سنین شش یا هفت در کودک ظهور می‌یابد. روان پاک و بی‌آلایش وی برای گرایش به خداپرستی و پذیرش خالق جهان مهیّا و آماده گشت. بهره‌گیری از این سرمایه‌ی فطری برای افشاندن بذر ایمان در نهاد و سرشت کودک به‌‌گونه‌ای ساده و درخور فهم، کاری است شایسته، و حرکتی است متناسب با استعداد و نیازهای طبیعی او[5].

درخت تربیت به‌تدریج رشد و نمو می‌کند و در دراز مدت پر برگ و بار می‌شود، رگ توت تا به ابریشم مبدل شود، فرصت و مهلتی طولانی می‌طلبد اما چون به آن مرحله رسید، گوهر وجودش کمال یافته و نفیس وارزشمند گشته و مطلوب خاص و عام می‌گردد. تربیت کودک، کاری این چنین است و صبر و بردباری و دقت و هوشیاری و نظارت مستمر می‌طلبد، اما ثمری که در پی دارد، آن‌چنان شیرین و مسرت‌بخش است که پدر و مادر را از همه‌ی تلاش‌هایی که در این راه کرده و می‌کنند راضی و خشنود می‌سازد[6].

فواید ادب و تربیت در دوران کودکی و نوجوانی آن‌چنان روشن و اشکار است که چندان نیازی به بحث و بررسی طولانی ندارد؛ زیرا قسمت عمده‌ی پیروزی‌ها و موفقیت‌ها و احیاناً شکست‌ها و نابسامانی‌های دوره‌ی بزرگ‌سالی، ریشه در کمال تربیت یا سوء تریبت در دوره‌ی کودکی و نوجوانی دارد و گذشتگان خوب گفته‌اند که علم و ادب‌آموزی و تربیت یافتن در خردسالی، همچون نقش و نگار بسیار زیبایی که بر قالب سنگی حکاکی و طراحی می‌شود زوال‌ناپذیر است[7].



[1]. عاملی حر، وسائل الشیعه، ج21، ص472.

[2]. همان، ج21، ص473.

[3]. همان، ج21، ص476.

[4]. شرح نهج‌البلاغه، ابی ابی الحدید، ج20، ص343.

[5]. اسماعیلی یزدی عباس، فرهنگ تربیت، ص292؛ مروجی طبسی، حقوق فرزندان، ص104.

[6]. همان، ص292؛ همان، ص104.

[7]. همان.