سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 92/2/14 | 2:43 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

آمیخته­ بودن آفرینش زن با عفت و پاکدامنی 

عفّت و پاکدامنی با آفرینش زن بهم آمیخته است. او از روز نخست عفت­گرا و پاک­دامنی است نگاههای معصومانه و نفرت او از گناه، در آغاز جوانی و تظاهر به عفت و پاکدامنی در برخوردها، نشانة آن است که عفت در خلقت زن جایگاه عظیم و بلندی دارد که هم خود زنان خواهان­انند و هم دیگران، زن را با این ویژگی می­خواهند.

اسلام آفرینش زن و صلاح و خیر جامعه را در نظر گرفته و حجاب را لازم شمرده تا عفت درونی او هماهنگ گردد. و بنیان خانواده مستحکم گردیده، زیبایی و دل آرایی زن از آن همسرش باشد و دیگران از آن بهره­ای نگیرند.

بنابراین، الزام پوشش فقط و فقط برای حفظ عفت اوست نه زنجیر اسارتی بر دست و پای او، و نه سدّی در برابر تکامل فکری و عملی و هنری زن، بلکه وسیله­ای است برای تعالی روح و ایفای مسئولیتهای فردی و اجتماعی­اش چه بسا زنان پاکدامن و سخنوری که تاریخ، خصوصیات و متون سخنرانی­های آنان را ضبط کرده است.

نظام جمهوری به خوبی نیز ثابت نموده که پوشش زنان نه تنها مانع از کار و کوشش آنان نیست بلکه زن در پرتو حجاب، بهتر می­تواند وظایف اجتماعیش را انجام دهد.

اسلام پوشش از بیگانه را ملاک برتری زن معرفی کرده است. پیامبر(ص) می­فرماید:

«إِنَّ خَیْرَ نِساءکمْ العفیفة الولود المتبرّجه مَعَ زوجها الحسانِ مَعَ غَیْره»[1]

بهترین زنان شما زنان با عفت غیر عقیمی است که تنها برای شوهرانشان خود را می­آرایند و در مقابل بیگانه کاملاً پوشیده­اند.

حیا و عفت و ستر و پوشش، تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است.

زن با هوش فطری، و با یک حس مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمی نمی­تواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند از عهدة زور و بازوی مرد برنمی­آید و از طرف دیگر نقطه ضعف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را در مظهر معشوقیت و مطلوبیت قرار داده است.

طبیعت جنس نر، گیرنده و دنبال کننده، آفریده شده است مرد طبیعتاً جنگی و حیوان شکاری است. عملش مثبت و تهاجمی است زن برای مرد همچون جایزه­ای است که باید آن را برباید وقتی که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست همانطور که متوسل به زیور و خودآرایی و تجمل شد که از آن راه قلب مرد را تصاحب کند. متوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نیز شد. دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه بایستی آتش عشق و طلب او را نیز تیزتر کند و در نتیجه مقام و موقع خود را بالا کند.

مولوی، عارف نازک اندیش و دور اندیش مثالی بسیار عالی در این زمینه می­آورد: راجع به تأثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن و در بالابردن مقام او در گداختن مرد در آتش عشق و سوز، مثل لطیف می­آورد: «آنها را به آب و آتش تشبیه می­کند می­گوید مثل مرد و زن مثل آب است و آتش، مرد مثل آب و زن مثل آتش، اگر حایل از میان آب و آتش برداشته شود، آب بر آتش غلبه می­کند و آنرا خاموش می­سازد، اما اگر حایل و حاجبی میان آن دو برقرار گردد. مثل اینکه آبی را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند. آن وقت است که آتش، آب را تحت تأثیر خود قرار می­دهد.

اندک اندک او را گرم می­کند و احیاناً جوشش و غلیان در او به وجود می­آورد تا آنجایی که سراسر وجود او را تبدیل به بخار می­سازد.[2]»

مرد برخلاف آنچه ابتدا تصور می­رود، در عمق روح خویش از ابتذال زن و از تسلیم و رایگانی او متنفر است. مرد همیشه عزت و استغناء و بی­اعتنایی زن را نسبت به خود ستوده است. از داستان لیلی و مجنون، خسرو و شیرین می­توان فهمید که زن براثر دور نگه داشتن خود از دسترس مرد تا آنجا پایه و مقام خود را بالا برده است و تا چه حد سر نیاز مرد را به آستان خود فرود آورده است؛ قطعاً درک زن این حقیقت را در تمایل او به پوشش بدن خود و مخفی کردن خود به صورت یک راز تأثیر فراوانی داشته است. این پوشش و حجاب به حفظ عفت و پاکدامنی او کمک خواهد کرد. زیرا بی­عفتی ریشه تمامی فسادها و تباهی­ها می­شود و باعث متلاشی شدن کانونهای گرم خانوادگی و در نتیجه سرگردان شدن فرزندان و گرایش آنها به ناهنجاریها و خلافهای اخلاقی که بررسی علل بسیاری از بزهکاری­ها، اعتیادها و دزدی­ها و... ریشه در خانواده­های متلاشی دارد.

پدران و مادران موظف­اند فرزندان خود را با سَجّیه انسانی تربیت کنند و از دوران کودکی صفات عالی انسانی را در ضمیر آنها پرورش دهند.

هر قدر پدران و مادران قوی­تر و راسخ­تر نقش الگوی را عهده­دار باشند. تأثیر و جذب و انجذاب فرزندان آنان سریع­تر و سریع­تر صورت خواهد یافت پذیرفت. لذا باید والدین تلاش کنند در امور دینی و اخلاقی و پرورش حیا و عفّت در فرزندان خود مدل و الگو باشند.



[1]- اسحاق، کافی، فروع کافی، ج 5، ص 325.

[2]- مرتضی، مطهری، حجاب، 87.